به گزارش همشهریآنلاین، «بهترین تیم ملی تاریخ را داریم»؛ این جمله طی ۲ سال اخیر بارها بر زبان بسیاری از اهالی فوتبال ایران جاری شده است. آخرین نفری هم که از آن استفاده کرد، عبدالله ویسی بود. این سرمربی فوتبال که سابقه قهرمانی در لیگ برتر با استقلال خوزستان را در کارنامه دارد، در زمره انبوه کسانی قرار گرفته است که عقیده دارند تیم فعلی فوتبال ایران را باید «نسل طلایی» بهشمار آورد. روشن نیست این گزاره از کجا آمده و چطور تا حدی تقویت شده که حتی برخی از بازیکنان تیم هم روی آن اصرار دارند اما مرور اجمالی واقعیتهای فنی نشان میدهد ما بهترین تیم تاریخ را در اختیار نداریم.
مقایسههای ناامیدکننده
سادهترین کار دنیا این است که تیم ملی فعلی را از نظر وزن نیروی انسانی با تیم ملی ۹۸ مقایسه کنیم. تیمی که با شکستن طلسم ۲۰ ساله و صعود به جامجهانی فرانسه به شهرت رسید، از نظر عاطفی همچنان یک مرجع کلاسیک برای هواداران فوتبال در ایران بهشمار میآید و از محبوبیت بسیار بالایی برخوردار است. اگر فرض کنیم زوج خط حمله آن تیم طلایی یعنی علی دایی و خداداد عزیزی با زوج خط حمله تیم فعلی یعنی مهدی طارمی و سردار آزمون هموزن هستند، در سایر پستها شاهد اختلاف سطحی اساسی هستیم. علیرضا بیرانوند «عزیز» است، اما مگر میشود او را با احمدرضا عابدزاده مقایسه کرد؟ نادر محمدخانی و محمد خاکپور چه کم از مدافعان میانی امروزی داشتند؟ مهدی مهدویکیا کجا و صادق محرمی یا رامین رضاییان کجا؟ رضا شاهرودی و مرحوم مهرداد میناوند کجا و امید نورافکن یا میلاد محمدی کجا؟ آیا واقعا کریم باقری با سعید عزتاللهی قابل قیاس است؟ چنین شرایطی در تیمهای بعدی هم وجود داشت و مثلا تیمی که به مرحله نهایی جامجهانی ۲۰۰۶ راه یافت، مملو از لژیونرهایی بود که در لیگهای معتبر دنیا بازی میکردند. علی کریمی در بایرنمونیخ، مهدی مهدویکیا در هامبورگ، فریدون زندی در کایزرسلاترن، جواد نکونام در اوساسونا، رحمان رضایی در مسینا و... تعدادی از این لژیونرها بودند. تازه بلافاصله بعد از آن جام هم آندرانیک تیموریان لژیونر شد. خب در برهه فعلی لژیونرهای درخشان ما کدام هستند؟ غیراز مهدی طارمی چهکسی را داریم که ستاره بینالمللی لقب بگیرد؟ بیشتر بازیکنان مهم تیم ملی، در لیگهای ایران یا قطر توپ میزنند و البته برخی هم در لیگهای درجه ۲ و ۳ اروپا به تناوب روی نیمکت مینشینند. نه؛ واقعا این بهترین تیم تاریخ فوتبال ایران نیست.
پس چرا به صعود امیدواریم؟
با وجود همه این وقایع مسلم، جامعه از تیم ملی ایران انتظار صعود از مرحله گروهی جامجهانی را دارد و خوشبینیهای زیادی در این مورد بهوجود آمده است؛ چرا؟ مهمترین دلیلش شاید این باشد که تیم فعلی از تجربه بیشتری برخوردار است. به جرأت میتوان گفت اگر تیم ۹۸ مثلا سابقه حضور در جامجهانی ۹۴ را داشت، میتوانست در فرانسه از گروهش صعود کند. ما آمریکا را بردیم و برابر یوگسلاوی کاملا سزاوار پیروزی بودیم اما تجربه پایین تیم و تغییراتی که در کادرفنی ایجاد شد، همهچیز را به هم ریخت. تیم فعلی اما برای سومین بار پیاپی است که با یک کادرفنی در جامجهانی حضور مییابد. کارلوس کیروش قبلا با بسیاری از بازیکنان این تیم کار کرده و شناخت متقابلی بین آنها وجود دارد. گروهمان هم نسبتا متوازن بهنظر میرسد. در نتیجه بسیاری انتظار صعود دارند. در حقیقت نسل فعلی شاید «طلایی» نباشد، اما تیمی است که فرصت تاریخسازی دارد و نباید آن را از دست بدهد.