به گزارش همشهری آنلاین، مرد جوان که ۳۲ سال دارد حدود ۱۰ سال قبل با دختر جوانی ازدواج کرد و حاصل ازدواج آنها یک دختر بود. در شرایطی که فرزند این زن و شوهر فقط ۵ ماه داشت آنها با یکدیگر دچار اختلاف شدند و زن جوان خانه را ترک کرد. مهریه این زن ۱۱۴ سکه بود و پس از شروع این اختلافات مهریهاش را به اجرا گذاشت. هرچند حضانت دختر خردسال آنها تا ۷ سالگی با مادرش بود اما او نمیخواست از دختر چندماههاش نگهداری کند و از طرفی حاضر به بازگشت به خانه نیز نبود. در این شرایط برای دریافت مهریهاش مدام به دادگاه خانواده میرفت.
مرد جوان که آن زمان کابینتساز بود برای اینکه به زندان نیفتد و تنها دخترش تنها نماند ابزارهای کارش را فروخت و بخشی از مهریه همسرش را پرداخت کرد؛ با وجود این همچنان بخش عمدهای از مهریه او باقی مانده بود و حکم دادگاه برای پرداخت مهریه نیز قطعی بود. او طی چند سال همه تلاشش را انجام داد تا مهریه را پرداخت کند اما حدود ۱۸ ماه قبل در شرایطی که فقط ۸ میلیون تومان از مهریه باقی مانده بود مرد جوان به زندان افتاد. او هرچه با همسر سابقش صحبت کرد که ۸ میلیون تومان باقی مانده مهریه را ببخشد یا برای پرداخت آن مهلت بیشتری بدهد فایده نداشت و از آن زمان مرد جوان به زندان افتاد.
این مرد که از ۱۸ ماه قبل بهخاطر فقط ۸ میلیون تومان پشت میلههای زندان است و از دخترش که حالا ۹ سال دارد دور افتاده در اینباره به همشهری میگوید: من و همسرم مدت زیادی با هم زندگی نکردیم. با اینکه زندگی خوبی داشتیم اما همسرم گفت دیگر نمیخواهد به زندگی مشترکش با من ادامه دهد و مهریهاش را اجرا گذاشت و من و دخترمان را ترک کرد. من هم ابزارهایم را فروختم و توانستم بخشی از مهریه را بدهم اما بعد از آن بیکار شدم و نتوانستم کاری بکنم.
او ادامه میدهد: از حدود ۱۸ ماه قبل که فقط ۸ میلیون تومان از بدهیام مانده بود همسرم حکم جلبم را گرفت و من را به زندان انداخت و حاضر نیست بقیه مهریه را ببخشد. در مدتی که زندان هستم مادرم از دخترم که کلاس سوم دبستان است نگهداری میکند. آنها زندگی سختی دارند. پدرم کارگر رستوران بود اما از چند ماه قبل لگنش شکست و خانهنشین شد. آنها خودشان زندگی سختی دارند و مستأجر هستند و توانایی پرداخت بدهی من را ندارند.
مرد زندانی که هیچ سابقه کیفری در پروندهاش وجود ندارد و این برای نخستین مرتبه است که به زندان افتاده ادامه میدهد: چند مرتبه مسئولان زندان تلاش کردند همسرم را راضی به صلح و سازش کنند اما فایدهای نداشت. از طرفی خودم هم درخواست اعسار دادم اما چون بخشی از مهریه را پرداخت کردهام درخواستم رد شد. حالا من این طرف میلههای زندان ماندهام و پدر و مادر پیر و بیمارم که به سختی امور خودشان را میگذرانند از دخترم نگهداری میکنند. از افرادی که توانایی دارند خواهش میکنم به خاطر دخترم هم که شده کمک کنند تا ۸ میلیون تومان باقیمانده مهریه را پرداخت کنم و از زندان آزاد شوم.