به گزارش همشهری آنلاین داوود علیپوریان، کاپیتان تیم ملی والیبال نشسته، این روزها حسابی دلش خون است. او و هم تیمیهایش هشتمین جام قهرمانی را از میدان جنگ بوسنی به تهران آوردند اما مسئولان ورزش انگار نه انگار. حتی برای استقبال هم به فرودگاه نرفتند و تنها با یک پیام تبریک، سر و ته قضیه را بهم آوردند. رفتاری که به نظر کاپیتان تیم ملی والیبال نشسته ، دردآوراست. دردبی توجهی و تبعیض که تا مغزاستخوان را میسوزاند، آن هم برای تنها تیمیکه در تاریخ ورزش ایران مدال آور بوده است.
از اینجا شروع میکنیم. واقعا نخواندن سرود ملی در تیم ملی والیبال نشسته درست بود؟
ما درباره خواندن سرود ملی با دست روی سینه با هم صحبت کردیم، آنهایی که سرود را بلد بودند خواندند و آنهایی هم که نه، نخواندند. بعد هم اولین بار نبود که والیبال نشسته بعداز قهرمانی جهان روی پرچم کشورمان سجده کرد که تعجب آور باشد. ما ۵ پارالمپیک قهرمان شده ایم و سه قهرمانی جهان و هربار هم سجده کرده ایم. اما بعضیها میخواهند سجده ما روی پرچم را به خاطر فشارها جلوه دهند که این عین نامردی است.اصلا چه کسی این حرفها را زده است؟ آنهایی که قبول ندارند بروند جستجو کنند ببینند این کار برای اولین بار بوده؟متاسفانه عده ای فقط دنبال حاشیه هستند و در فضای مجازی این طور عنوان کردند که به برای انجام این کار به ما فشار آورده اند.این نامردی است.
وقتی با جام قهرمانی وارد فرودگاه شدی وهیچ مسئول ورزشی را ندیدی، چقدر ناراحت شدی؟
اول اینکه بزرگترین گلایه ام از همکاران شماست. معلوم نیست خبرنگاران را از کجا میآورند و یک میکروفون به دستشان میدهند که حتی مرا بعداز ۲۰ سال سابقه ورزشی نمیشناسند. این چه سئوالی است که از من میپرسند اول خودت را معرفی کن؟ مثل اینکه به حسن یزدانی یا علیرضا دبیر مدال آوران المپیکی بگویند خودتان را معرفی کنید . من ۲۰ سالی است که ورزش میکنم و از سال ۲۰۱۴ هم کاپیتان تیم ملی والیبال نشسته ایران هستم. خیلی جالب است در قوانینی که برای المپیک و جهانی گذاشته اند، تیم ما کم ضربه نخورده و بزرگترین ضربه را هم مسئولان ورزش به آن زده اند.
چطور؟
وقتی وزیر یک روز قبل از اعزام تیم میآید با تیم عکسهایش را میاندازد. اما جوری رفتار میکند که انگار فقط کشتی مدال میآورد و فوتبال جام جهانی میرود . ما چه کار کنیم که آقایان زحمت بکشند و یک قدم برای استقبال تا فرودگاه بیایند؟ مگر ما چه توقعی داشتیم؟ اگر هم توقعی داشتیم که اصلا انجام ندادند.کدام رشته تیمیبه جز والیبال نشسته در تاریخ ورزش ایران مدال آور بوده که ۸ قهرمانی پارالمپیک دارد و ۷ قهرمانی جهان ؟اما ورزش ما شده فوتبال و کشتی. مگر ما کم زحمت کشیده ایم؟ ما سال قبل بعداز پارالمپیک توکیو که برگشتیم از مهرماه دوباره اردوهایمان شروع شده و ۱۳ اردو داشتیم. آن وقت وقتی به فرودگاه میرسی، میبینی فقط ۴ کارمند محترم فدراسیون زحمت کشیده اند و آمده اند. این دردناک است. ما مسئولی از ورزش ایران آنجا ندیدیم، حتی رئیس فدراسیون هم همراه تیم بود. ما که در جهنم سارایوو برای افتخار قهرمانی جنگیدیم، چه کار کنیم تا آقایان به خود زحمت بدهند و نیم ساعت به فرودگاه بیایند؟ یک تیم پرافتخار واقعا غریبانه وارد وطن شد.
کی از مشکلات شما حقوق پایین صندوق حمایت است، برای حل مساله با وزیر ورزش صحبت نکرده ای؟
پارسال در دیدار با رهبر،آقا دستور داد حقوق ما را در صندوق حمایت بررسی کنند، همانجا به وزیر ورزش گفتم من با سابقه حضور در ۵ پارالمپیک یک میلیون و ۶۹ هزار تومان میگیرم که سجادی گفت:« اا راست میگویی؟» من و ۶ نفر از هم تیمیهایم که در پارالمپیک بودند گفتیم که قول رسیدگی داد. دقیقا سال ۱۴۰۰ این حرف را زدیم اما تا به حال هیچ رسیدگی نشده. آقای رضایی سرمربی تیم در بازدید سجادی از تمرین تیم قبل از سفر به بوسنی همه توضیحات را داد که نه مدالهای جهانی و نه پارا لمپیک محاسبه میشود، نه حقوقی در خور شان میدهند و نه کمک هزینه ای. وزیر باز گفت من نمیدانستم . اما واقعا اینکه مسئول ورزش با لبخند بیاید و برود برای من ورزشکار جواب نمیشود.
پاداش والیبال نشسته هم نصف پاداش رشتههای انفرادی است؟
از سال ۲۰۱۰ قانون خیلی کثیفی گذاشته اند که پاداش تیمیها نصف انفرادیها باشد. این قانون یعنی ارزش مدال تیمیکم است که شما آن را برای پاراآسیایی محاسبه میکنید؟ خب برای پاراآسیایی محاسبه شد حداقل برای پارالمپیک اصلاحش کنید. چرا من داوود علیپوریان از پارالمپیک ۲۰۱۲ لندن، ۲۰۱۶ ریو و ۲۰۲۰ توکیو که دو طلا و یک نقره دارم بابت مدال طلا تنها ۲۰ هزار تومان حقوقم زیادی شود؟ تیرماه برایم اس ام اس آمده که یک میلیون ۷۰۰ یا ۸۰۰ هزار تومان پول برای بیمه واریز کن تا بیمه ات کنیم. چرا ؟ بچهها ما نجیب هستند و باغیرت ترین تیم دنیا ، تیم ماست. ما اگر چیزی هم خواستیم فقط شنیدیم ، حداقل کاری بود که میتوانستند انجام دهند. میخواهم بدانم آقایان میدانند ما در چه شرایطی فینال را بردیم؟ اگرارزش ندارد خب ما را اعزام نکنند. ورزش ما به دو یا سه رشته ختم میشود و بس. چه ایراد دارد وزیر ورزش با یک شاخه گل میآمد استقبال؟ من که نهایت یکسال یا دو سال در ورزش هستم اما با این مدیران باید فاتحه ورزش را خواند.
این مسائل بچهها را دلسرد نمیکند؟
فدراسیون ما وسع کمیدارد اما رئیس آن زحمت کشید و پاداشی را برای قهرمانی تیم در نظر گرفت و مهمترازهمه اینکه وضعیت ما را از نزدیک دید. تا حدی که خودش گفت من تازه متوجه شدم که شما چه زحمتی میکشید. ورزشکار انفرادی نهایت یک یا دو روز کارش تمام میش ود اما ما در ۱۱ روز اقامت در بوسنی هر روز درگیر مسابقه بودیم ؛چهار مسابقه دور مقدماتی، دو بازی حذفی و نیمه نهایی وبازی فینال. وقتی با این همه سختی قهرمان جهان میشوی و بی توجهی میبینی درد دارد. این مسائل دلسرد کننده میشود. ما به خاطر مسئولان ورزش نمیکنیم، اما پاداش آنها شرم اور است. برای ما همین که مردم لذت میبرند و تیم را دوست دارند، کافی است . ما آن قدر این مسائل را بارها گفته ایم که خسته شده ایم.
انگار حرفهای سلطانی فر قبل از پارالمپیک خیلی برایت سنگین بوده که هنوز فراموش نکرده ای؟
باید فیلم جلسه ما قبل از سفر به توکیو را ببینید که وقتی ما خواستیم پاداش ما را درست کند، در صورت ما نگاه کرد و خیلی راحت گفت آن که نشدنی است یک چیز دیگر بگو. درباره پاداش حرف میزنی ، میگویند نگو، درباره حقوق نگو، خب ما درباره چه چیزی باید صحبت کنیم که شدنی باشد؟ واقعا دیگر برای ما حالی نمانده است. از سرمربی و مربی گرفته تا بازیکن و کاپیتان تیم. سه بازیکن ما جزو بهترینهای دنیا شده اند که جای حرف دارد.چرا مدال یک کشتی گیر از مدال بچهها ما باید بیشتر به چشم بیاید؟ البته من وقتی مسابقه کشتی حسن یزدانی باشد آن را میبینم و لذت میبرم، با بردش خوشحال میشوم و باباختش ناراحت. اما نباید تبعیض باشد.
حالا تو به وزیر انتقاد داری؟
چطور آقای سجادی مصاحبه درباره فوتبال را از دست نمیدهد اما آمدن تا فرودگاه سخت است؟ ما از وزیر ورزش توقع داریم. وزیر که مردمیاست که نیست، وزیری که بین رشتههای ورزشی فرق میگذارد، مردمینیست. من بعداز ۲۰ سال ورزش حرفه ای و آن هم مدالی که گرفته ام،گلایه دارم. چرا باید سرو ته قهرمانی تیم ما را با یک پیام تبریک سرهم بیاورد؟ اینها درد و غصه است. دیگر درباره مسائل فنی صحبت نمیکنم.
این قهرمانی لذتبخش بود؟
تیم ما افسانه ای است. اجازه بدهید خودمان از تیم خودمان تعریف کنیم. هر کدام از بچههای ما بین ۲ تا ۵ پارالمپیک را تجربه کرده اند. سرمربی و مربی ما عنوان دار است. کشفیا سرپرست تیم هم. ما کیف میکنیم از تیم خودمان تعریف میکنیم ، سه نفر از بچههای ما جزو بهترینهای دنیا شده اند . باید از رئیس فدراسیون تشکر کنم وقتی در جلسه میگوید شما بهترین تیمیهستید که دیده ام، من از شما نظم و رفت و آمد را یاد میگیرم. اجازه بدهید از خودمان تعریف کنیم. مطمئن باشید والیبال نشسته به خاطر آقایانی که آمدند و نیامدند تعطیل نمیشود، والیبال نشسته به راهش ادامه میدهد و باز هم قهرمان میشود.
دربازی فینال شب سختی داشتید؟
بعداز بازی نیمه نهایی با شکست برزیل خیالمان از سهمیه پارالمپیک راحت شد، با استراحت برای فینال آماده شدیم. بوسنی هم نیمه نهایی سحتی مقابل مصر داشت . اما برای بازی فینال سالن جو وحشتناکی داشت. سالنی شلوغ و پر سر و صدا. به حدی صدای بلندها بلند بود که موقع گرم کردن اصلا صدا به صدا نمیرسیدی و نمیشنیدیم چه میگوییم. تیم بوسنی متحول شده با سرمربی جدید، خوب بازی میکرد و حتی مدل سرویسهایش هم تغییر کرده بود. بدتر از همه داورانی بود که آمده بودند باخت ما را رقم بزنند و بروند، حتی خط نگه داران هم حسابی ما را اذیت کردند،آنها توپهایی که نیم متر با خط فاصله داشت را هم داخل حساب میکردند و حتی توپهایی که ما دریافت میکردیم را هم خطا میگرفتند. البته از قبل آقای رضایی به ما گفته بود ۳ توپ را به نفع بوسنی بگذارید اما من فکر میکنم باید ما از ۷- صفر شروع میکردیم. کار خیلی سخت بود، حتی ممکن بود بازی از دست ما در برود، اما همه بچههای ما عنوان دار هستند و جایی که لازم بود با سرویس تیم را نجات دادند. حتی ست دوم که بازی را ۳۲-۳۰ برنده شدیم، بچهها سنگ تمام گذاشتند. اصلا شرایط وصف نشدنی است. بچههای ما با بازی قاطعانه بوسنی را ناامید کردند و ست سوم دیگ حرفی برای گفتن نداشت، بعداز بازی بقیه بچهها گفتند نصف تماشاگران سالن را ترک کردند. بازی فینال با بوسنی برای ما بازی حیثیتی بود و شکست تیم پر افتخار بوسنی در خاک ش لذتبخش بود.
درست است که آنها همه کار کردند تا در خاک خودشان قهرمان شوند اما ایران اجازه نداد.
جز این نبود. سردارور بازی ست دوم وقتی دو تیم ۲۵-۲۵ مساوی بودند، درنهایت بی انصافی کارت قرمز به سرمربی ما داد. آنها همه کار کردند تا قهرمانی به بوسنی برسد اما قهرمانی قسمت ما بود. بالاخره بی عدالتی جایی متوقف میشود.