همشهری آنلاین، شقایق عرفینژاد: در اوائل سالهای ۱۳۰۰ تئاتر در حال پا گرفتن است، نمایشنامههایی از نویسندگان خارجی ترجمه میشود و نوشتن نمایشنامههای فارسی هم که از دو دهه قبل شروع شده، ادامه پیدا میکند. در این فضا کمکم پای زنان هم به صحنه باز میشود. طبیعی هم هست که در آن زمان اول زنان ارمنی میتوانند سراغ بازیگری بروند. یکی از این زنان وارتو طریان است که از اولین بازیگران زن تئاتر و اولین زن کارگردان تئاتر ایران است. او در کنار پری آقابابوف و بعدتر ملوک ضرابی از بازیگران دهه اول سده ۱۳۰۰ است.
وارتو متولد ۱۲۷۵ خورشیدی و از دانشآموزان مدرسه هایگازیان، مدرسه ارمنی تهران، بود. او بعد از پایان تحصیلاتش در این مدرسه به سوئیس میرود و درس تئاتر میخواند. در حدود سال ۱۲۹۰ وقتی به تهران برمیگردد، وارد انجمن دوستداران تئاتر میشود و در نمایشنامههای زیادی همکاری میکند. علاوه بر آن همینجاست که با آرتو طریان آشنا میشود که بعدتر و پیش از سال ۱۳۰۰ با هم ازدواج میکنند. سال ۱۳۰۰ سعید نفیسی، سیدرضا هنری، غلامعلی فکری، مشفق کاظمی، صادق مقدم و کامران همایونی گروه تئاتری تشکیل میدهند و نمایشنامههای «الاهه» به کارگردانی مجتبی طباطبایی و «پریچهر و پریزاد» نوشته رضا کمال شهرزاد به کارگردانی آرتو طریان را روی صحنه میبرند که مادام طریان در هر دوی اینها بازی میکند. هر دو نمایش با استقبال تهرانیها مواجه میشوند و به همین دلیل در شهرهای رشت و انزلی هم روی صحنه میروند. پریچهر و پریزاد حتی آنقدر محبوب میشود که یک بار دیگر هم گراند هتل نمایش داده میشود.
سال ۱۳۰۰ حسن مقدم همراه با آرتو طریان کانون ایران جوان را تشکیل میدهد. نمایش بینظیر جعفر خان از فرنگ برگشته محصول همین کانون است. نمایشنامه جعفرخان نوشته حسن مقدم، نگاه تازهای به قشر تحصیلکرده فرنگ رفته دارد و آنها را نقد میکند. اما این نمایش این همه ماندگار نمیشد اگر کهنه پرستی ایرانیان را هم زیر سئوال نمیبرد. نمایش حرف اول محافل روشنفکری و حتی عامیانه تهران میشود. در روزنامهها هم در باره آن مینویسند. از جمله منتقد روزنامه اقدام، روزنامهای که حسن مقدم آن را دوست دارد و میگوید با کهنهپرستی مبارزه میکند و برایش آرزو میکند کارش بگیرد، در باره آن مینویسد: «میتوان گفت بهترین شاهکارها و قابلترین ارمغانهای محصلین ماست. ما این نمایش و امثال این را که معایب دیرینه و مفاسد نوین را ظاهر و قبح و زشتی آن را عیان میکند، در مقدمه اصلاحات محسوب میداریم...یکی از فواید نمایش مذکور انتقاد حکومت و وزرا و جراید و بیان معایب و نواقص آنهاست. مادام طریان که حالا با نام بانو لالا شناخته میشود، در چنین نمایشی بازی میکند و میدرخشد و به دلیل بازی خوب و شجاعتش به عنوان یک بازیگر زن، حسن مقدم نمایشنامه را به او تقدیم میکند و در جلد نمایشنامه مینویسد: «به مادام وارطو طریان»
طریانها بعد از جعفر خان در تئاتر واریته (سینما هما، خیابان فردوسی) فعالیتشان را ادامه دادند و نمایشهای «آدم و حوا»، «زن گنگ » و «تله موش» را روی صحنه بردند.
وارتو در دکلماسیون هم استاد بود و اشعار سعدی و حافظ را میخواند و در جامعه باربد شعر شمع و پروانه را اجرا میکرد. او در سال ۱۳۰۲ نمایش آدم و حوا را آماده میکند تا در خانه نورالهدی منگنه به صحنه ببرد که البته نمایش در پرده اول به حکم نظمیه تعطیل شد. در این نمایش دختر دو سالهاش آلنوش هم بازی میکرد؛ آلنوش طریان که سالها بعد «مادر نجوم» و «بانوی اختر فیزیک ایران» شد. همین نورالهدی منگنه در باره مادام طریان گفته است: «پیشنهاد کردم که یک نمایش ترتیب بدهیم تا آن که هزینه تهیه کلاس از آن راه فراهم و تأمین گردد. این پیشنهاد نیز مورد موافقت قرار گرفت. در آن موقع نمایش یا سینما رفتن برای زنان ممنوع بود. یکی از بانوان ارمنی به نام مادام تریان تقبل کردند افتخارا نقشهای آن نمایش را ایفا کنند.»
از همین نوشته هم مشخص است وارتو طریان در آن زمان که حتی بیرون رفتن از خانه چندان برای زنان راحت نبود، چه کار بزرگی انجام داده است.
اعلانهای نمایشهایی که وارتو طریان بازی کرده، وجود دارد و از روی آنها تاریخ دقیق هر اجرا مشخص است. ۱۲ آذر ۱۳۰۳ او در نمایش رویاهای بامداد بهاری به کارگردانی همسرش بازی میکند که در سالن مدرسه هایگازیان اجرا میشود. منتقد روزنامه نوربادگام در باره بازی بانو لالا در این نمایش مینویسد: «رل دونا ایزابلا رل بسیار قوی است. زمانی که بازیگری نقش یک فرد عادی را ایفا میکند، نقشآفرینی او بسیار عادی تلقی میگردد. ولی وقتی که هنرپیشهای نقش فرد غیر عادی و غیر طبیعی را بازی میکند، آن وقت مسئولیت سنگین او مشخص میشود. به خانم وارتو طریان برای ایفای این نقش باید صمیمانه تبریک گفت. او به دقت نقش حساس خود را مطالعه کرده، حالات روحی و روانی ایزابلا را کاملا درک کرده و آن را با احساس کامل ایفا کرده است. »
سال ۱۳۰۴ بانو لالا یک بار دیگر به مدرسه هایگازیان برمیگردد. نهم آبان این سال و در پنجاهمین سال تأسیس مدرسه نمایش غریزه نوشته «هانری کیست ماکلر» با ترجمه «هایک کاراکاش» در چهار پرده به کارگردانی آرتو طریان در این مدرسه اجرا میرود و او در این نمایش بازی میکند.
پنجم اسفند همان سال اعضای استودیو تئاتر به سرپرستی و کارگردانی آرتو طریان نمایش برای خوشبختی را روی صحنه می آورند و مادام لالا هم طبیعتا از بازیگران آن است.
در سال ۱۳۰۵ مادام طریان با ۳ نمایش دیگر در همین مدرسه هایگازیان روی صحنه میرود. پنجشنبه ۱۹ فروردین ۱۳۰۵ نمایش خانواده مرد تبهکار نوشته چیاکومتی اجرا شد، عشق و خیانت نوشته شیللر ساعت ۹ شب شنبه ۲۵ اردیبهشت روی صحنه رفت و «برای خوشبختی» اثر سی بشی بشووسکی پنجشنبه ششم اسفند برای بار دوم به نمایش درآمد.
با تجربه پیشین در اجرا در شهرهای دیگر، این بار در بهار سال ۱۳۰۷ وارتو طریان و همسرش به رشت میروند و شنبه اول اردیبهشت کمدی مجسمه مرمری را در سالن تئاتر آوادیس اجرا میکنند. سال بعد در ۲۱ آذر ۱۳۰۸ ساعت ۹:۳۰ یک نمایش با متن ایرانی روی صحنه میرود: «ماهپار، یاد یک قربانی» که علی اکبر سیاسی آن را نوشته و آرتو طریان کارگردانیاش کرده است. این نمایش باز هم مورد توجه تهرانیها قرار میگیرد و دو باره ۵ شنبه ۵ دی ماه نمایش داده میشود.
۱۹ دی ماه همان سال وارتو طریان با ۲ نمایش، باز از همسرش، روی صحنه میرود: «شرافت» یک درام یک پردهای نوشته «هرمان زودرمان» و زن گنگ نوشته «آناتول فرانس».
تجربه خوب پریچهر و پریزاد، یک بار دیگر در سال ۱۳۰۹ با نوشته دیگری از رضا کمال شهرزاد تکرار میشود. این بار متنی با نام شب هزار و یکم. کارگردان این کار باز هم آرتو طریان است و به جز مادام لالا، پری آقابابوف هم در آن بازی میکند. در اعلان این نمایش نوشته شده: «نمایش شب هزار و یکم، مورخ ۲۱ آذر ۱۳۰۹، پروگرام بی نظیر به منفعت خیریهدر صحنه زرتشتیان، ۲۱ آذر ساعت ۷:۳۰ بعد از ظهر در تحت نظر آ. آریزاد(آرتو طریان)
این اجرا به اضافه اپرای آنوش آنقدر مورد توجه قرار میگیرد که روزهای اول و دوم دی ماه دو باره بازی مادام لالا، ملوک ضرابی و پری آقابابوف و خود آرتو طریان روی صحنه میرود. این نمایش همراه ارکستر دسته قفقازی و کلوپ باربد اجرا میشود و قیمت بلیت آن از پنج قران تا ۵ تومان تعیین میشود. مدیر داخلی روزنامه اقدام در مطلبی با عنوان «مشاهدات یک شب با شکوه» در باره این نمایش و بازی مادام طریان مطلب جالبی مینویسد: «با آن که در ایران آرتیست به تمام معنی هنوز وجود ندارد و پیسی {متنی} هم که کاملا مطابق روحیات و اخلاقیات ایرانی باشد و اوضاع زندگانی و طرز رفتار ما را تشریح نموده باشد، نوشته نشده است، ولی نمایش بینظیر شب هزار ویکم که برای اولین دفعه در سالون زرتشتیان به منفعت خیریه داده شد، حقیقتا جالب توجه بود...کسانی که در این نمایش رل خود را به خوبی ایفا نمودند، عبارتند از مادام طریان عهدهدار رل دنیازاد که رل خود را به خوبی ایفا نمود...»
وارتو طریان تنها بازیگر نبود، او پس از سالها بازیگری در زمستان ۱۳۱۳ نمایش تهدید را کار کرد و به این ترتیب او اولین زن ایرانی است که نمایشی را کارگردانی کرده است. این نمایش روز دوم دی ماه ۱۳۱۳ ساعت ۸:۳۰ در سالن تئاتر نکویی روی صحنه رفت. جالب اینجاست که طریان ها برای هیچکدام از نمایش هایی که اجرا کردند، پولی دریافت نکردند.