آیــا ارتباطـات قدیمـی «شیجینپینگ» رئیسجمهور چین و «جو بایدن» رئیسجمهور آمریکا، میتواند مانع از رویارویی آشکار ۲کشور شود؟
به گزارش همشهری آنلاین، این پرسشی است که پیش از دیدار دوطرف در حاشیه اجلاس سران کشورهای گروه۲۰ در اندونزی شنیده میشود. در شرایطی که روابط چین و آمریکا به پایینترین سطح خود در نیمقرن گذشته رسیده، روسای جمهوری ۲کشور قرار است امروز دوشنبه در شهر بالی اندونزی دیدار کنند.
گرچه کاخسفید با انتشار بیانیهای دیپلماتیک اعلام کرده که بایدن در نخستین دیدار خود در قامت رئیسجمهوری آمریکا با شیجینپینگ درباره حفظ و تحکیم خط تماس ۲کشور، مدیریت مسئولانه رقابت و همکاری بهویژه درباره چالشهای بینالمللی گفتوگو خواهند کرد، اما منابع مطلع آمریکایی اذعان کردهاند که هدف اصلی بایدن از این دیدار فراهم کردن زمینههای حداقلی برای ترمیم مناسبات ۲کشور است. جو بایدن اخیرا در پاسخ به سؤال خبرنگاران به رابطه نسبتا نزدیک خود با همتای چینیاش اشاره کرد و گفته که آنها در گذشته بیش از ۲۷هزار کیلومتر با هم سفر کرده و ۷۸ساعت را با هم گذراندهاند. نیویورکتایمز با اشاره به همین آشنایی طولانیمدت نوشته: «بایدن و شیجینپینگ نخستین بار در قامت ۲معاون اول رئیسجمهور در سال۲۰۱۱ با هم دیدار کردند. آنها اینبار در فضایی پر از شک و تردید پشت یک میز مینشینند تا نه درباره زمینههای مشترک همکاری، که درباره مدیریت اختلافاتشان مذاکره کنند.»
در ۳دهه گذشته رفتوآمد رهبران آمریکا و چین به پکن و واشنگتن امری مرسوم بوده است. این دیدارها اغلب فرصتی برای تبادلنظر بر سر اختلافات بود و با وعده همکاریهای متقابل در زمینههای مختلف پایان مییافت؛ از تغییرات آبوهوایی گرفته تا مهار برنامه هستهای کرهشمالی. اما اکنون با تشدید فزاینده اختلافات و حتی هشدارهای دوطرف بر سر تقابل نظامی احتمالی بر سر تایوان، تصور چنین سفرهایی اگر نه غیرممکن، قطعا بسیار دشوار است. برهمین اساس، ناظران سیاسی با اشاره به اینکه برگزاری نشست در کشوری بیطرف (اندونزی) تداعیکننده یک جنگ سرد جدید میان آمریکا و چین است، پیشبینی میکنند که نتیجه این دیدار در بهترین حالت توافق بر سر همکاریهای کوتاهمدت و مدیریت چالشهای مشترک ازجمله مدیریت بحران ناشی از همهگیریهای ویروسی خواهد بود که البته این توافقها نیز با توجه به تحولات سریع این روزهای جامعه جهانی چندان پایدار بهنظر نمیرسند.
اختلافات روزافزون پکن و واشنگتن
تنشها در روابط چین و آمریکا بهویژه در ماههای اخیر بهشدت افزایش یافته است. بایدن با اذعان به اینکه قصد دارد در بالی درباره «خطوط قرمز» ۲کشور با رئیسجمهور چین صحبت کند، فهرستی از اختلافات را ارائه کرده که شامل وضعیت تایوان، سیاستهای تجاری پکن، مناسبات چین و روسیه و آزمایشهای موشکی کرهشمالی میشود. آمریکا در ماههای گذشته بارها در واکنش به آزمایشهای موشکی کرهشمالی، از پکن انتقاد کرده که از نفوذ خود در پیونگیانگ برای مهار این آزمایشها استفاده نمیکند.
بایدن گفته تلاش خواهد کرد تا منافع ملی مهم چین را درک کرده و در مقابل، منافع ملی مهم آمریکا را برای او تشریح کند تا مشخص شود که این موضوعات تا چه حد همسو هستند و تا چه حد تضاد دارند. رئیسجمهور آمریکا در شرایطی از تلاش برای درک منافع ملی مهم چین صحبت کرده که مقامهای این کشور در ماههای گذشته با بیتوجهی به هشدارهای مداوم پکن مبنی بر لزوم رعایت سیاست «چین واحد» به تایوان سفر کردهاند. همچنین بایدن در واکنش به تهدیدهای شیجینپینگ که تأکید کرده درصورت نیاز، برای بازگرداندن تایوان به سرزمین مادری از قدرت نظامی استفاده خواهد کرد، تأکید کرده که درصورت به مخاطره افتادن امنیت تایوان، آمریکا هم برای کمک به تایوان از قدرت نظامی استفاده خواهد کرد.
دولت آمریکا همچنین ماه گذشته محدودیتهای گستردهای را برای فروش محصولات نیمهرسانا به چین درنظر گرفت. واشنگتن ازجمله فروش دستگاههای لازم برای ساخت انواع تراشهها را به پکن محدود کرد؛ اقدامی که به نوشته نیویورکتایمز تلاشی آشکار برای کند کردن روند پیشرفت چین در حوزه فناوری و هوش مصنوعی است. از نیمهرساناها برای تولید تراشهها استفاده میشود. بسیاری از تکنولوژیهای ضروری از تلفنهای همراه و اتومبیل تا سیستمهای دفاعی، به محصولات نیمهرسانا متکی هستند.
رابطه چین و روسیه نیز ازجمله موضوعاتی است که به نوشته روزنامه نیویورکتایمز برای واشنگتن یک مسئله حیاتی است. کولین کاهل، مرد شماره۳ وزارت دفاع آمریکا (پنتاگون) هفته گذشته به خبرنگاران گفته بود: «رهبران چین خیلی مایل هستند تا نشان دهند که رابطه چین و روسیه نه همکاری سطحی که شراکت دوطرفه است. این مسئلهای است که رئیسجمهور آمریکا در دیدار رودررو با شیجینپینگ درباره آن صحبت خواهد کرد.» برنامه پکن برای توسعه زرادخانههای هستهای این کشور نیز ازجمله نگرانیهای واشنگتن عنوان شده است. بنا بر اعلام پنتاگون، چین قصد دارد تا سال۲۰۳۰ زرادخانه هستهای خود را به حداقل هزار کلاهک برساند. برخی از ابتکارات امنیتی - نظامی چین ازجمله پیشنهاد برای ساخت زیردریاییهای هستهای استرالیا نیز جزو دغدغههای آمریکا عنوان شده است.
آینده مبهم روابط دوجانبه
اما دامنه تقابلهای آمریکا و چین فراتر از موارد ذکر شده است. دولت بایدن در سند ۴۸صفحهای استراتژی امنیت ملی آمریکا نوشته که چین تنها کشوری است که هم عامدانه قصد دارد تا نظم بینالمللی را تغییر دهد و هم قدرت اقتصادی، دیپلماتیک، نظامی و فناوری برای پیشبرد این هدف را دارد. تهدیدی که دولت آمریکا به آن اشاره کرده زمانی برای این کشور جدیتر شد که ماه گذشته سومین دور از ریاست شیجینپینگ بر حزب کمونیست چین بدون هیچ مانع داخلی آغاز شد؛ امری که او را به قدرتمندترین سیاستمدار این کشور پس از مائو تسهتونگ تبدیل میکند. شیجینپینگ در نشست حزب کمونیست با هشدار نسبت به تشدید تهدیدهای جهانی، به دشمنانی اشاره کرد که بهدنبال «باجگیری»، «مهار» «محاصره» و «اعمال فشار حداکثری» بر چین هستند.
با وجود بالا گرفتن تنشها، بایدن و شیجینپینگ تلاش دارند تا وضعیت را مدیریت کنند. آمریکا و چین روابط گسترده اقتصادی با یکدیگر دارند و بحران مدیریت نشده دیپلماتیک میتواند تبعات سنگین اقتصادی برای هر دوطرف داشته باشد. بایدن هفته گذشته به خبرنگاران گفت: «من به آقای شی گفتم که بهدنبال رقابت هستیم، نه تقابل.»
شیجینپینگ نیز در آستانه دیدار با رئیسجمهوری آمریکا لحن دوستانهتری داشته است. او خطاب به اعضای کمیته روابط آمریکا و چین گفته که میخواهد راه درستی برای کنار آمدن با آمریکا پیدا کند. «ژائو لیجیان» سخنگوی وزارت خارجه چین نیز با تکرار همین عبارت گفته که آمریکا و چین باید به سوی مدیریت مناسب اختلافات حرکت کنند. ایوان اس، استاد دانشگاه جورج تاون و مشاور ارشد سابق دولت آمریکا در امور آسیا و اقیانوسیه، به نیویورکتایمز میگوید: «دیدار شیجینپینگ و بایدن در کشوری بیطرف به یک معنا نخستین نشست ابرقدرتهای درگیر جنگ سرد دوم است. باید دید که آیا آنان درباره شرایط همزیستی در یک فضای رقابتی، بحث خواهند کرد یا خیر. این جنگ سرد شاید تکرار تجربه آمریکا و شوروی نباشد، اما با توجه به قدرت و گستره روابط جهانی چین، یک چیز مشخص است؛ اینکه جنگ سرد دوم از بسیاری جهات چالشبرانگیزتر از جنگ قبلی خواهد بود.»
اروپا در جنگ سرد جدید کجا ایستاده است؟
در آستانه دیدار رهبران چین و آمریکا در اندونزی، جایگاه اروپا در این تقابل مورد توجه قرار گرفته است. همزمان با بالا گرفتن تقابلهای واشنگتن و پکن، لفاظیهای زیادی از رهبران اروپایی مبنی بر لزوم تشکیل جبهه واحد غرب در برابر چین شنیده میشود؛ آن هم در شرایطی که اغلب اروپاییها به سرعت در حال تقویت روابط اقتصادی خود با پکن هستند. گفته شده، هفته گذشته شرکت رنو، غول خودروسازی فرانسوی توافق توسعه همکاری با شرکت چینی «جیلی» را امضا کرده است. دولت آلمان نیز با واگذاری بخش گستردهای از ترمینال بندر هامبورگ به چینیها موافقت کرده است. این توافق در شرایطی صورت گرفته که کمیسیون اتحادیه اروپا با سرمایهگذاری چینیها در هامبورگ مخالفت کرده بود. همچنین پکن علاوه بر مجارستان قرار است در پرتغال و اسپانیا کارخانههایی را دایر کند. این توسعه روابط اقتصادی، در شرایطی است که روابط تجاری اروپا و آمریکا حال و روز خوشی ندارد. در کنار جنگ تعرفهای دوطرف، اروپاییها عمیقا از رویههای تجاری آمریکا بهویژه یارانههای هنگفت دولتی این کشور به شرکتهای آمریکایی ناراضی هستند. دیلیتلگراف مینویسد: «در تقابل میان چین و آمریکا، اروپا در کلام همواره خود را همسو با آمریکا میداند، اما آنچه مهمتر از گفتار است، سیاستهای صنعتی و تجاری است. بهنظر میرسد که قدرتهای اصلی اروپا در این تقابل طرف خود را انتخاب کردهاند و این طرف نه آمریکا که چین است.»