به گزارش همشهری آنلاین، تجربه سالیان گذشته نشان داده است که همواره در پشت صحنه اعتراضات و ناآرامیها، از یک سو رسانههای بیگانهای هستند که با تکنیکهای رسانهای به هر بهانهای باعث برافروختن احساس جوانان میشوند و از سوی دیگر برخی سلبریتیها از روی ناآگاهی و برخی دیگر در جهت کسب منافع مالی، همراه با رسانههای بیگانه ژست طرفداری از مردم را به خود میگیرند.
در حقیقت این اشخاص با سیاهنمایی و ارائه اطلاعات نادرست و مظلومنمایی نسبت به فضای غبارآلود کشور، برای هر چه بیشتر دیده شدن و خوش رقصی برای معاندان نظام به امید واهی کسب موقعیت اجتماعی و اقتصادی بهتر استفاده میکنند.
تاکنون به لطف خدا و بصیرت مردم انقلابی و مسئولان تمام فتنهها شکست خوردهاند و اغتشاشگران دستگیر و مجازات شدهاند اما این سلبریتیهای خائن که سالها از جیب این مردم مظلوم ارتزاق کرده و در مهمترین نقشها که نشان دهنده اهداف انقلاب اسلامی است بازی کرده، شهرت و اعتبار کسب کرده و موررد تقدیر انقلابیون قرار گرفته و از سرمایههای انقلاب بهره بردهاند، بدون هیچ مجازات و جریمه قانونی و حتی عذرخواهی از مردم و اعتراف به اشتباه خود، آزادانه به زندگی و فعالیت هنری خود ادامه میدهند و بازهم وقیحانه در سریالها و برنامههای تلویزیونی و یا روی پرده سینما حاضر میشوند.
در طول سالیان اخیر مردم بارها چشمشان را بر روی خیانتهای فرهنگی و اخلاقی عدهای از سلبریتیها بستهاند و با اغماض به رفتار آنان نگاه کردهاند؛ اما حالا دیگر وقت آن رسیده تا این مصونیت پوشالی آنها از بین برود و فریاد خشم مردم و برخورد قانونی مسئولان فرهنگی و قضایی کشور بر سر آنها فرود آید.
ضروری است در سیاستهای جاری درخصوص سلبریتیها تجدیدنظری اساسی رخ دهد و نباید به سلبریتیهایی که منافع ملی و امنیت کشور را به هیچ میانگارند به سادگی اجازه فعالیت داد.
جریانات اخیر نشان داد از یکسو سلبریتیهایهای وطن فروش براساس قانون باید محاکمه شوند و از سوی دیگر تلویزیون و سینما باید آنها را طرد کند و حتی برای جشنوارههای بعدی در دنیا، هنرمندان ارزشی انتخاب شوند تا اقتدار ایران را در عرصه سینما به دنیا نشان دهند و فریب حربههای شیطانی غرب را نخورند.
عصر جدید شبکه ۳ سیما
در دورانی که سلبریتیها همصدا با معاندین پروژه ملتهب کردن جامعه را در دستور کار دارند، برعکس آنچه در فضای مجازی بر آن تاکید میشود، هنوز دست شبکه سه پر است و حتی برنامه سرگرمی جدیدی را روی آنتن برده است. قرار بود صدا و سیما با خداحافظی یا بیرون کردن سلبریتیها زمین بخورد اما حیاتش کماکان با قوت ادامه دارد.
به نظر میرسد رسانه ملی طی هفتههای اخیر این ضرورت را به درستی دریافته است و از همین رو است که توپخانه هجمههای مختلف دشمن به سمت آن چرخیده است.
این روزها شبکه سه سیما با برنامههایی چون «رویانیوم»، «خودمونی» و «اعجوبهها» وارد عصر جدیدی شده است که در آن خبری از سلبریتیهای همه جا حاضر نیست. سلبرتیهای فرصت طلبی که طی دهه گذشته تمام برنامههای کشور را قبضه کرده بودند، حالا جایگاهشان به خطر افتاده است و در این بین خانه اصلیشان پیشتاز است.
شبکه سه همچنان به عنوان یک مرجع مهم در حوزه برنامهسازی و فوتبال مخاطبان بسیاری دارد، از این رو است که این حرکت را باید به فال نیک گرفت.
تجربه نشان داده است که تلویزیون همیشه بهترین مقصد برای سلبریتیها بوده است و آنها که این خانه امن را ترک کردهاند دیگر هیچگاه نتوانستهاند به روزهای اوج خود برگردند.
بیتردید «دمیدن به شعله آشوبهای خیابانی» از سوی برخی از سلبریتیها باعث میشود اینبار بیشتر از همیشه به ماهیت و رفتارهای آنان و همچنین جایگاهشان بیاندیشیم. از این رو در ادامه به بازخوانی مقررات سازمانهای رسانهای دنیا برای سلبریتیها خواهیم پرداخت.
مقررات سازمانهای رسانهای دنیا برای سلبریتیها
در سازمانهای رسانهای دنیا به واسطه آنکه «ستاره» آخرین حلقه ارتباط سازمان رسانهای با مخاطب است، قراردادهای ویژهای با آنها تنظیم میشود که در آن «حق شهرت»، «حق تصویر»، «حق مالکیت معنوی»، «حق تبلیغات و تجاریسازی برند» و… لحاظ میشود و حتی در برخی قراردادها «لزوم رعایت چارچوبهای ایدئولوژیک سازمان رسانهای» نیز گنجانده میشود که در صورت تخطی از سوی سازمان رسانهای، برخورد حقوقی لازم انجام میشود و این برخورد بهخاطر شفاف بودن فضای رسانهای برای مخاطب قابل قبول بوده و همواره حق را به سازمان رسانهای میدهند.
در شبکههای رسانهای دنیا ستارهها حتی اختیار تام روی حساب کاربری خود در فضای مجازی ندارند و اکانتهای آنها در شبکههای اجتماعی طبق قرارداد جزئی از نسبت کارمندی آنها با سازمان رسانهای به حساب میآید. سازمانهای رسانهای همواره در چند چالش «اقتصادی و بازرگانی»، «سیاسی» و «فرهنگی و اجتماعی» با ستارههای خود قرار دارند اما قراردادهای حقوقی محکم و لازمالاجرایی که با آنها میبندند باعث میشود ستاره نتواند خارج از چارچوبهای سازمان رسانهای عمل کند.
مثلا در آمریکا هر هنرمندی که اسراییل را قبول نداشته باشد اصلا نمیتواند در سیستم هالیوود کار کنند. هر کس هم مخالفت کند سریعا طرد میشود؛ اما در ایران اینطور نیست و مدیران هنری بخصوص رسانه ملی با ناآگاهی یک نفر را که پایههای اعتقادی و انقلابی سستی دارد، آنقدر بزرگ میکند که بعدا در بزنگاههای حساس نمیتواند در مقابلش بایستد.
وظیفه صداوسیما در عبور از سلبریتیها
صدا و سیما از این پس باید در تریبون دادن به این هنرمندان آشوبگر تجدید نظر کند و مصالح ملت را فدای حضور این سلبریتیهای ضد منافع و ضد امینت کشور نکند. در کشور هنرمندان متعهد و مردمی کم نیست اما متاسفانه کسانی را به عنوان سلبریتی به مردم معرفی کردهاند که سطح دغدغههای آنها و مردم عادی بسیار با هم متفاوت است و فقط منتظرند از آب گلآلود ماهی بگیرند.
وزارت فرهنگ و ارشاد به عنوان نماینده حاکمیت در عرصه هنر باید از یکسو با تببین و تولید مبانی معرفتی و شناختی هنر انقلاب، از هنرمندان ارزشی و انقلابی موجود و فعال حمایت کند و بداند که این حمایت یکی از وظایف اصلی اوست و در گام بعد باید نیروهای متعهد و انقلابی را از چنان قدرت و توانی برای نیروسازی و تربیت هنرمند فعال، دارای دانش، اهل مطالعه، انقلابی و متعهد برخوردار نماید که هنر انقلاب وجه غالب و پیشرو هنر کشور باشد و جدایی از آن متصور نباشد.
باید سیاستهای کوتاه مدت و بلند مدتی تبیین شود تا دست جریان سکولار و روشنفکرنما از هنر کشور بویژه تلویزیون و سینما قطع گردد. باید هنرمندان متعهد و انقلابی در تمام شهرها و نقاط کشور شناسایی و مورد آموزش و حمایت قرار گیرند. نهادهای هنری کشور چون حوزه هنری باید از مرحله تئوریسازی هنر انقلاب گذشته و با تکیه بر هنرجوهای جوان و باانگیزه خود وارد فاز تولید آثار ارزشی و درعین حال جذاب و قوی شوند. وقت آن رسیده تا تحولی اساسی در ساختار هنری و فرهنگی کشور رخ دهد و سیستم هنری از لوث وجود افرادی که بعد از گذشت ۴۰ سال بازهم اندیشههای ضدانقلابی و مخالف دارند پاک شود.
گرچه گفتنی است علاوه بر رسالت حکومت و مدیران هنری خود مردم نیز باید دست بکار شوند. یکی از مهمترین مشکلات در تحقق هنرانقلابی، روشن نبودن اهمیت قضیه برای قشر مذهبی و مشخص نشدن هنر به عنوان ابزاری مهم و مؤثر در جنگ نرم است.
هنوز هم در خانوادهها و ارگانهای مذهبی چون مساجد و هیئتها برخی قائل بهعدم حضور جوانان مذهبی در عرصه هنر هستند. در حالیکه برای تولید محصولات هنری دارای ارزشهای انسانی و انقلابی، بیش از پیش به هنرمندان متعهد نیاز است و این مهم با دوری افراد متعهد و با استعداد از عرصه هنر حاصل نمیشود؛ چراکه هرگاه ما میدان را خالی کردهایم دشمن وارد زمین شده است.