به گزارش همشهری آنلاین، چند روز قبل مدیر یک شرکت خصوصی در تهران سوار خودروی مدل بالای خود شد تا برای فروش زمین ۵میلیاردیاش به یکی از شهرهای شمالی کشور برود. در این سفر یکی از کارمندان نیز وی را همراهی میکرد و آن روز آقای مدیر، مدارک و اسناد زمین را به همراه لپتاپش در صندوق عقب ماشینش گذاشت و به همراه کارمندش راهی سفر شد، اما در بین راه تصادف مرموزی رخ داد که باعث شد وی هرگز به مقصد نرسد.
به هوش آمدن در بیمارستان
چند ساعت پس از این تصادف اسرارآمیز، کارمند شرکت با یکی از اعضای خانواده آقای مدیر تماس گرفت و گفت او در بیمارستانی در نزدیکی تهران بستری شده است.
وقتی خانواده مرد مصدوم به بیمارستان رسیدند، کارمند شرکت به آنها گفت: در بین راه آقای مدیر حالش بد شد و گفت سرگیجه دارد. او ناگهان تعادلش را از دست داد و قبل از اینکه موفق شوم کنترل ماشین را بهدست بگیرم، با تپهای در حاشیه جاده برخورد کردیم و او مجروح شد. من که آسیبی ندیده بودم، فورا او را به بیمارستان رساندم و وی تحت درمان قرار گرفت.
مرد مصدوم بیهوش شده و از حال رفته بود. چند ساعت بعد وقتی با تلاش پزشکان بههوش آمد و گفتههای کارمندش را از زبان خانوادهاش شنید، مدعی شد که کارمندش دروغ میگوید و ماجرا صحنهسازی بوده است.
این مرد پس از مرخص شدن از بیمارستان، وقتی فهمید که اسناد و مدارک زمین به همراه لپتاپش از داخل ماشینش سرقت شده، راهی اداره پلیس شد و با طرح شکایت از کارمندش به نام سعید گفت: روز حادثه وقتی سعید سوار ماشینم شد از من پرسید که آیا اسناد و لپتاپم همراهم است یا نه؟ آن موقع به او مشکوک نشدم و جواب دادم که همه آنها را با خودم آوردهام.
وی ادامه داد: به این ترتیب به طرف شمال کشور حرکت کردیم و در بین راه سعید از من خواست توقف کنم تا قهوه بخرد. دقایقی بعد او با ۲لیوان قهوه برگشت. لحظاتی بعد از اینکه قهوه را نوشیدم، دچار سرگیجه شدیدی شدم. یادم هست در حال رانندگی بودم، اما تصاویر مبهمی از آن لحظه بهخاطر دارم. درحالیکه دنیا دور سرم میچرخید دیدم که سعید با وسیلهای به سرم کوبید و پس از آن دیگر چیزی بهخاطر ندارم.
مرد مصدوم گفت: وقتی چشمانم را باز کردم در بیمارستان بودم و خانوادهام را بالای سرم دیدم. آنها میگفتند که سعید با آنها تماس گرفته و گفته که ما در بین راه تصادف کردهایم، اما او دروغ میگوید؛ چراکه سعید بعد از رسیدن خانوادهام از بیمارستان فرار کرد و خبری از وی نیست. آنجا بود که مطمئن شدم او با قهوه مسموم، مرا بیهوش کرده و بعد ضربهای به سرم زده و یک تصادف صوری ساخته تا وانمود کند من در تصادف مصدوم شدهام.
وی افزود: پس از تصادف ساختگی، سعید لپتاپم را که در آن کیف پول اینترنتیام وجود داشت به همراه اسناد و مدارک زمین سرقت کرده است. او رمز کیف اینترنتیام را داشت و پس از این حادثه حدود ۲میلیارد تومان ارز دیجیتالی را که داشتم سرقت کرده است. حتی بعد از بررسی متوجه شدم که ارزهای دیجیتالم در یکی از صرافیهای تهران معامله شده و مطمئنم پشت پرده این ماجرا کسی جز سعید، کارمند شرکتم نیست.
انکار سرقت از سوی کارمند فراری
پس از شکایت مدیر شرکت و به دستور بازپرس پرونده گروهی از مأموران تحقیقات خود را آغاز کردند. بررسیهای اولیه حکایت از این داشت که گفتههای شاکی حقیقت دارد و حدود ۲میلیارد تومان ارزهای دیجیتال وی در یکی از صرافیهای تهران معامله شده است. از سوی دیگر معلوم شد که گفتههای شاکی درباره قهوه مسموم نیز حقیقت دارد و پزشکان پس از انجام آزمایش اعلام کردند که وی بهدلیل مسمومیت از هوش رفته بود.
همین کافی بود تا دستور بازداشت کارمند شرکت صادر شود و او دیروز دستگیر شد، اما پس از انتقال به اداره پلیس منکر سرقت، خوراندن قهوه مسموم به شاکی و تصادف ساختگی شد.
او گفت: ما در حال رفتن به شمال بودیم که در بین راه مدیرم گفت حالش خوب نیست و سرگیجه دارد. او ناگهان تعادلش را از دست داد و با اینکه من تلاش کردم فرمان ماشین را نگه دارم، اما خودرو منحرف شد و به سمت تپه رفت. شاکی در این تصادف از ناحیه سر آسیب دید، اما من آسیب جدی ندیدم.
وی ادامه داد: از ماجرای سرقت لپتاپ هم بیخبرم و احتمال میدهم پس از تصادف، افرادی که در آنجا جمع شده بودند، لپتاپ را سرقت کردهاند.
در شرایطی که کارمند شرکت، اتهام خود را انکار میکرد، بازپرس پرونده دستور داد تا کارشناسان تصادف، حادثه را بررسی کنند تا مشخص شود تصادف عمدی بوده یا نه. از سوی دیگر تحقیقات درباره شناسایی فردی که ارزهای دیجیتال متعلق به شاکی را در صرافی فروخته، ادامه دارد تا اسرار این حادثه آشکار شود.