به گزارش همشهری آنلاین، یکی از مواردی که بهویژه در هفتههای اخیر بیشتر به چشم میآید، نفوذ الفاظ رکیک و فحش به شعارهای معترضان خیابانی است؛ چیزی که در اعتراضات گذشته سابقه نداشته است. از همه تعجببرانگیزتر استفاده از این الفاظ از سوی دانشجویان به عنوان قشر فرهنگی است.
دکتر ابراهیم فیاض عضو هیات علمی گروه مردمشناسی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران در گفت و گو با همشهری آنلاین درباره اینکه که اصلا در بحث شعارهای سیاسی میتوان به نجابت در شعار دادن و شعار ساختن معتقد بود یا نه گفت: اگر اعتراضات در کلاس سیاسی باشد، بله. اما الان که دیگر اعتراضات سیاسی نیست و جنبههای دیگری پیدا کرده است دیگر میتوان هر انتظاری از شعار دهندهها و سازندگان شعارها داشت.
فیاض در پاسخ به این سوال که واکنش مردم به این شعارهای رکیک چیست؟ تاکید کرد: به نظر من، اول همه شوک میشوند اما بعد عادی میشود.
این استاد جامعه شناسی همچنین با بیان اینکه قبلا اگر کسی فحش میداد میگفتند طرف از طبقه فرهنگی پایین جامعه است اما الان شرایط تغییرکرده افزود: الان این شعارها و فحشها را قشر متوسط میدهد؛ قشر متوسطی که دیگر آداب را قبول ندارد چون مسائل مختلفی به طرز وحشتناکی پدرش را درآورده است.
وی درباره دلیل خود به اینکه کسانی که شعار رکیک میدهند از طبقه متوسط هستند گفت: چون آمار میگوید قشر متوسط شهری وارد دانشگاه می شود و طبیعتا باهوشترهای این طبقه هم وارد دانشگاه های تهران شدهاند.
این جامعه شناس درباره خواسته معترضین میگوید: قشری که الان صدایش از همه بیشتر بلندتر است دانشجویان و بعد از آن دانش آموزان هستند. آنها میگویند ساختار کشور باعث شده است که در برخی مسائل دچار مشکل شوند. مثلا دختر و پسری که وارد رابطه شدهاند و همدیگر را دوست دارند، میخواهند ازدواج کنند اما مسکن اولین مشکلشان است. خب اینها می گویند چه کسی این مشکل را درست کرده است؟ جوابش این است که مسئولان. یا وقتی شغل مناسبی ندارند از خودشان میپرسند که چه کسی باعث آن است؟ باز به جواب میرسند که مسئولان. حتی در مسئله گشت ارشاد هم وقتی با این سوال مواجه میشوند که چه کسی آن را درست کرده؟ جوابش باز مسئولان است. خب وقتی کسی از هر طرف میرود با چنین سوال هایی به این جواب ها میرسد پر از خشم میشود و در این میان شعارهایی ساخته میشود که رکیک است.
وی افزود: البته روشنفکریای که الان منتقد حاکمیت است میگوید وقتی فحش جنسی میدهی، میخواهی جنبش را اهریمنی کنی ولی واقعیت چیزی جز آنچه گفتم، نیست. برخی از این جوان ها حتی از دانشگاه و دانشش متنفرند. چون میگویند باسواد بودن به هیچ دردی نمیخورد و پشت تحصیل بیکاری است. یا باید از این کشور برویم یا شغلی نخواهیم داشت. همین روزهای گذشته اعلام کردند ۱۷ بانک حاضر نشدهاند فهرست ابر بدهکارانشان را بدهند. خب شما فکر کنید وقتی یک جوان این خبر را میشنود چه حسی پیدا میکند.
وی ادامه داد: وقتی کسی به این نتیجه رسید که جایی فساد وجود دارد شروع میکند به فحش دادن؛ اینها هم برای همین فحش میدهند. آن هم کجا؛ بهترین دانشگاهی که دارد در کشور تکنولوژی تولید میکند؛ دانشگاه شریف.
فیاض همچنین با تاکید بر اینکه تناقضی بین شعار و ماهیت اعتراض وجود دارد گفت: این تناقض نشان میدهد که هسته اعتراضی شکل گرفته اما مفاهیمش هنوز تنقیح نشده است. حاکمیت طبیعتا الان نمیخواهد بگوید در کشور حرکتی شروع شده و اتفاقی رخ داده، برای همین همهاش دخالت خارجی را مطرح میکند. آن طرفیها هم میگویند هیچ دخالت خارجیای وجود ندارد و همهاش داخلی است. الان بهشدت در این زمینه افراط و تفریط داریم؛ یا میگویند اعتراض، خارجی مطلق است یا میگویند داخلی مطلق است. اما من هر دو طرف را میبینم و می گویم که بله، در داخل مشکل داریم، به شدت فضاهای خالی داریم ولی مسئله خارجی هم هست.
این جامعه شناس درباره راه حل توجه به دختران و پسران معترض گفت: من به شما می گویم اگر به مسائل روحی و روانی دختران و پسران توجه کنیم خیلی از مشکلات حل میشود. الان شما ببینید دختر و پسری به اوج عاطفه انسانی میرسند اما گاهی به دلیل مشکلات اقتصادی میگویند خداحافظ، من رفتم! دراین مسئله هم دختر و هم پسر شدیدا دچار بحران روانی میشود. اگر اینها یک مسکن ۲۰ متری هم داشته باشند که در آن آرامش بگیرند ـ حتی اگر در آن فقط بتوانند نان و ماست یا نان و پنیر بخورند ـ مسئله حل میشود، اما حتی همین هم نیست. البته به شرطی که صدا و سیما در سریالهایش زندگی اشرافی نشان ندهد. یا کسانی مثل فوتبالیستها و سلبریتیها را الگو نکنید. مدام کاخهایشان را به مردم نشان ندهید. طرف با خودش میگوید اینها هیچکدام سواد نداشتهاند، هیچ دانشگاهی راهشان ندادهاند، اما میلیاردها ثروت دارند و مرتبا هم در رادیو و تلویزیون حضور دارند.
فیاض در پاسخ به این سوال که دولت در این زمینه چه کاری میتواند انجام دهد؟ تصریح کرد: اگر دولت میخواهد با مردم به تفاهم برسد، ۲ کار باید انجام دهد؛ یکی مسکن ساختن است که افراد جامعه در آنها آرامش بگیرند و دیگری تغییر نظام آموزش و پرورش و نظام آموزش عالی است. یعنی بچهها از دبیرستان رشته مورد علاقهشان را به صورت تخصصی شروع کنند و آن را در دانشگاه ادامه دهند. مثلا اگر کسی میخواهد در آینده در دانشگاه رشتهای مرتبط با هنر بخواند، در همین دبیرستان هم همه درسهایش مرتبط با هنر باشد. این بچه با علاقه هنری چرا باید شیمی بخواند؟! با این کار کنکور هم خود به خود حذف میشود چون درسهایی که خوانده با همان رشته دانشگاهی مورد علاقهاش کاملا مرتبط است، معدلش و پایه تحقیقاتیاش هم معلوم است.
وی ادامه داد: در این الگوی پیشنهادی دانشگاه دوره مهارتافزایی میشود و همین هم شغل ایجاد میکند. وقتی مهارت باشد، شغل باشد، امکان ازدواج فراهم میشود. یعنی دختر و پسر ۱۸ ساله وقتی وارد دانشگاه میشوند میتوانند با همرشته خود در دوره دبیرستان ازدواج کنند چون درآمد دارند.
وی تاکید کرد: اگر الان ما شروع کنیم به ساختارسازی و تولید سرمایه اجتماعی در حوزههای مختلف ـ مثل علم، هنر، ادبیات و... ـ آن هم به صورت تخصصی در دبیرستانها و دانشگاهها، جامعه اصلاح میشود و سرمایه اجتماعی خواهد داشت و آرامش پیدا میکند. در غیر این صورت، بحران اجتماعی حالاها ادامه خواهد داشت و روز به روز بدتر خواهد شد. هرچه کشور پیشرفتهتر و فاصله طبقاتی بیشتر شود، بحرانها بیشتر خواهد شد. اگر قسط و عدالت اجتماعی نباشد، از تقوا هم خبری نخواهد بود.