به گزارش همشهری آنلاین، پدیده مرتضی پاشایی در قاموس اجتماعی کشور، پدیده کمتکراری بوده است. خوانندهای که بهمانند بسیاری از همکارانش در اواخر دهه ۸۰، به شکلی غیررسمی و با انتشار آهنگهایش در فضای مجازی به شهرت رسید. صدای زیر این خواننده و بار احساسی فراوانی که از طریق وسواس بر روی ادای کلمات کارهایش به مخاطب منتقل میکرد، خیلی زود او را به خوانندهای خاص تبدیل کرد.
کمتر از یک سال پس از آنکه پاشایی اقدام به انتشار آهنگهای خود کرد، قطعه یکی هست، او را به شهرت فراوانی رساند و دایره طرفداران او را گسترش داد. پاشایی که در آن زمان به یکی از محبوبترین خوانندگان کشور تبدیل شده بود، بیش از یکسال برای انتشار آلبومش زحمت کشید و تلاش کرد تا یکی هست را به شکلی قانونی وارد بازار کند. این اتفاق در سال ۹۱ رخ میدهد و خواننده جوان با این آلبوم، یکی از رکوردداران فروش سال میشود. پس از انتشار این آلبوم بود که تور کنسرتهای پاشایی در سراسر کشور به راه میافتد. این، زیباترین روزها برای کسی بود که از نوجوانی، رویای ستاره شدن را در سر میپروراند و به همین دلیل، از همان زمان، سازهای گیتار و پیانو را فرا گرفت. رویکردی که او را از بسیاری از همکارانش منفک میکرد.
پاشایی فارغ از ظرفیت های بالایی که در صدای خود و انتقال احساسات و پیام خود به مخاطبانش داشت، موسیقی را به شکلی علمی میشناخت و به جز ۲ کار، آهنگساز تمامی قطعات خود بود. این ویژگی، پاشایی را به خوانندهای مولف تبدیل کرده بود که توانسته بود روز به روز بر میزان محبوبیت خود بیفزاید.
اهل حاشیه نبود و از رابطه نزدیکی با اعضای ارکستر خود برخوردار بود. به هوادارانش احترام میگذاشت و حتی با وجود درد فراوان، در کنار آنها میماند و تا پایان، پاسخگوی اظهار لطف هوادارانش بود. این موج استقبال برای خوانندهای که تازه سه سال وارد دنیای حرفهای شده بود، به یک رویا میماند؛ رویایی که متاسفانه در آبان ۹۲ به یک کابوس تبدیل شد.
- ببینید | موسیقی برای من از مرتضی پاشایی شروع شد | بخشهایی از فیلم «لامینور» داریوش مهرجویی
- شرایط بد اقتصادی، برخی نوازندگان حرفهای را به مسافر کشی واداشت | درآمد کنسرتها به جیب تهیه کنندگان میرود
پاشایی که از ماهها قبل، دچار معده درد بود، در بیمارستان تحت عمل قرار میگیرد و چند روز بعد، تیم درمان به منزل او مراجعه کرده و یک خبر سهمگین را نه برای پاشایی، بلکه برای هواداران فراوان و جامعه موسیقایی کشور میآورند: سرطان. این واژه که برای هر کسی سنگین است، برای خواننده جوانی که تازه طعم شهرت و محبوبیت را چشیده بود، بسیار شوکآور بود.
کسی که توجه فوقالعادهای به شکل و شمایل بدنی خود داشت، مجبور شد موهایش را از ته بتراشد و حتی همراهی اعضای ارکستر او در تراشیدن موهایشان هم نتوانست وی را از حواشی متعددی که در برخی رسانهها ایجاد شده بود، برهاند. حتی سرطان نیز نتوانست سد راه پاشایی شود. او از آبان ۹۲ تا آبان ۹۳ که درگذشت، تا توانست، لحظات خود را به موسیقی اختصاص داد. آهنگ ساخت، خواند و بر روی صحنه اجرا کرد. آنقدر تقاضا برای اجرای زنده او زیاد بود که وی در این یک سال، به یک رکورد دست یافت. او شاید تنها خواننده فارسی زبانی باشد که در کنسرت کرمانشاه خود، طی یک روز، سه اجرای زنده انجام داد که نخستین اجرای او نیز ساعت ۱۰ صبح بود. تاریخ هیچگاه فراموش نخواهد کرد که در کنسرت ارومیه، فشار مردمی سبب شد تا درِ بزرگ چوبی محل اجرا بشکند و سالنی که برای هزار مخاطب تدارک دیده شده بود، میزبان ۶ هزار نفر شود.
مگر تاریخ فراموش میکند به محض اینکه اخباری غیررسمی، حکایت از بستری شدن پاشایی در بیمارستان بهمن داشت، از همان دقایق نخست، جمعیتی نسبتا زیاد در خیابان ایران زمین شهرک غرب تجمع کرده و با نگرانی، برای سلامتی ستاره خود دعا کردند و متاسفانه ۲۳ آبان ۱۳۹۳، مرتضی پاشایی به ابدیت پیوست و تاریخ شاهد مراسم باشکوهی در رثای او بود که شاید نظیر آن برای هیچ ستاره موسیقی دیده نشده است. در روزگاری که شبکههای اجتماعی، به تازگی وارد زندگی جوانان ایرانی شده بود، این موج، سهمگینتر شد و مردم بسیاری از شهرهای کشور، تا مدتها به یاد مرتضی پاشایی، در نقطهای از شهر خود، تجمع کرده و با خواندن ترانههای مردی که در عصر پائیزی رفت، یاد او را گرامی میداشتند.
تجمعاتی که آنقدر وسیع بود که آسیبشناسان و جامعهشناسان را واداشت تا دست به تحلیل بزنند و دلیل این رخداد را پدیده پاشایی بنامند. یک سال پس از درگذشت پاشایی، خانواده او، ۱۵ قطعه به جا مانده از او را در قالب آلبومی تحت عنوان اسمش عشقه روانه بازار کردند که این آلبوم در مدتی کوتاه، به پرفروشترین آلبوم سال تبدیل شد.
و این فرجام خواننده محبوبی بود که فقط پنج سال در آسمان موسیقی کشور سوسو زد. ۲ آلبوم رسمی و حدود ۶۰ قطعه منتشر کرد که تقریبا تمامی آنها با استقبال خوبی از جانب هوادارنش مواجه شد. پاشایی چند ماه قبل از درگذشت خود، تیتراژ آغازین برنامه ماه عسل را اجرا کرد که آن آهنگ (نگران منی) نیز به یکی از محبوبترین ترانههای آن سال تبدیل شد.
اینها البته تمام افتخارات پاشایی در حیات پنج ساله او نبود. او موفق شد طی ۲ دوره متوالی جشنواره موسیقی ما، برای قطعه های جاده یکطرفه و نگران منی، تندیس برتر این رقابت را از آن خود کند و رکوردی عجیب در این حوزه از خود به جای بگذارد؛ رکوردی که محبوبیت بسیاری را برای ترانهها، تعداد کنسرتها و البته ماندگاری نامش در تمامی این سالها رقم زد تا پاشایی، هشت سال پس از درگذشتش نیز همچنان محبوب باقی بماند و هیچگاه فراموش نشود.