به گزارش همشهری آنلاین، کارشناسان معتقدند اگر با احداث سد گتوند میلیونها تن نمک اراضی قابل کشاورزی خوزستان را شور و لبشور کرد، آبگیری سد چمشیر بر رودخانه زهره، در ۲۵ کیلومتری شهر گچساران، میلیاردها تن نمک را راهی اراضی پایین دست کرده و صدها کیلومترمربع از زیستگاههای پایین دست از سردشت زیدون تا هندیجان در خوزستان و بوشهر از دست خواهد رفت.
حالا مرکز پژوهشهای مجلس گزارشی منتشر کرده که نشان میدهد این مرکز نیز معتقد است «بهدلیل حساسیت کیفی نسبت به شوری و نواقص مطالعاتی موجود، انجام عملیات آبگیری سد چمشیر هماکنون توصیه نمیشود.»
استدلال این مرکز تحقیقاتی بر این است که تحقیقات انجام شده برای احداث سد چمشیر نیازمند بهروزرسانی در بخشهای مختلف است. بهطور مثال دادههای هیدرولوژیکی مورد استفاده در احداث سد مربوط به سالهای ۷۷ تا ۸۸ است و در سالهای پس از آن، بهخصوص ۱۳ سال منتهی به ۱۴۰۰ تغییرات اقلیمی در منطقه و کاهش بارش بسیار فاحش و تأثیرگذار است. در نتیجه «مطالعات مدلسازی کیفی مخزن و توجیه اقتصادی طرح باید مورد بررسی قرار گرفته و درصورت نیاز بازبینی لازم انجام شود.»
پژوهشکده شرکت ملی نفت اما مواضع صریحتری داشته و در گزارشی با عنوان «بازنگری جامع زمینشناسی جهت تعویق آبگیری سد چمشیر و حذف سد چمشیر»، مخالفت خود را برای راهاندازی این سد اعلام کرد.
آلودگی نمکی
ساخت سد چمشیر با فاینانس چین، پیشرفت فیزیکی ۸۹ درصدی داشته و شاید نتوان در ابعاد سد تغییراتی ایجاد کرد. حمیدرضا یاقوتی متخصص ژئوتکنیک با اشاره به تحقیقاتی که اخیرا در مورد سد چمشیر انجام شده است میگوید: اگر در گتوند ۱۲۰ میلیون تن برونزدگی نمک وجود دارد در چمشیر، چندین میلیارد تن نمک خواهیم داشت. در اینجا، بحث دیگر فقط بر سر مسائل زیستمحیطی نیست و با نابودی حوضه آبریز زهره مواجه خواهیم شد. این درحالی است که دادههای مربوط به سد گتوند با آن انتقاد در زمان آبگیری، بسیار کاملتر از دادههای سد چمشیر است. ولی در مورد سد چمشیر هیچ دادهای که ابهامات و سؤالات را برطرف کند وجود ندارد.
به اعتقاد این متخصص سدسازی، سد چمشیر ۳ سؤال و ابهام اساسی دارد. اول اینکه مخزن روی سازند گچساران است و در مورد آن چیزی نمیدانیم. مشکل دوم محور سد است. در این محور هم احتمال ارتباط هیدرولیک آبهای زیرزمینی با شورابهها را داریم که میتواند علاوه بر شوری مخزن، چشمههای پاییندست را هم متاثر کند. در ساحل راست بدنه سد، بافت سفرههای آب زیرزمینی نمکی - گچی است. سومین مشکل در پاییندست خود را نشان خواهد داد. شورابههایی که میزان شوریشان ۷ برابر دریاست و در ادامه وارد دریا میشوند، چطور جای سیلابهایی را میگیرند که تا پیش از این وجود داشتهاند.
او با انتقاد از روش تهیه گزارش ارزیابی زیستمحیطی آن هم توسط کسی که خود مجری طرح است، میگوید: اگر ارزیابی زیستمحیطی را هم ملاک قرار دهیم باز جای سؤال و بررسی مجدد وجود دارد. این طرح در سال ۸۲ تهیه و سال ۸۸ مورد تأیید سازمان حفاظت محیطزیست قرار گرفت. در آن زمان نیروگاه ۸ کیلومتر جلوتر تعبیه شده بود. حتی اگر مخزن سد هیچ ابهام و ایرادی نداشته باشد، یک کیلومتر پایین دست سد شورابهای داریم که سختی یا EC آب آن ۲۰۴ هزار یعنی ۷ برابر غلیظتر از سختی آب دریاست. اگر بخواهید آب را به پایین دست بدهید باید مثل طبیعت عمل کرده و عین ۳۶۵ روز سال آبی که به این حوضه آبریز برای برطرف کردن شوری آب میدهد را بدهید.
با توجه به کاهش دبی رودخانه در سالهای اخیر که به ۱.۵ میلیارد مترمکعب در سال رسیده، شما چنین آبی را پشت مخزن سد ندارید. حمیدرضا یاقوتی نیز مانند محققان مرکز پژوهشهای مجلس معتقد است، پیش از آبگیری سد چمشیر باید تحقیقاتی در مورد ژئوفیزیک مخزن سد، حجم نمک مخزن، هیدروگرافی منطقه (بهدست آوردن عمق سطح آبی و توپوگرافی کف منطقه) و... انجام شود و از شرکت توسعه منابع آب و نیروی ایران میخواهد دادههای مربوط به این سد را منتشر کرده تا مورد ارزیابی کارشناسان قرار گیرد.
لزوم بهروزرسانی مطالعات
محققان مرکز پژوهشهای مجلس هم با اشاره به نواقص مطالعاتی سد چمشیر معتقدند؛ «با توجه به اینکه هماکنون شرایط خشکسالی در منطقه حاکم است و شاخصهای کیفی سد با تردید مواجه شده، تا زمان بهبود شرایط آبی، مطالعات دقیقتر و بهروزتری بهمنظور رفع ابهامات در مورد سد انجام شود.» این پژوهشگران در این مطالعه به تأثیر آبگیری سد چمشیر به سدهای پایین دست زهره ۱ و ۲ نیز اشاره کردهاند و پیشنهاد دادهاند: بهدلیل تأثیری که احداث سد بر شرایط کیفی پایین دست خواهد داشت، پیشنهاد میشود خارج از مطالعات مرتبط با سد چمشیر، بهدلیل ورود املاح به مخازن آنها و افزایش شوری رودخانه نسبت به شرایط عدماحداث سد، مطالعات ارزیابی اثرات کیفی سدهای زهره ۱ و ۲ انجام گرفته و سپس درخصوص احداث آنها تصمیمگیری شود.