در این حملات بیش از 170 نفر کشته شدند و تاثیر رعب و وحشت آن هنوز در این شهر باقی مانده است. این حملات سرآغاز تحولات بعدی در روابط میان هند و پاکستان بود. هند پاکستان را بهصورت غیرمستقیم مسئول این حملات میداند و روابط دو کشور اکنون در مرحله مخاصمه قرار دارد. در این میان دهلی گوش بهفرمان واشنگتن است و به صراحت اعلام کرده که کار را در این زمینه به آمریکا میسپارد. آمریکا هم از دولت پاکستان خواسته با عوامل این حمله در میان شبهنظامیان مذهبی این کشور برخورد کند.
حمله تروریستی به هتلهای 5 ستاره هند که ماه گذشته رخ داد بسیار دقیق و حسابشده برنامهریزی شده بود؛ البته این حمله نیاز به تدارکات چندان زیادی نداشت چراکه هدف بسیار آسان و دستیافتنی بود. شاید بتوان گفت که هدف نخست از این حملات این بود که هند به شعلهای از آتش تبدیل شده و درگیر مشکلات شود.
باید گفت که تروریستها در دستیابی به این هدف موفق عمل کردند. صرفنظر از این هدف، ماجرای حملات تروریستی در هند این کشور را وارد دور تازهای از تنش با همسایه خود پاکستان کرد. مان موهانسینک نخستوزیر هند مکررا اعلام کرد که تروریستهای حملات هند از خارج از هند سازماندهی شدهاند. پس از آن موجی از انتقادات در روزنامههای هند متوجه پاکستان شد و انگشت اتهام به سوی دولت یوسف رضاگیلانی نخست وزیر پاکستان دراز شد. اما چرا پاکستان؟
بلافاصله پس از وقوع حملات تروریستی در هند تلویزیون و رسانههای مکتوب هند در اقدامی هماهنگ پاکستان را مقصر قلمداد کردند. رسانههای پاکستان نیز که نخست به ابراز همدلی با دولتمردان هند میپرداختند به سرعت تغییر موضع دادند و موضع خصمانهتری در برابر اتهامات هند اتخاذ کردند. البته این نخستین بار نیست که دولت هند پاکستان را مسئول حملات تروریستی در هندوستان معرفی میکند. اما در همه موارد گذشته پس از تحقیقات به عمل آمده معلومشده که پاکستان هیچ دخالتی در حملات نداشته است.
درخصوص حمله به هتلهای 5ستاره هند نیز دولت این کشور گروه پاکستانی «لشکر طیبه»را مستقیما بهعنوان سازمانی که حملات تروریستی در هندوستان را سازمان دهی میکند معرفی کرد و پاکستان را متهم کرد که بهطور غیرمستقیم از این گروه شبهنظامی حمایت میکند. گروه لشکر طیبه یکی از 3 گروه شبه نظامی مهم در منطقه کشمیر هستند که محل منازعه هند و پاکستان است.
دولت هند اعلام کرده است که تروریستها از راه دریا وارد هند شدهاند. این مسئله که دقیقا چه گروه و یا چه کسانی پشت پرده این حملات بودند هنوز مشخص نشده است. اما ریشهها و انگیزههای مردانی که افراد بسیاری را در بمبئی به خاک و خون کشیدند در روزها و ماههای آتی بیشتر و بیشتر آشکار خواهد شد.
تا پیش از این گمان بر این بود که تروریستها تنها از کشورهایی نظیر عربستان، یمن، افغانستان، مصر، لیبی و عراق میآیند اما حملات اخیر بمبئی نشان داد که پس از حملات 11 سپتامبر در آمریکا، تروریسم همواره چهره عوض کرده و گاهگاه در چهرههای مختلف ظاهر میشود. از این منظر شاید بتوان گفت که حملات بمبئی به نوعی یکی دیگر از شکستهای سیاستهای دولت بوش پس از حملات 11سپتامبر است.
پاکستان همواره پایگاهی برای نیروهای القاعده بوده است. سازمان اطلاعاتی ایاسای پاکستان که سرویس اطلاعاتی درون ارتش این کشور است همان سازمانی بود که پیش از سال 2001 به نوعی طالبان را پرورش داد و از آنها حمایت کرد. این پاکستان است که کماکان از گروههای جهادی در کشمیر که ارتش هند نیز در آن حضور دارد، حمایت میکند. با این احوال این دولت بوش بود که پس از حملات 11سپتامبر، پاکستان را یکی از متحدین خود در جنگ علیه تروریسم اعلام کرد.
امروز هم این آمریکا و کشورهای غربی هستند که در اقدامی ریاکارانه و حقبهجانب به دولت هند توصیه میکنند تا از اقدامات عجولانه پرهیز کرده و بهصورت اتوماتیکوار دولت پاکستان و یا سرویسهای امنیتی آن را مسئول حملات بمبئی اعلام نکند. این در حالی است که با توجه به سابقه تنش میان هند و پاکستان بر سر مسئله کشمیر و با توجه به آنچه درخصوص سابقه حمایت پاکستان از طالبان و شبه نظامیان عنوان شد شاید دولت هند حق داشته باشد که انگشت اتهام را به سوی پاکستان دراز کند.
البته شواهد و مدارکی هم وجود دارد که ادعاهای دولت هند علیه پاکستان را تا حدودی رد میکند. گفته میشود که تروریستهای حملات بمبئی از کراچی پاکستان حرکت کرده و از راه دریا با یک کرجی به بمبئی وارد شدهاند. کراچی حدود 500 مایل دریایی با بمبئی فاصله دارد و این فاصله البته فاصله چندان نزدیکی نیست که بتوان با کرجی آن را پیمود. حتی اگر فرض را بر این بگیریم که این کار امکان پذیر بوده است نباید از نظر دور داشت که هند در مرزهای دریایی میان بمبئی و کراچی تعداد 21 رادار مستقر کرده است که دائم به کار نظارت مشغولند.
با وجود این سیستم نظارتی بعید بهنظر میرسد که یک کرجی ساده بتواند این مسافت را از کراچی تا بمبئی طی کند و مورد شناسایی قرار نگیرد. شاهد این مدعا تعداد بسیار زیاد ماهیگیرانی است که به وسیله همین سیستمهای نظارتی در آبهای مورد منازعه پاکستان و هند دستگیر شدهاند.
اما در هر صورت اینگونه بهنظر میرسد که این کرجی به طریقی از تیررس رادارها و گشتهای دریایی هند دور مانده و راه طولانی را تا بمبئی پیموده است. از سوی دیگر روش معمول برای پهلوگرفتن قایقها و کشتیها در بندر بمبئی این است که آنها حتما باید مورد بازرسی قرار بگیرند اما ظاهرا تروریستهای کرجی سوار برای این مشکل نیز راهحلی یافته بودند.
با وجود این، یک مسئله کاملا واضح و آشکار مینماید. سؤالات بسیار درخصوص هویت و عقبه تروریستهای حملات بمبئی وجود دارد که به تعداد بسیاری کمی از آنها پاسخ داده شده است. کشف این مسئله که چه گروهی در پشت پرده حملات تروریستی بمبئی هستند هم به نفع هند است و هم به نفع پاکستان.