به گزارش همشهری آنلاین، خیلی از کسانی که شامگاه ۲۸ شهریورماه ۱۴۰۱ خبر بستری شدن امین تارخ را در بیمارستان شنیدند و خواندند، نگران بودند که مبادا در آن روزهای پراندوه، برای این هنرمند باسابقه هم اتفاقی تلخ رخ دهد ولی خبرهای بعدی بیشتر امیدبخش بودند و همکاران و دوستدارنش در انتظار خبر بهبودی کامل حال او بودند. اما افسوس که سرنوشت، تقدیر دیگری را رقم زد و حال باید یاد کنیم از نقشآفرینیهای ماندگار بازیگری که هیچگاه اسیر لقب و عنوان نشد.
امین تارخ اسفند سال ۱۳۹۴ نشان درجه ی هنری را از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دریافت کرد و در گفتوگویی که به بهانه این گرفتن نشان داشت، تاکید کرد که هرگز برای القاب و عناوینی که به او داده شده است، دچار غرور نخواهد شد.
او درباره این درجه هنری توضیح داده بود: چند سالی بود که مسئولان وزارت ارشاد در این باره صحبتی را مطرح کرده بودند اما عدم پیگیری من باعث شد، دریافت این نشان به تعویق بیفتد. زمانی که حکم ریاست شورای آموزش دفتر مطالعات سینمایی به بنده پیشنهاد شد، پس از حدود ۴ ماه، آقای صباغ رئیس این دفتر این گلایه را مطرح کرد که چرا برای دریافت نشان خود اقدام نمیکنم چون این موضوع مصوب وزارت ارشاد بود و من باید تنها برای گرفتن آن اقدام میکردم تا اینکه در نهایت این نشان هنری با عنایت و لطف دوستان به من اهدا شد. من محبت دوستان را نادیده نمیگیرم هرچند اساسا صاحب روحیهای نیستم که خیلی به این عناوین و القاب ببالم و بنازم چون معتقدم سابقه حضور من در این حرفه خود گویای همه چیز است، بنابراین از چنین القابی که به من داده شده هرگز دچار غرور نخواهم شد.
تارخ که نشان درجه یک هنری را برای سالها فعالیت در عرصه بازیگری دریافت کرده بود، درباره اینکه سینمای ایران چقدر به ورود بازیگر جدید و حضور ستاره نیاز دارد؟ گفته بود:سینما همیشه به ظهور و حضور یک بازیگر مستعد، جوان و کارآزموده نیاز دارد و روزی نخواهد بود که این ظرفیت تکمیل شود. بازیگری مثل نوید محمد زاده با سابقه حضور در تئاتر معلوم است که با سن کم خود آنقدر تجربه کسب کرده و به قدر کافی زحمت کشیده که توانسته خود را به حد دریافت سیمرغ بلورین جشنواره فجر برساند. ما، هم به سوپر استار به معنای حضور یک بازیگر محبوب که تا حدی فروش گیشه را تضمین کند، نیازمندیم و هم به بازیگری که صاحب جایگاه حرفهای باشد و ماندگاریاش را خودش تعیین کند. اما ماندگاری چنین بازیگرانی با زیبایی تضمین نمیشود چون مردم را نمیتوان ساده در نظر گرفت و زیبایی ممکن است برای دقایقی آنها را جذب کند پس از آن منتظر هستند که ببینند آن بازیگر چه هنری برای ارائه دارد.
این هنرپیشه قدیمی که خود صاحب جایگاهی در عرصه بازیگری بود، نقشهایی را خلق کرده که هر کدام در جای خود ماندگار هستند و در ادامه این گزارش تعدادی عکس کمتر دیده شده از بازیهای امین تارخ با توضیحاتی از خودش بازنشر میشود که یک بار در شهریور سال ۱۳۹۳ با پیگیری خبرنگار ایسنا- منتشر شده بود، یعنی وقتی که قرار بود همزمان با روز ملی سینما بزرگداشت این هنرمند در جشن خانه سینما برگزار شود.
۱۳۷۱مجسمه - یک تجربه کمدی با کارگردانی که به راستی کوهی از صداقت است؛ ابراهیم وحیدزاده
۱۳۶۸مادر - بوسهای به دست مادر، همه مادران، خاصه مادرم که همچون نامش- ماهی- لغزید و از جهان رفت و ما را تنها گذاشت
۱۳۶۸جستوجوگر - انگار به پشت سر مینگرم، به زمانهای گذشته؛ زمانی که فیلم جستجوگر را میساختیم. آن زمان متوجه حضور بانویی خوب و فهیم چون میهن بهرامی نبودیم، همه ما
1370دلشدگان - مجارستان، گرم و صمیمی در میان عزیزان سینمای ایران: کشاورز، پورصمیمی، جبلی، صدیقی، عبدی، بهروز معاونیان و اصغر شاهوردی
۱۳۶۱ مرگ یزدگرد - عکسی است یادمان چند ماهی کار طاقت فرسا و فیلمی ماندگار
۱۳۶۴سربداران - تجربهای بزرگ در یک مجموعه تلویزیونی بزرگ؛ با سوسن تسلیمی که در وطن بود و خوشنام؛ اما اکنون در غربت است و گمنام
۱۳۶۶پرنده کوچک خوشبختی - تجربهای خوب با یک کارگردان زن و یکی از باشخصیتترین بازیگران زن
۱۳۵۳تئاتر اتللو-به یاددوران جوانی و شور، تصمیم و اراده، امید و آرمان و آموختن، آری آموختن از معلمی بینظیر چون محمد کوثر؛ یادش گرامی و حضورش همیشه با من است
۱۳۶۷سرب - با هادی اسلامی، چهرهام پر از سوال است، پر از ترس و پر از ناباوری به راستی که چنین حالی بودم وقتی آن خبر شوم را شنیدم. مرگ هادی را میگویم