به گزارش همشهری آنلاین، محسن مهدیان،مدیرعامل موسسه همشهری در یادداشتی نوشت:
پیشنهاد میکنم نبینید؛ فیلم منتشر شده از شکنجه شهید علیوردی تماشایی نیست. در واقع این سطح از شقاوت و ددمنشی باور کردنی نیست. بیرحمانه خواستند به مقدساتش توهین کنند، اما این طلبه ۲۱ساله مقاومت کرد. به همین جرم او را زیر لگد، دشنه و چاقو، دوره کردند، زمینگیر کردند و غریبانه کشتند. در تاریخ بماند که برای هوسرانی و هرزگی، خونها ریختند. روضهخوان میگفت ایکاش هرآنچه از کربلا گفتند و نوشتند دروغ باشد، اما اگر نمی از یمی از آن سبعیت به داعشیهای وطنی رسیده باشد، قتلگاه، حقیقت است. در معنویترین لحظات و پاکترین مکانها، دختر ۳ساله را یتیم کردند، چادرها را خونآلود کردند و نمازگزارهای بیگناه را به مسلخ بردند. بعد از چند روز، به آرتین خبر دادند که خانوادهاش شهید شده و او هنوز معنی شهادت را نمیداند و دنبال مادر است. ما تاب دیدن چند لحظه از فیلم آرمان عزیز را نداریم و با این وصف امان از دل زینب. این داعشیهای مزدور و وطنی از همان طائفه سفاکاند.
اما ۴گروه مخاطبند:
یکم. نسل ما ندیده و شاید فراموش کرده است. این دست جنایتها از منافقین آشناست و باسابقه. از طالب طاهری، جوان ۱۶ساله با اتوی داغ اعتراف گرفتند و محسن میرجلیلی را با هویهسوزان در حمام برهنه کردند. پوست ۳ پاسدار را زندهزنده کندند. این جریان فاسد و خونخوار هنوز زنده است و به انواع نامها و نشانها یک روز در نقاب سلیطهای چون علینژاد و یک روز در شمایل کینهتوزی چون اسماعیلیون و ... با پول مستقیم گاوشیردهای چون عربستان و دستور سرویسهای جاسوسی آمریکایی- صهیونیستی خون میریزند. حساب این جریان جدا. از سرحلقه اوباش جهانی تا مزدورهای رسانهای و تا اجیرشدههای داخلی در این جنایات سهیماند؛ انشاءالله به وقتش.
دوم. کسانی که از سر هیجان، جاهلانه و غافلانه زمینه ریختهشدن این خونها را فراهم کردند به قدر خود سهم دارند. همه فحاشیها و اباحهگریها زمینهساز جنایت داعشهای وطنی است. همه آنها که اعتراض این مردم را به انحراف کشیدند تا صدای دغدغهمندان داخلی در هیاهوی بیاخلاقیها و بیحیاییها شنیده نشود و سنگ زدند و آتش کشیدند، در این داغهای سنگین سهم دارند. در دنیا محاکمه نشوند در آخرت برای همه بددهنیها و فریادکشیدنهای شبانه و سوت و بوق و لایک و شیرکردنها باید تقاص پس دهند. ای کاش توبه کنند و جبران.
سوم. آنها که وسط نشستند باید بدانند که هم از آخور و توبره خوردن برای دوران نفاق و فتنه است. این سفره بهزودی جمع میشود که البته شده است. در روزگار روشنی حق و باطل هرکس در میانه میدان به اسم اصلاحطلبی، اعتدالگری، عدالتخواه، سلبریتی و ... بماند تا کاسبی کند، با لگد واقعیت بیدار میشود.
رسما با سکوت و به اسم پرهیز از دوقطبیسازی به جریان آشوب و آدمکشی دمیدند؛ دوقطبیسازی را هم نفهمیدند. دوقطبیسازی وقتی مذموم است که موهوم و خیالی باشد، وقتی نادرست است که حق و باطل روشن نباشد. نه اینکه حق را کتمان کنیم تا دوقطبی نشود؛ که اگر چنین باشد در تمام تاریخ انبیا، اولیا، امام و رهبری در حال دوقطبیسازی بودند. دوقطبی حق و باطل، دوقطبی اسلام آمریکایی و اسلام محمدی و دوقطبی مستضعفین و مستکبرین از ازل تا ابد جاری است و دوقطبی انقلاب و ضدانقلاب خلاصه تمام دوقطبیهای بحق روزگار ماست.
چهارم. مسئولانی که سالها حکمرانی مجازی را رها کردند نیز مخاطب این خونها هستند. امروز چشم باز کنند و ببینند به اسم آزادی رسانهای چه دیکتاتوری عمیق و تودرتویی فراهم کردند. حتی اجازه نمیدهند خبر حمله ددمنشانه داعش به گوش مردم برسد. همان را هم نعل وارونه روایت میکنند که «کار خودشونه.» امروز اینستاگرام اسم آرتین و آرشام را هم محدود کرده است. آنها که نفهمیدند جامعه شبکهای پلتفرمها، فراتر از رسانه، ابزار جدید هویتسازی و قدرتسازی است. انشاءالله با این خونهای به ناحق ریخته بیدار شوند.