به گزارش همشهری آنلاین، به نقل از مرکز رسانه قوهقضاییه، شهید سیدروحالله عجمیان، ۲۸ ساله، از بسیجیان حوزه ۴۱۷ شهدای کمالشهر کرج بود که روز پنجشنبه ۱۲ آبان ماه در جریان ناآرامیهای ایجاد شده در آزاد راه کرج – قزوین، محدوده بهشت سکینه(س) کرج با ضربات چاقو به شهادت رسید. ۲ روز بعد از این جنایت بود که تعدادی از افراد دخیل در آن دستگیر شدند. آنها اعتراف کردند که با استفاده از چاقو، قمه، پنجه بوکس و سنگ به جوان بسیجی حمله کرده و او را به شهادت رساندند. در این شرایط بود که پرونده متهمان با صدور کیفرخواست و به اتهام افساد فیالارض به دادگاه انقلاب فرستاده شد.
در دادگاه
در جلسه رسیدگی به این پرونده که صبح دیروز در شعبه اول دادگاه انقلاب اسلامی البرز به ریاست قاضی سیدموسی آصفالحسینی و با حضور مستشاران برگزار شد، ابتدا فیلم کوتاهی از اقدامات متهمان ازجمله بستن اتوبان کرج – قزوین در نزدیکی بهشت سکینه(س) و روایت نحوه شهادت بسیجی شهید پخش شد و در ادامه نماینده دادستان به دفاع از کیفرخواست پرداخت و گفت: روز ۱۲ آبان ماه ۱۴۰۱، بهدنبال فراخوان شبکههای ضدانقلاب برای تجمع در مراسم چهلم خانم حدیث نجفی، اغتشاشگران مبادرت به انسداد مسیر اتوبان کرج – قزوین کردند که منجر به اختلال شدید در عبور و مرور و درگیری با مأموران انتظامی و بسیج و سردادن شعارهای هنجارشکنانه به قصد مقابله با حکومت و ایجاد ناامنی شد.
در این بین شهید مدافع امنیت آقای سیدروحالله عجمیان برای کنترل تجمعات و بازگشایی مسیر اتوبان و بدون هیچ تجهیزاتی و بدون اینکه کسی چنین ماموریتی به وی محول کرده باشد در راستای کمک به رفع انسداد اتوبان در محل حضور پیدا کرد اما اغتشاشگران به نحو بسیار فجیع و ناجوانمردانه وی را با ضربات متعدد و با استفاده از چاقو و جسم سخت از قبیل سنگ، لگد و مشت به شهادت رساندند.
نماینده دادستان سپس به معرفی متهمان و اتهامات آنها پرداخت و گفت: اتهامات ۱۵ متهم حاضر افساد فیالارض از طریق ارتکاب جرایم علیه امنیت کشور، حمله به مأموران پلیس و بسیج، اجتماع و تبانی علیه امنیت کشور است و جملگی آنها در شهادت بسیجی شهید سیدروحالله عجمیان نقش دارند. همچنین با توجه به شکایت اولیای دم شهید، گواهی پزشکی قانونی، بازسازی صحنه جرم، اظهارات و اقاریر صریح متهمان مبنی بر ارتکاب جرایم، کشف آلات و ادوات جرم از متهمان، بازبینی تلفن همراه متهمان و کشف مطالب مجرمانه در آنها، تصاویر منتشره مبنی بر به شهادت رساندن بسیجی شهید سیدروحالله عجمیان، از ریاست دادگاه تقاضای اعمال اشد مجازات برای متهمان و صدور احکام متناسب با جرایم متهمان را دارم.
شکایت پدر شهید
در ادامه این جلسه به دستور قاضی پدر شهید عجمیان در جایگاه قرار گرفت و شکایتش را اینطور مطرح کرد: من متهمان را به قانون میسپارم. ما در برابر قانون تسلیم هستیم. بنده از دادگاه مجازات قطعی این افراد را درخواست میکنم و میخواهم این افراد در محل شهادت پسرم مجازات شوند. آنها باید بگویند چرا چنین کارهایی را انجام دادهاند. تشخیص این حادثه را به قانون واگذار میکنیم.
دفاعیات نخستین متهم
اولین متهمی که در جایگاه قرار گرفت فردی بود که چند ضربه به پهلوی شهید عجمیان وارد کرده بود. او در دفاعیات خود گفت: آقای قاضی من جوان هستم و گول خوردم. چرا که جو سنگینی در صحنه واقعه حاکم بود. در حضور شما از گناهی که مرتکب شدهام توبه میکنم و به خانواده شهید هم تسلیت میگویم.
او ادامه داد: شب یازدهم آبان ماه بود که یکی از دوستانم به من پیام داد و گفت فردا دوازدهم آبان روز چهلم حدیث نجفی است و ما هم برای ابراز همدردی در آن مراسم آماده میشویم. من هم قصد کردم که در این مراسم حاضر شوم. در روز ۱۲ آبان نزدیک ۱۱ صبح بود که به ترافیک اتوبان رسیدم. از ماشین پیاده شدم و با افراد حاضر در صحنه شعار دادم و به سمت مأموران سنگ پرتاب کردم. در ادامه به سمت زیرگذر که رفتم مشاهده کردم جمعی از افراد در آنجا تجمع کردهاند. در ادامه من هم به این جمع پیوستم و شنیدم که فردی فریاد میزند بسیجی بسیجی. در ادامه دیدم که یک بسیجی روی زمین افتاده و ۲ تا ۳ نفر بالای سرش ایستادهاند و با سنگ و چوب به سر و صورتش ضربه میزنند. ۳۰ تا ۴۰ نفر بالای سر بسیجی شهید تجمع کرده بودند و به او ضربه میزدند. من به پهلوی شهید ضربه نزدم من فقط ۲ الی ۳ ضربه بهصورت شهید وارد کردم.
فقط ۱۰ ثانیه در محل حادثه بودم
در ادامه این جلسه رئیس دادگاه از متهم ردیف دوم خواست از خودش دفاع کند. او گفت: در نزدیکی بهشت سکینه(س) دیدم ترافیک است، نیت داشتم تا به سر مزار پدر و مادرم بروم. مأموران نزدیک ما آمدند و در زمان فرار ۲ سنگ به سمتشان پرتاب کردم. من جزو آخرین نفراتی بودم که به بالای سر شهید عجمیان آمدم، افرادی به شهید توهین میکردند و به وی لگد میزدند. من چاقویی همراه داشتم که با آن به اندازه ۲ بند انگشت ۲ مرتبه تیغه چاقو را به بدن شهید عجمیان فشار دادم. متهم در ادامه گفت: تمام زمانی که در محل بودم کمتر از ۱۰ ثانیه بود و حالا نادم و پشیمان هستم.
حمل پنجه بوکس بهخاطر استرس
جلسه محاکمه متهم ردیف سوم ادامه پیدا کرد. او گفت: روز حادثه من ناخواسته به سمت تجمعکنندگان کشیده شدم. وقتی از ماشین پیاده شدم رفتم جلو و بهصورت شهید نگاه انداختم. من در ادامه یک تکانی با پایم به بدن شهید زدم تا بدانم زنده است یا نه. در جریان این موضوع هیچ ضربهای به شهید وارد نکردم. البته من نه سنگی پرتاب کردم و نه شعار دادم و فقط میخواستم ببینم شهید زنده است یا نه. من اصلا با شهید کاری نداشتم. پنجه بوکسی را هم که همراهم بود بهدلیل استرسی که داشتم با خود حمل میکردم.
متهم نوجوان
متهم ردیف چهارم این پرونده کمتر از ۱۸ سال دارد. به همین دلیل محاکمه وی با حضور پدرش و مددکار اجتماعی و با رعایت تشریفات قانونی برگزار شد. او گفت: وقتی که چهلم خانم حدیث نجفی شد، دوستم با من تماس گرفت تا به مزار وی برویم. در بهشت سکینه(س) بودیم که جمعیتی را دیدیم که پشت سرشان مأموران بودند، میخواستیم از محل فرار کنیم، در حال فرار بودیم که به شهید عجمیان رسیدیم. چاقویی که همراه من بود چاقوی ضامندار کوچک بود که شب قبل از دوستم بهعنوان یادگاری گرفته بودم. در ادامه ۲ ضربه چاقو را به پیکر شهید از ناحیه پشت کتف راستش زدم و فرار کردم. پدر متهم نیز در چند جمله گفت: با کارهای پسرم مخالف هستم. با درنظر گرفتن رأفت اسلامی قانون را درخصوص پسرم اعمال کنید.
پشیمانم
متهم ردیف پنجم نیز نوجوان است و کمتر از ۱۸ سال دارد. به همین دلیل پدر و مددکار اجتماعی او نیز در دادگاه حاضر بودند. او در دفاع از خودش گفت: اتهاماتم را قبول دارم. ما چند نفر شدیم و به بهشت سکینه رفتیم. در جریان حوادث آنجا یک سنگ به سمت مأموران پرتاب کردم. افرادی در اتوبان سنگ توزیع میکردند و به ما میگفتند اگر قرار است سنگ پرتاب نکنید چرا به بهشت سکینه(س) آمدید؟ در جریان این حادثه ما دیدیم که افرادی فریاد میزنند بسیجی بسیجی. آقای قاضی پشیمانم. من تنها یک سنگ پرتاب کردم و تقاضای عفو و بخشش دارم.
پدر متهم نیز در دفاع از فرزندش گفت: بچه من نادانی کرده است. همیشه به فرزندم گفتم که به این تجمعات وارد نشود چرا که اینها همگی نقشه و برنامه دشمن است.
من را عفو کنید
وقتی نوبت به متهم ردیف ششم که او نیز کمتر از ۱۸ سال دارد رسید، پسر نوجوان در دفاعیاتش گفت: من در به شهادت رساندن شهید عجمیان نقشی نداشتم و اظهارات نماینده دادستان مبنی بر اینکه بر اثر پرتاب سنگ من به زمین افتاد را قبول ندارم. یک آقایی در اتوبان به من گفت از آنجایی که کیف داری، داخلش سنگ بذار و زمانیکه مأموران به سمت تو آمدند، به طرف آنها پرتاب کن. آقای قاضی از کردههای خودم بسیار نادم و پشیمان هستم، از شما میخواهم تا من را عفو کنید. من قصد براندازی علیه نظام و اقدام علیه امنیت ملی نداشتم. پدر این متهم نیز در چند جمله به قاضی گفت: به اندازه خطایی که پسرم انجام داده او را مجازات کنید.
فقط یک سنگ پرتاب کردم
در ادامه این جلسه نوبت به دفاعیات متهم ردیف هفتم پرونده رسید. او ضمن قبول اتهاماتش گفت: من فقط میخواستم در مراسم حدیث نجفی شرکت کنم و به قصد دخالت در شهادت شهید عجمیان کاری نکردم. وقتی به محل حادثه رسیدم بسیجی شهید روی زمین افتاده بود و چندین نفر دور او را گرفته بودند. من فقط یک سنگ داخل اتوبان پرتاب کردم و به طرف شهید سنگی پرتاب نکردم. با این حال از کرده خود پشیمان هستم و ابراز ندامت میکنم.
دفاعیات متهم ردیف هشتم
هشتمین متهم پرونده گفت: من به پیکر شهید لگد پرتاب کردم اما واقعا این لگد به بدن وی اصابت نکرد. در آنجا یک گوشی روی زمین افتاده بود، آن را برداشتم، پرسیدم این تلفن برای کیست که یک نفر از من آن را گرفت و شکست. به خدا قسم لگد من به بدن شهید نخورد. پا را پرت کردم اما به بدن شهید برخورد نکرد.
با پایان اظهارات این متهم قاضی آصفالحسینی ختم جلسه را اعلام کرد و قرار است رسیدگی به اتهامات سایر متهمان در جلسه دیگری ادامه پیدا کند.