رژیم پهلوی که از ترس مخالفان، از هنگام تصویب لایحه کاپیتولاسیون، تلاش خود را جهت بی‌خبر نگاه داشتن مردم از آن به‌کار گرفته بود، از انتشار مذاکرات مجلس شورای ملی و چاپ در روزنامه رسمی، خودداری ورزید.  

همشهری آنلاین-معصومه رضایی: امام خمینی‌(ره) برای‌ اطلاع‌ دقیق‌ از لایحه کاپیتولاسیون، چند نفر را مأمور کردند تا جزئیات‌ موضوع‌ را به‌دست‌ آورند.

یکی‌ از این‌ افراد حجت‌الاسلام اکبر هاشمی‌رفسنجانی‌ بود که متن‌ لایحه ‌و اسناد مربوطه‌ را از طریق‌ سیدجعفر بهبهانی‌ تهیه‌ کرد و نزد امام‌ آورد. شهید حجت‌الاسلام فضل‌الله‌ محلاتی‌ نیز از طریق‌ یکی‌ از کارمندان‌ مجلس، متن‌ مذاکرات‌ مجلس‌ پیرامون‌ لایحه‌ را تهیه‌ و خدمت‌ رهبر نهضت اسلامی برد.

پس‌ از اینکه‌ حضرت‌ امام(ره) ‌ از موضوع‌ کاملاً آگاهی‌ یافتند، مراجع‌ قم‌ را برای‌ یک‌گردهمایی‌ فراخواندند. در جلسه‌ مشورتی‌ قرار شد تا مراجع‌ در روز تولد حضرت‌زهرا(س) که‌ مطابق‌ با چهارم‌ آبان‌ بود، علیه‌ لایحه‌ کاپیتولاسیون‌ سخنرانی‌کنند. به‌علاوه‌ حضرت‌ امام‌ نمایندگانی‌ به‌ شهرستان‌ها فرستادند تا علمای‌ بلاد را ازموضوع‌ آگاه‌ کنند تا یک‌ موضع‌ یکپارچه‌ علیه‌ لایحه‌ اتخاذ شود.

رژیم شاه که از افشاگری‌های امام‌خمینی(ره) می‌هراسید، نماینده‌ای به شهرستان قم اعزام کرد و این پیام را برای امام فرستاد: «آیت‌الله خمینی اگر بنا دارند نطقی ایراد کنند، باید خیلی مواظب باشند که به دولت آمریکا برخوردی نداشته باشد که خیلی خطرناک است و با عکس‌العمل تند و شدید آنان مواجه خواهد شد، دیگر هرچه بگویند، حتی حمله به شاه چندان مهم نیست!».(۱)

اما امام در نطقی در ۴آبان ۱۳۴۳ش در قم، با آیه «انا لله‌ واناالیه راجعون» آغاز  کردند، تصویب قانون کاپیتولاسیون به‌وسیله نمایندگان مجلس را افشا و محکوم کردند. ایشان علاوه بر این سخنرانی، اعلامیه‌ای منتشر و بار دیگر به افشای خیانت شاه، دولت و مجلس پرداختند و کاپیتولاسیون را «سند بردگی ملت ایران»، «اقرار به مستعمره بودن ایران» و «ننگین‌ترین و موهن‌ترین تصویب‌نامه غلط و دولت‌های بی‌حیثیت» نامیدند. (۲)

بی‌تردید استوارترین موضع‌گیری درباره حفظ منافع ملی ایران در آن دوره تاریخی را، امام خمینی(ره) اتخاذ کردند. ایشان بدون توجه به رقابت‌های جناحی احزاب دولتی در آن دوره، موضعی اتخاذ کردند که دقیقا منطبق بر مصلحت ملی ایران بود. به همین دلیل نیز نیروهای سیاسی مذهبی در شهرهای مختلف، تحت‌تأثیر نطق تاریخی ایشان در مخالفت با لایحه یادشده برخاستند.

افشای تصویب قانون کاپیتولاسیون به وسیله امام خمینی(ره)، موجی از خشم و نارضایتی را در میان قشرهای مختلف مردم برانگیخت و اخبار مندرج در سخنرانی و اعلامیه ایشان، در سراسر کشور پخش شد و تعدادی از روحانیان، به سخنرانی علیه دولت و لایحه مصونیت مستشاران آمریکایی مبادرت کردند.

اداره دوم عملیات ساواک، در گزارش خود از دریافت اطلاعیه‌ای از سوی دفتر ویژه اطلاعات، در تاریخ ۵آبان ۱۳۴۳خبر داده است، مبنی بر اینکه طبقات مختلف مردم کشور، از تصویب این لایحه ابراز نگرانی و ناراحتی کرده‌اند. (۳)

در مجموع، در زمینه مبارزه علیه لایحه کاپیتولاسیون می‌توان گفت که به‌دنبال نطق تاریخی امام(ره) ۳گروه سیاسی ـ اجتماعی واکنش نشان دادند: نخست روحانیت به رهبری ایشان که با صدور اعلامیه‌هایی در جایگاه رهبران و پیشگامان مبارزه، موج اولیه اعتراض را به حرکت درآوردند.

 زیرا در پی این موج بود که در گام بعدی، علمای بنام، مجتهدان، رؤسا و فضلای حوزه‌های علمیه شهرستان‌ها، از قبیل آیت‌الله سیدعلی بهبهانی (اهواز)، آیت‌الله آخوند ملاعلی همدانی (همدان)، آیت‌الله محمد صدوقی (یزد)، آیت‌الله سیدمحمدعلی قاضی طباطبایی (تبریز)، آیت‌الله احمد آشتیانی و آیت‌الله شیخ عبدالله مسیح تهرانی(تهران) و... به همراهی با مرجعیت سیاسی و فراخوان عمومی نهضت اقدام کردند.

گروه بعدی، جمعی از بازاریان، دانشگاهیان و تشکل‌های مذهبی و صنفی بودند، که با صدور اعلامیه‌هایی به فراخوان یادشده پاسخ دادند. آخرین لایه از نیروهای مؤثر در جریان اعتراض به کاپیتولاسیون که می‌توان آنها را قاعده این مثلث تلقی کرد، توده‌های مؤمن مذهبی بودند که در مساجد، حسینیه‌ها، مدارس دینی، تکیه‌ها و هیئت‌ها، انجمن‌های مذهبی، قهوه‌خانه‌ها و سایر مجامع عمومی، تشکیل می‌شدند و اطلاع آنان از کم و کیف مبارزه، آن را در سطح جامعه بازتاب می‌داد.

شاید بتوان ترور حسنعلی منصورـ نخست‌وزیر وقت ـ را، که در کمتر از ۳ماه پس از تصویب کاپیتولاسیون و تبعید امام‌خمینی(ره) رخ داد، از یک‌سو می‌توان واکنش بعضی از این لایه‌ها و از سوی دیگر در فضای موج‌های سهمگین و مستمر حاصل از فعالیت و مبارزات لایه‌های یادشده تحلیل کرد.

در کل مخالفت‌های امام و گرد هم آمدن طرفداران ایشان در راه مبارزه با کاپیتولاسیون نشان داد که امام رهبری مقاومت علیه سیاست‌های غرب‌گرایانه و غیراسلامی را به‌دست گرفته است، درنتیجه رژیم که از این حوادث سخت احساس خطر کرده بود، به ریسمان تبعید به خارج از کشور، در جهت فاصله انداختن میان مخالف جدی خود و حامیان ایشان چنگ زد.