به گزارش همشهری آنلاین، محسن مهدیان مدیرعامل موسسه همشهری در یادداشتی نوشت:
بلا برای مومن نعمت است؛ به شرط آنکه از ظاهر عبور کنیم و صحنه را حکیمانه ببینیم. روایت داریم از امامصادق علیهالسلام که بلا برای مومن موجب بیداری و اصلاح است.
جمهوری اسلامی با همه نقاط قوت و ضعفش در حال حرکت است و این کلیدیترین گزاره در تحلیل وضع موجود و نگاه امیدوارانه به آینده است.
از این منظر، مصایب و بلایا شتابدهندهاند و اصلاح کننده. اغتشاشات اخیر نیز با همه هزینههای مادی و معنویاش برای کشور پربرکت است.
این فهرست نیز مقدمه است تا دیگران بر آن اضافه یا کم کنند.
یکم؛ سهم رسانههای جدید و نقش پلتفرمها در ایجاد آشوب و بلوا برای بسیاری از خواص و خاصه مسئولان خوشخیال به چشم آمد. فراتر از نقش این رسانهها در اغتشاش خیابانی، نقش آنها در آشوب ذهنی است که برای بسیاری جدی شده است. امروز خیلیها با گوشت، پوست و استخوان لمس کردند که پلتفرم هم مفهوم قدرت را تغییر داده و هم قواعد حکمرانی را. سهم ساختاری پلتفرمها را در تبدیل نقدها به خشمها و نفرتها تا حدی ادراک کردند و متوجه شدند چه چیز را سالها رها کرده و تدبیر نکردند.
دوم؛ ماهیت تقابل با حجاب برای بخش قابلاعتنایی از مردم عیان شد. چقدر باید وقت و هزینه میگذاشتیم تا نشان دهیم مسئله حجاب اجباری و گشت ارشاد و... بهانه است و این همه برای آدمکشی و آتشافروزی و به تعبیر خودشان اصل نظام است که نشانه است. روشن شد که باطن حجاب اختیاری، بیحجابی اجباری و حجاب از سرکشیدن است؛ برهنگی و اباحهگری است.
سوم؛ به چشم آمدن نسل نوجوان است. این حوادث نشان داد که دهه هشتادیها مسائلشان کاملا جدید و متفاوت از نسلهای گذشته است. مسائل و ادبیات نسل جدید فارغ از ارزشگذاری نیازمند فهم عالمانه، دقیق و دلسوزانه است؛ نیازمند گوش شنواست. همچنین نقش تربیت و تقویت کادر آموزش و معلمان و درصورت لزوم اصلاح باید مورد اعتنای جدی قرار گیرد.
چهارم؛ ایجاد عزم جزم برای باز کردن گرههای چندساله است. برخی از مسائل کشور ما مثل پروندههای بازی هستند که هرازگاهی مشکلات جدی در ابعاد ملی فراهم میکنند و طی سالهای گذشته عزم مؤثری برای حلوفصل آنها وجود نداشته است. ازجمله این موارد بحث حجاب و گشت ارشاد و مواردی از این دست است. حوادث اخیر باعث شد کمکاریها، اهمالکاریها، بیبرنامگیها و... تا حد بسیاری روشن و برای اصلاح آن تدبیر شود.
پنجم؛ تلاش بیشتر برای شنیدن اعتراضات است. اعتراض مردم نیازمند پاسخگویی مسئولان است. ماجرا زمانی اهمیت مضاعف پیدا میکند که متوجه باشیم آتش بیامان و ناجوانمردانه از سوی رسانههای اهریمن بر سر این مردم ریخته میشود و هر روز شبهه و ابهام و سؤال جدید است که نیازمند توضیح هوشمندانه و بهنگام مسئولان است. این مردم از لحظه اول اغتشاش، صفشان را جدا کردند و حالا انصاف نیست اعتراضشان نیز لابهلای سنگپراکنی، آتشزنی و قمهکشی جریان برانداز شنیده نشود.
موارد دیگری نیز قابل فهرست است؛ ازجمله ارتقای تدبیر ناجا و غربال خواص و شناخت سرشبکههای جریان اوباش داخلی و... که بماند برای فرصت دیگر.