همشهری آنلاین- علیرضا محمودی: با پیروزی انقلاب اسلامی، مانند هر تلاطم بزرگ اجتماعی و سیاسی، این ایده در افکار عمومی گسترش پیدا کرد که زمان بیان حرفهای ناگفته درباره تاریخ فرا رسیده. نخبگان مذهبی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی در محافل و جراید، خفقان و سانسور رژیم گذشته را عامل اصلی ناگفته ماندن حقایق تاریخی معرفی میکردند.
مردم با هیجان انقلابی سالهای اولیه، پیگیر افشاگریهای تاریخی شده، بیصبرانه منتظر بودند تا هنرمندان از سانسور رسته با بیان ادبی و هنری، پردههای تاریخ را کنار بزنند. پیشخوان کتابفروشیها مملو از کتابهای تاریخی بود. مردم که بیشتر از سابق کتابخوان شده بودند، هر روز با روایتهای تازهای از تاریخ روبهرو میشدند. هدف از کندوکاو عمومی تاریخ در پایان دهه ۵۰ و ابتدای دهه ۶۰، معرفی عوامل عقبماندگی کشور در قامت استبداد داخلی و استعمار خارجی بود. همه منتظر بودند که هنرمندان به صحنه بیایند و در صحنه تماشاخانهها و پرده سینماها تاریخ واقعی را نمایش بدهند.
برای مردمی که در روزهای تظاهرات در کنار عکس رهبران انقلاب، عکس شخصیتهای تاریخی را نیز حمل میکردند، تقاضای تماشای فیلم تاریخی بدون سانسور، طبیعی بود. فیلمسازان ایرانی در دهه ۶۰تحتتأثیر این فضای عمومی یکی از متنوعترین چرخههای فیلمسازی را راه انداختند. در چرخه فیلمهای تاریخی آنچه مبنا قرار داشت، ارائه تصویری انقلابی از برهههای تاریخی یک کشور باستانی با تاریخ پیچیده بود؛ پاسخی مستقیم به نیاز روز مخاطبان. معلوم بود که در شور و هیجان پس از انقلاب روایت تاریخی عمیقی، نمیتوان روی پرده برد.
مطالعه و بررسی عمیق و هنرمندانه تاریخ، زمانبر و دور از حوصله انقلابی آن سالها بود. به همین دلیل سینماگران سراغ نمادها و شمایلهای تاریخ رفتند. شخصیتهای محبوب و روایتهای محبوب مورد توجه قرار گرفتند. روایت انقلابی تاریخ، به روایت تجاری از روایت انقلابی تاریخ تبدیل شد. تاریخ و روایت تاریخی صاحب قراردادهایی ذهنی برای روایت سینمایی بعد از انقلاب شد؛ الگوهایی درباره رفتار و شخصیت و ماهیت سلاطین، مستشاران خارجی و رویدادهای تاریخی؛ الگوهایی که بیشتر به شعار تاریخی شباهت داشتند؛ شعارهایی که بعد از مدتی وجاهت خود را از دست دادند.
بیتوجهی عمومی به این الگوها باعث شد که چرخه تولید فیلمهای تاریخی از نفس بیفتد. بدون شک نوشتن یک یادداشت درباره چرخه فیلمهای تاریخی، با توجه به تعداد و تنوع فیلمها، حق مطلب را ادا نخواهد کرد و این نوشته نیز هرگز چنین ادعایی ندارد. هدف این نوشته از تهیه فهرستی پیرامون الگوها و شباهتهای روایی در فیلمهای تاریخی این دوره بیشتر نیست. اگر محدوده تاریخیبودن فیلمهای این دوره را از ایران باستان تا کودتای ۲۸مرداد ۱۳۳۲بدانیم، بین سالهای ۱۳۵۸تا ۱۳۶۹، از میان نزدیک به ۴۰۰ فیلم تولید شده در سینمای ایران، ۲۵ فیلم تاریخی ساخته شده است.
تمایل به ساخت فیلم درباره دوران قاجاردر دهه ۶۰با ساخت ۷فیلم بیشتر از باقی دورانهای تاریخی است. پهلوی دوم با ۶فیلم، پهلوی اول با ۴فیلم، ایران در سدههای میانی تاریخ با ۳فیلم، تاریخ ادیان و اسلام ۲ فیلم، روایت تاریخی بدون استناد به زمان مشخصی از تاریخ ۲فیلم و ایران قبل از اسلام با یک فیلم، سهم هر کدام از دورههای تاریخی در چرخه سینمای تاریخی دهه۶۰ است. علت اصلی تمایل فیلمسازان به سلسله قاجار و پهلوی را باید در علاقه بیشتر مخاطبان به تماشای روایتهای تاریخی انقلابی درباره تاریخ معاصر دانست.
میراز کوچکخان جنگلی و قیام جنگل، محبوبترین شخصیت و رویداد تاریخی برای فیلمسازان این دوره است. درباره میرزا کوچکخان دو فیلم- نخستین پروژه دنبالهدار تاریخ سینمای ایران- ساخته میشود. سال ۱۳۶۳ «میرزا کوچکخان» و سال بعد «سردارجنگل» ساختههای امیر قویدل بهعنوان مهمترین پروژههای تجاری سینمای تجاری ایران(بخش خصوصی) به نمایش درمیآید.
این دو فیلم در کنار فیلمهای حسن هدایت درباره قیام جنگل- «پیک جنگل» (۱۳۶۲) و «آتش در زمستان» (۱۳۶۴)- نشان میدهد که زمینه تجاری بیشتری برای ساخت فیلم درباره قیام جنگل نسبت به رویدادهای مشابه تاریخ معاصر در افکارعمومی وجود داشته است. علاقه جوانان به نبردهای چریکی و جنگهای نامنظم و همچنین شمایل چریکی جنگلیها در این رویکرد تجاری و موفق دخیل بوده است.
درحالیکه بهنظر میرسید شخصیت محمد مصدق از شخصیتهایی باشد که سینمای ایران بعد از انقلاب چند فیلم درباره آن بسازد اما رویکرد متفاوت جریان رسمی به تاریخ دوره نهضت ملی شدن صنعت نفت از یک سو و همچنین تناقضهای مهم تاریخی درباره رویدادها و بازیگران تاریخی این دوره در ساخت چنین فیلمهایی همچنان مانع بزرگی تا امروز است.
حسن هدایت با ساخت ۴ فیلم- پیک جنگل، آتش در زمستان، «مهمانی خصوصی» و «گراند سینما» - بهطور متوسط هر دو سال یک بار، فیلم تاریخی در این دوران ساخته است. جمشید حیدری با ۲فیلم «تفنگدار» (۱۳۶۲) و «وکیل اول» (۱۳۶۷) در کنار مسعود جعفریجوزانی با ۲فیلم «شیر سنگی» (۱۳۶۶) و «در مسیر تندباد» (۱۳۶۸) از کارگردانان پرکار این چرخه هستند.
در سال ۱۳۶۲ «سفیر» (فریبرز صالح) بهعنوان نخستین پروژه مهم تاریخی سینمای ایران درباره قیام امام حسین(ع) با فروش غافلگیرکنندهای باعث راه افتادن چرخه فیلمهای تاریخی شد. درسال ۱۳۶۳با نمایش ۵فیلم تاریخی که ۳ فیلم - «کمالالمک» (علی حاتمی)، «دادشاه» (حبیب کاوش) و میرزا کوچکخان- فروش بالای ۵میلیون تومان در تهران داشتند، چرخه تولید فیلمهای تاریخی جان از گیشه گرفت. در سال ۱۳۶۷موفقیت تجاری «تحفهها» (ابراهیم وحیدزاده) و «ردپایی برشن» (محمدرضا هنرمند) باعث تداوم ساخت فیلم تاریخی در اواخر دهه ۶۰شد.
اما شکست تجاری فیلمهای پر امیدی مانند «کشتی آنجلیکا» (محمد بزرگنیا)، «سرب» (مسعود کیمیایی) و در مسیر تندباد (مسعود جعفریجوزانی) در سال بعد، حرکت چرخه تولید سینمای تاریخی در آخرین سال دهه ۶۰ را دستبهعصا کرد. در سال ۱۳۶۹ فقط ۲ فیلم با رویکرد اسطورهای به تاریخ- «جستوجوگر» (محمد متوسلانی) و «ساوالان» (یدالله صمدی) - ساخته شدند که دومی به لطف هموطنان آذری گیشه نسبتا موفقی داشت.
یکی از فیلمهای معروف این چرخه که توسط سازمان صدا و سیما ساخته شد، هنوز به نمایش عمومی درنیامده است. مشکل اصلی عدمرعایت حجاب بازیگرانی است که نقش همسر و دختر آسیابان نگونبختی را بازی میکنند که جسد یزدگرد سوم، آخرین پادشاه ساسانی در آسیاب او پیدا شده است.
انتقاد تند کیهان از ترانه علیدوستی که تصویر بدون حجابش را منتشر کرد | هنوز ۱۵ سال دارد ...