به گزارش همشهری آنلاین، چند روز پیش بود که علی بهادریجهرمی، سخنگوی دولت با انتشار مطلبی در حساب کاربری خود در توییتر نوشت: «بیان صریح گلایهها ویژگی جریان مطالبهگر دانشجویی است و به گفتوگو با منتقد و معترض، بهعنوان یک وظیفه ادامه خواهیم داد.»
از طرفی جامعهشناسان معتقدند در جریان شکلگیری اعتراضات و بحرانهای ناشی از آن، مولفههای قبل از بحران، حین بحران و بعد از بحران مطرح میشود و عمدتا در بسیاری از دولتها در زمان رخ دادن بحران، راهکارهایی ارائه میشود. آنها میگویند در لحظه بحران، ایجاد سازوکارها برای اینکه مردم نظراتشان را اعلام کنند ضرورت داد، چون به کمک این راهکار، مسئولان و مدیران از انتظارات و دیدگاههای معترضان مطلع میشوند.
بیان این مسائل باعث میشود که دولتمردان سعی کنند در جهت رضایت مردم گام بردارند و چنین فرایندی با گفتوگو حاصل میشود، اما گفتوگو باید چه شرایطی داشته باشد که به نتیجه ایدهآل برسد؟ بهگفته اسماعیل خلیلی، جامعهشناس معرفت و عضو هیأت مدیره انجمن جامعهشناسی برای حصول نتیجه از این گفتوگوها و رسیدن به ایدهآلها باید ۵ فاکتور درنظر گرفته شود.
چرا گفتوگو ضرورت دارد؟
«چه خود را در شرایط بحران بدانیم و چه در حین فهم مسئله یا مرحله بروز عارضه، گفتوگو ضرورت دارد چرا که بهطور کلی اگر مسئلهای وجود نداشته باشد گفتوگو موضوعیت پیدا نمیکند. قطعا مشکلی روی میز است که گفتوگو آغاز میشود.» این نکتهای است که خلیلی، به آن اشاره میکند و به همشهری میگوید: «با این مسئله مواجه هستیم که یک چالش مناقشه برانگیز رقم خورده و نیاز به گفتوگو است. این هم درست است که در شرایط بحرانی، گفتوگو دشوار میشود، اما ضرورت گفتوگو را دهها برابر افزایش میدهد. اگر در مراحل قبلی قرار داشتیم، میتوانستیم گفتوگو را به تعویق بیندازیم ولی اکنون از نظر اخلاقی اجازه نداریم این کار را انجام ندهیم.»
البته بهگفته این جامعهشناس ۵ فاکتور در گفتوگو کردن باید مدنظر قرار بگیرد: «نکته اول اینکه طرفین باید همدیگر را به رسمیت بشناسند. دوم اینکه همه برچسبها قبل از گفتوگو باید منتفی شوند و با احترام متقابل کامل، گفتوگو صورت بگیرد. مسئله دیگر هم قصد و هدف گفتوگوست که اگرچه در نهایت حل مسئله خواهد بود، اما در درجه اول تفاهم در آن بسیار مهم است. البته تفاهم، هدف غایی نیست و نهایتا باید مسئله حل شود، اما در ابتدای گفتوگو باید مشخص شود که دو طرف چه میخواهند، چه میگویند یا در فکرشان چه میگذرد؟»
خلیلی، نکته چهارم در گفتوگو را حل موانع میداند و ادامه میدهد: «تعهد به آزادی طرفین در حین گفتوگو اهمیت زیادی دارد. ما در جامعهای زندگی میکنیم که باید از قوانین و ضوابط موجود در آن صیانت شود، اما در گفتوگو باید به آزادی کامل قائل باشیم که طرفین برای شناساندن و توضیح خودشان با هدف ایجاد درک بیشتر در طرف مقابل آزادی بیان داشته باشند. طرفین نباید از عواقب این گفتوگو هراس داشته باشند. موانع فرهنگی گفتوگو هم باید حذف شوند. در شرایطی زندگی میکنیم که جهانهای فرهنگی گوناگونی در جامعه ما وجود دارند که زبانهای خاص خودشان را دارند و این مسئله باعث میشود که بهطور طبیعی در صحنه جامعه گفتوگو کمتر رخ دهد. هرچند گفتوگو در جامعه ایران بهویژه در فضای مجازی بهشدت جریان دارد، اما جهانهای معنایی، لینک و مرتبط نمیشوند و همان چیزی میشود که جامعهشناسان از آن بهعنوان شکاف یاد میکنند.»
این جامعهشناس ادامه میدهد: «وقتی میخواهیم وارد گفتوگو شویم باید موانع فرهنگی برطرف شوند؛ بنابراین در خیلی از مواقع به مترجم نیاز داریم. پیش از انقلاب جریانی آغاز شد که بخشی از حوزویان راهی دانشگاه شدند تا منطق و زبان دانشگاه را بدانند. بعد از انقلاب هم این جریان بهمراتب قویتر شد و گسترش یافت. در اینباره تلاشی صورت گرفت برای اینکه ۲حوزه فرهنگی و جهان معنایی بتوانند زبان یکدیگر را بفهمند. اما اکنون که یک بحث بسیار پیچیده این چنینی در جامعه در حال رخ دادن است، سپهرهای فرهنگی گوناگون در مقابل هم قرار گرفتهاند و میخواهند با هم گفتوگو کنند، باید تلاش کامل صورت بگیرد که زبان مشترک ایجاد شود، اما این، زمانبر است و در بحران جدی فعلی نمیتوان در انتظار چنین زمانی ماند. در اینباره شاید بخشی از جامعهشناسان بتوانند نقش این مترجم را ایفا کنند.»
او همچنین میگوید: «افقهای ذهنی باید با هم ادغام شوند و نباید ۲ خط موازی باشند. به زبان ساده هر کس باید خودش را در جای دیگری قرار دهد تا بداند در ذهن طرفین گفتوگوکننده چه میگذرد. اگر مسیر گفتوگو ضربالمثل مشهور «گفتوگوی کرها با لالها» باشد، به جایی نخواهد رسید.» فاکتور نهایی از دید این فعال حوزه اجتماعی «برابری در گفتوگو حتی در خطاب قرار دادن طرفین» است: «در همه شئون حتی در ظاهر زبان، گفتوگو باید با برابری کامل صورت بگیرد. بهطور کلی تمامی موقعیتهای اجتماعی نابرابرند، اما وقتی عزم کردیم که گفتوگو کنیم باید برابری ایجاد شود. برابری حین گفتوگو هم ضرورت دارد؛ یعنی تعیین اینکه چه چیزی دارای اولویت و اهمیت بیشتری است نیز باید در خود گفتوگو حاصل شود. اگر چنین شرایطی فراهم شود آن وقت میتوان انتظار داشت که مقدمات یک گفتوگو فراهم شده است.»