به گزارش همشهری آنلاین، تحقیقات در این پرونده از چهارم آذر امسال شروع شد. آن روز خانواده مردی ۳۵ساله به نام فرهاد راهی اداره چهارم آگاهی تهران شدند و از ناپدید شدن وی خبر دادند. آنها میگفتند فرهاد آخرین بار برای دیدن یکی از دوستانش به نام محسن از خانه خارج شده و دیگر برنگشته است.
خانواده فرهاد پس از ناپدید شدن او همه جا را بهدنبال وی گشته و سراغش را از همه دوستان و آشنایانش گرفته بودند اما در نهایت وقتی خبری از او پیدا نکرده بودند، راهی اداره پلیس شده و گفتند که احتمال میدهند فرهاد قربانی حادثهای شوم شده باشد. در این شرایط بود که مأموران اداره چهارم آگاهی تهران به دستور قاضی عظیم سهرابی، بازپرس شعبه نهم دادسرای جنایی تهران تحقیقات برای یافتن ردی از مرد ناپدید شده را آغاز کردند.
ردپای یک دوست در جنایت
بررسیها در این پرونده ادامه داشت و از آنجا که فرهاد آخرین بار با دوستش محسن قرار ملاقات داشت، تحقیقات در این شاخه متمرکز شد. بررسیها حکایت از این داشت که مرد گمشده آخرین بار از خانه خارج شد و در یکی از خیابانهای شرق تهران با محسن ملاقات کرده است. او سپس سوار بر ماشین دناپلاس دوستش شده و از آن پس دیگر کسی وی را ندیده است.
از سوی دیگر بررسی مکالمات تلفنی مرد ناپدید شده نیز نشان میداد که محسن آخرین فردی است که وی با او در ارتباط بوده است. همه این اطلاعات نشان میداد که کلید معمای ناپدید شدن فرهاد در دستان دوستش محسن است و به این ترتیب دستور بازداشت این مرد از سوی بازپرس جنایی تهران صادر شد.
سکوت متهم
محسن، روز چهارشنبه گذشته در عملیاتی غافلگیرانه از سوی مأموران اداره چهارم پلیس آگاهی تهران بازداشت شد. او اما در بازجوییها گفت که از سرنوشت فرهاد بیخبر است. او مدعی شد: من و فرهاد با یکدیگر کار میکردیم و مراودههای مالی داشتیم اما هیچ اختلافی میان ما وجود نداشت.
وی ادامه داد: آخرین بار هم فرهاد سوار ماشین من شد و با هم برای انجام یک معامله کاری به سمت دماوند رفتیم و بعد، او از من جدا شد و رفت تا به کارهای دیگرش برسد. من و فرهاد مدتهاست که در کار خرید و فروش ارزهای دیجیتال هستیم و او هم احتمالا بعد از اینکه از من جدا شده برای معامله کاری نزد شخص دیگری رفته است.
اقرار به جنایت
اگرچه مرد بازداشت شده اصرار داشت که بیگناه است و اطلاعی از سرنوشت دوستش ندارد اما بهنظر میرسید حقیقت را کتمان میکند. در این شرایط، بازپرس جنایی دستور بازداشت او و انجام تحقیقات بیشتر از وی را صادر کرد. از سوی دیگر خانواده مرد گمشده نیز اصرار داشتند که محسن برخلاف ادعاهایش با پسر آنها دچار اختلافات مالی شده بود و آنها شکی ندارند که او راز ناپدید شدن فرهاد را میداند. تحقیقات از محسن ادامه داشت تا اینکه دیروز وی سرانجام سکوتش را شکست و اسرار ناپدید شدن دوستش را فاش کرد. او گفت: من فرهاد را با شلیک گلوله به قتل رساندهام.
متهم ادامه داد: مدتها بود که با فرهاد دچار اختلافات مالی شده بودم و میدانستم که او به تازگی معادل ۸میلیاردتومان بیت کوین خریداری کرده است. کار من و فرهاد، خرید و فروش ارزهای دیجیتال بود و روز حادثه با وی قرار گذاشتم تا درباره اختلافاتمان با او صحبت کنم. به جز من یکی دیگر از دوستانم نیز حضور داشت و من از قبل یک اسلحه کلت تهیه کرده بودم تا چنانچه با فرهاد درگیر شدم از آن برای تهدید استفاده کنم اما فکرش را نمیکردم که دستانم به خونآلوده شود.
متهم گفت: چهارم آذرماه، فرهاد سوار ماشین دناپلاس من شد و به همراه نفر سوم به سمت دماوند حرکت کردیم. به او گفته بودم قرار است معامله جدیدی را انجام بدهیم و او لپتاپی که کیف پول مجازیاش در آن بود، همراهش بود. میدانستم معادل ۸ میلیارد تومان ارز دیجیتال در کیف پول مجازیاش است و به همین دلیل روز حادثه وقتی به محلی خلوت رسیدیم، به او شلیک کردم و بعد درحالیکه رمز کیف پولش را داشتم، دست به سرقت ۸ میلیاردی ارزهای دیجیتالش زدم. سپس جسد خونین او را در صندوق عقب گذاشتم و به همراه دوستم راه افتادیم به سمت ایوانکی. بیهدف رانندگی میکردم تا هوا تاریک شود و بعد از آن جسد فرهاد را با همدستی دوستم در بیابان دفن کنیم. وقتی هوا کاملا تاریک شده بود، در بیابانهای ایوانکی گودالی کندیم و جسد را دفن کردیم. روز بعد ماشین را شستیم تا آثار خون در آن به جا نماند تا اینکه در نهایت دستگیر شدم و هرچه خواستم از زیر بار اتهام و اعتراف فرار کنم، موفق نشدم.
پس از اقرار متهم، تیمی از مأموران اداره دهم پلیس آگاهی تهران صبح دیروز (شنبه) به همراه متهم راهی ایوانکی شدند و با راهنمایی متهم، جسد را از زیر خاک بیرون کشیدند تا به پزشکی قانونی منتقل شود. از سوی دیگر متهم به قتل با قرار قانونی در اختیار مأموران اداره دهم پلیس آگاهی تهران قرار گرفته است و جستوجو برای بازداشت همدست وی از سوی کارآگاهان ادامه دارد.