اصطلاح پست امپرسیونیسم برای اولین بار توسط منتقد هنری راجر فرای در سال ۱۹۰۶ استفاده شد. راجر فرای هنگامی که نمایشگاه مانه و پستامپرسیونیستها را در سال ۱۹۱۰ ترتیب داد، دوباره از این اصطلاح استفاده کرد و آن را به عنوان توسعه هنر فرانسه از زمان مانه تعریف کرد.
پست امپرسیونیستها، امپرسیونیسم را در عین رد محدودیتهای آن، گسترش دادند: آنها همچنان از رنگ های زنده استفاده می کردند و تمایل داشتند بیشتر بر روی فرمهای هندسی تأکید کنند و فرم را برای جلوههای بیانی تحریف کنند. پل سزان تلاش کرد تا حس نظم و ساختار را به نقاشی بازگرداند تا "از امپرسیونیسم چیزی محکم و بادوام بسازد، مانند هنر موزه". او با کاهش اشیاء به شکل اصلی و در عین حال حفظ رنگ های اشباع شده امپرسیونیسم به این امر دست یافت.
ونسان ون گوگ اغلب از رنگهای زنده و ضربههای قلموی زنده برای انتقال احساسات و حالات خود استفاده میکرد. پیروان سبک و یا جنبش هنری پست امپرسیونیسم چه آنها که اغلب با هم نمایشگاه می گذاشتند و یا آنهایی که نمایشکاه های فردی ارائه می دادند، اما سرانجام بر سر یک جنبش منسجم توافق نکردند. با این حال، دغدغه های انتزاعی هماهنگی و چیدمان ساختاری بر طبیعت گرایی در آثار همه این هنرمندان ترجیح داده میشود.
پسادریافتگری نیز نام دیگر پست امپرسیونیسم است که بیشتر در ادبیات تحقیقی و دانشگاهی این سبک بکار رفته است. یک نکته مهم برای دریافت بیشتر این مفهوم همراه با اطلاعات کلی تاریخ هنر ارائه شده در مورد پست امپرسیونیسم، موزههای بسیاری است که آثار تاریخی، اطلاعات و گالری های بیشتری را، چه به صورت آنلاین و چه داخلی، ارائه می دهند که می تواند به بینندگان کمک کند تا درک عمیق تری از پست امپرسیونیسم به دست آورند.
*شرح عکس اصلی مقاله: نام اثر: نقاش: آنری روسو/ عنوان اثر: یکصدمین سالگرداستقلال/ ۱۸۹۲/ محل نگهداری: موزه جی. پال گتی