فتانه احدی - همشهری: با آغاز کار کنگره آمریکا در ژانویه و درگیریهای داخلی آمریکا، مذاکرات برجام فعلا پیشرفتی ندارد. البته رفتارهای آمریکا با تحولات و وقایع اخیر ایران نیز تغییر داشته است. از سویی نیز نیروی قدرتمندجمهوریخواهان و مخالفان دمکرات آمریکایی برجام را به عقب میراند که این مسئله در تقسیمبندی جدید کنگره امکان دارد روند دیگری بهخود گیرد که یا مانع مذاکرات شوند و یا حتی سعی شود در بازگشت به برجام با منفعتطلبی آمریکایی روبهرو شویم. بنابراین با فواد ایزدی، تحلیلگر سیاسی و عضو گروه مطالعات آمریکا دانشگاه تهران درباره نتیجه انتخابات آمریکا، رفتارهای جمهوریخواهان و دمکراتها و مواضع متغیر آمریکا در برجام، تحریمها و اعتراضات ایران و حمله آمریکا به ایران به گفتوگو نشستیم.
آیا نتیجه انتخابات کنگره میتواند در بازگشت دولت آمریکا به برجام تأثیرگذار باشد؟ همچنین در مورد برجام، قضیه پهپادها و اعتراضات، کنگره جمهوریخواه فشار زیادی بر ایران آورده است که به غیراز برجام دمکراتها نیز با جمهوریخواهها با فشار به ایران همسو هستند. با وجود این، اگر آمریکا بخواهد به برجام برگردد آیا جمهوریخواهها میتوانند مانع شوند؟
بله! به هر حال برجام قیمتی دارد اما اینکه قیمت برجام چقدر است، متفاوت است. اگر بخواهیم از ۱۰۰قیمتگذاری کنیم، اعداد مختلفی مانند ۸۰، ۹۰ و حتی ۲۰را برایش درنظر میگیرند اما هرچه قیمت برجام بوده با انتخابات نوامبر در آمریکا، این قیمت کاهش یافته است. به این دلیل که افرادی در مجلس نمایندگان قدرت خواهند گرفت که رسما بارها اعلام کردهاند مخالف برجام هستند و اگر به قدرت برسند یا اجازه برگشت آمریکا به برجام را نخواهند داد یا اگر درصورتی که دولت بایدن برگردد اجازه نخواهند داد ایران منفعتی از برجام ببرد. و این در حالی است که مجلس نمایندگان آمریکا نیز قدرت عملیاتی کردن این تهدید را دارد. این تهدید جنبه بلوف ندارد و عملیاتی خواهد شد. مجلس نمایندگان میتواند قوانینی را تصویب کند که منافع برجام را برای ایران بهطور کل نابود کند.
با اینکه سنا هنوز در دست دمکراتها قرار دارد اما سناتورهای مخالف برجام هم کم نیستند. رابرت منندز، رئیس کمیسیون روابط خارجی هم با صراحت اعلام کرده که مخالف متن ۲۰۱۵است و برخی از سناتورهای تأثیرگذار دیگر مانند چاک شومر، رئیس اکثریت دمکرات سنا هم سال۲۰۱۵به برجام رأی ندادند. اگر در مجلس نمایندگان طرحی تصویب شود، امکان دارد که در سنا هم رأی بیاورد، بنابراین آقای بایدن باید تصمیم بگیرد که میخواهد وتو کند یا خیر و حتی اگر بایدن هم آن را وتو کند، مجلس نمایندگان میتواند با دوسوم رأی برای شکستن رأی رئیسجمهور اقدام کنند که این اقدام اصلا دور از انتظار نیست. اکنون که مجلس نمایندگان دست جمهوریخواههاست، برای تصویب طرحهای ضدبرجامی دستشان باز است. اگر مجلس نمایندگان دست دمکراتها باقی ماندهبود، بهدلیل رودربایستی که با رئیسجمهور دمکرات دارند ممکن بود که این طرحها را به جریان نیندازند اما اکنون که دست جمهوریخواهها افتاده، این طرحها به جریان خواهد افتاد.
این دلایلی است که ارزش برجام نسبت به ماه گذشته کاهش پیدا کرده است. از سویی هم چون توانمندی قانونگذاری علیه ایران از ژانویه به بعد ارتقا پیدا میکند، با ابزارهای مختلفی که اکثریت جمهوریخواهها در دست دارند، میتوانند از این ظرفیتها برای فعالیتهای ضدایرانی بیشتر استفاده کنند.
پیامدهای انتخابات آمریکا برای ایران چه خواهد بود؟
پیامدهای انتخابات حتما روی برجام تأثیرگذار است و از سوی دیگر نیز در ۲سال نخست دولت بایدن، قوه مقننه و قوه مجریه در دست دمکراتها بوده و حتی سیاستهای دولت ترامپ را نقد میکردند. اکنون به هر حال کنگره آمریکا در دست دمکراتها و جمهوریخواهان است که در کنار بحثهای مرتبط با برجام، فعالیتهای دیگر ضدایرانی هم مدنظر جمهوریخواهان است که فراتر از برجام است.
این چالشی است که باید به آن توجه شود از این رو که سیاستهای ضدایرانی آمریکا شفافتر میشود. مباحث از حالت پنهان خارج شده و شفافیت بیشتری پیدا میکند و سختتر میشود. به همین دلیل از ژانویه به بعد بزک کردن چهره آمریکا سختتر خواهد شد.
آیا آمریکا قصد دارد به روند تحریم کردن ایران ادامه دهد و این روند تا کجا ادامه خواهد داشت؟
بله! چه برجام توافق شود یا خیر، تحریمها وجود دارد. باید این موضوع را مدنظر قرار داد تا زمانی که آمریکا و ایران وجود دارند، تحریمها نیز وجود دارد. این مسئله ربطی به یک حکومت ندارد، برای آمریکا فرقی ندارد که چه حکومتی در ایران حاکمیت دارد. حتی پیش از انقلاب در حکومت وقت نیز آمریکا محدودیتهای زیادی ایجاد کرده بود که البته آن را تحریم نمیخواندند. در بهترین حالت آمریکا ایران را رقیب خود میداند و برایش خیلی فرق نمیکند چهکسی در ایران حکومت کند.
پیش از انقلاب، آمریکا سیاستهای حکومتی ایران را هدایت میکرد و افراد با تأیید آمریکا پستهای مختلف میگرفتند. آن دخالتهایی که آمریکا آن زمان در ایران داشت نیز دارای محدودیت و به ضرر ایران بود.
در جمهوری اسلامی محدودیتها به تحریم تبدیل میشود و ایران هم سعی کرد ذیل تحریم پیشرفت کند.
هر حکومتی در ایران باشد، ماهیت استکباری و فشارهای آمریکا وجود دارد. البته خبرخوب اینکه آمریکا کشوری رو به افول است و بهتدریج جایگاه خود را در دنیا از دست میدهد و زمانی که آمریکا کشوری معمولی شود دیگر داستان تحریم و فشار نخواهد بود و در درازمدت مشکلات خودبهخود حل میشود.
بهنظر میرسد اروپا مواضع تندتری در رابطه با اغتشاشات اخیر ایران اتخاذ کرده است. آیا بهخاطر نگاه دولت آمریکا برای بازگشت به برجام یا تبادل زندانیان و... است؟
سیاستهای خصمانهای که اکنون از اروپا میبینیم همان رفتار واقعی اروپاست، اگر رفتاری دیگر ببینیم، غیرعادی و دروغ است. در چند ماه گذشته، پیش از وقایع اخیر سخنانی که اروپاییان میگفتند برای خودشان نیز باورپذیر نیست، آن چیزی که واقعیت دارد اروپای فعلی است.
آمریکا و اروپا با هم هماهنگ هستند و همکاری میکنند و نقش بازی میکنند، گاهی اروپا و گاهی نیز آمریکا پلیس بد میشود. از این جهت هماهنگی و همکاری وجود داشته و ادامه پیدا خواهد کرد. مشکل خاصی در سیاستهای ضدایرانی ندارند و اروپای واقعی هم چیزی است که ما میبینیم. تبادل زندانیان که قرار بود ماهها پیش انجام شود هنوز صورت نگرفته است. این هم نمونهای از بدعهدی آمریکاییها که توافقهایشان در عمل اجرایی نمیشود.
تبادل زندانیان بین کشورها امری عادی و معمولی است. کشورهایی که از هم، زندانی دارند هرازچندگاهی زندانیان مبادله میشوند.
در اوج جنگ سرد بین شوروی و آمریکا تبادل زندانی صورت میگرفت، این اقدام نیاز به روابط حسنه بین کشورها ندارد اما آمریکا با خباثتی که دارد، در تبادل زندانیان وقفه ایجاد میکند.
راهحل درست برای گرفتن تضمین از آمریکا در مذاکرات چیست؟ و آیا ایران میتواند به آمریکا در بازگشت به برجام اعتماد کند؟
قطعا آمریکاییها قابلاعتماد نیستند. این یک تحلیل سیاسی نیست بلکه ریشه در تاریخ این کشور دارد. به همین دلیل نباید در مذاکرات متنی را با طرف مقابل تنظیم کنیم که نیاز به اعتماد داشته باشد.
چندین بار اعتماد کردهایم اما جواب نداده است و اکنون باید از تجربیات دیگران درس گرفته باشیم. باید واقعیتهای سیاست خارجی موجود در آمریکا دیده شود نه آن ذهنیتی که ما درباره آمریکای مطلوب داریم.
برای تضمین هم راهی نیست. بحث تضمین در عمل قابلیت ندارد. هر تضمینی هم که آمریکاییها بدهند با توجه به تاریخ آمریکا، قطعا تضمینها را نقض خواهند کرد. آنها بعد از رسیدن به اهدافشان به راحتی به سخنانی که زدهاند بیتوجه خواهند شد و این ماهیت و تاریخچه دولت آمریکاست.
«اسرائیل و آمریکا» مانور شبیهسازی هدف قرار دادن تأسیسات هستهای را برگزار خواهند کرد. آیا حمله آمریکا به تاسیسات هستهای ایران محتمل است؟ در این صورت واکنش ایران چه خواهد بود؟
حمله آمریکا همیشه باید برای نیروهای نظامی کشور جدی باشد، چرا که آمریکاییها ماهیتشان حمله، تجاوز و جنگ است. در این منطقه هم به عراق، افغانستان، سوریه، پاکستان و یمن حمله کردهاند. کمتر کشوری در منطقه وجود دارد که موردحمله آمریکا قرار نگرفته باشد.
دلیل اینکه به ایران حمله نکرده این است که میداند این حمله برایشان هزینه دارد. آمریکاییها متوجه این هزینه هستند و نمیخواهند آن را پرداخت کنند. هیچ دلیل اخلاقیای وجود ندارد که آمریکاییها بهدلیل اخلاقی به ایران حمله نکنند. مشکل آمریکا هزینه است.
اگر آمریکا بخواهد تصمیمی منطقی بگیرد، نباید به ایران حمله نظامی داشته باشد، چرا که میداند هزینهاش بسیار بسیار بالا خواهد بود. و اینکه آیا آمریکاییها منطقی هستند یا خیر معلوم نیست.
از سویی نیز ایران قطعا واکنش سختی خواهد داشت. طوری که طرف مقابل را پشیمان خواهد کرد.