همشهری آنلاین - گروه سیاسی: ورود چین به سرزمین اعراب و بستن قراردادهای تجاری با کشورهای عربی از جمله عربستان و قطر فصل جدیدی در معادلات منطقه ایجاد کرده است. هر چند که برخی کارشناسان معتقد هستند که این اتفاق تحولی در منطقه نیست و برخی دیگر آن را زنگ خطری برای ایران میدانند.
از سوی دیگر حضور رییس جمهور چین در شورای همکاری خلیج فارس در شرایطی رخ داده که با روی کار آمدن دولت دموکرات در آمریکا روابط این کشور با عربستان نسبت به دوره پیشین به سردی گراییده است. به این ترتیب برخی معتقدند که عربستان درصدد تغییر راهبردهای خود و بازی با اهرم شرق در برابر غرب است، اما آیا این گزاره صحیح است و عربستان اصلا چنین امکان و توانی دارد؟ معادلات منطقه تا چه حد با توسعه روابط چین با کشورهای عربی دستخوش تغییر میشود؟
اینها سوالاتی است که حسین رویوران کارشناس مسائل منطقه و خاورمیانه به آن پاسخ میدهد.
با روی کار آمدن دولت بایدن رابطه عربستان و آمریکا به سردی گراییده است. آیا این موضوع منجر به تغیر راهبردهای عربستان و گرایش به سمت شرق شده است؟
راهبردهای عربستان تغییر نکرده و عربستان توان تغییر راهبرد ندارد. نفت عربستان در اختیار یک شرکت آمریکایی-سعودی است و بسیاری از مناطق حساس نظامی و حوزههای مالی عربستان در اختیار آمریکاست. بخش بزرگی از سرمایهگذاری عربستان یعنی بیش از ۷۰۰ میلیارد دلار در آمریکاست. بنابراین عربستان نمیتواند با غرب شوخی کند. اما چه اتفاقی با سفر رییس جمهور چین رخ داده؟ این موضوع به گلههای چین از عربستان ارتباط دارد. چینیها روزانه ۱۷ درصد نیاز نفت خود را از عربستان وارد میکنند که معادل بیش از ۲ میلیون بشکه در روز است. به همین دلیل چین در سوی مقابل انتظار دارد در مبادلات با عربستان کسری نداشته باشد و مبادلات تجاری دو طرفه باشد. بنابراین این سفر کاملا جنبه اقتصادی دارد و چین توان تغییر راهبردهای عربستان به سمت شرق را ندارد. عربستان نیز در ابعاد مختلف به غرب وابسته است و این وابستگی تک بعدی نیست که بتوان به سادگی آن را کنار گذاشت.
با این تفاسیر این سفر تحولی در معادلات منطقه به وجود نمیآورد؟
چین به عربستان تضمین خرید نفت داده که ۲ تا ۲ و نیم میلیون بشکه در روز وارد کند. عربستان نیز به میزان ۱۲۰ میلیون دلار قراردادهای چندساله با چین بسته است. این اتفاق تعادلی در مبادلات تجاری دو طرف به وجود آورده است. بنابراین این سفر و مراوده تحول سیاسی در منطقه نیست و کاملا بعد اقتصادی دارد.
اما آنچه از این سفر برجسته شده بعد سیاسی آن یعنی همراهی چین با مواضع کشورهای عربی علیه ایران است.
معمولا در عرف دیپلماتیک کشور میزبان بیانیه را آماده میکند و کشور مهمان آن را امضا میکند. ممکن است این موضوع مورد غفلت نمایندگان چین قرار گرفته باشد. با این همه گله ایران به جاست و ایران چنین انتظار از چین نداشته و به همین دلیل این رفتار به شدت به ما برخورده است. اما باید توجه داشت که رابطه ما با چین ابعاد سیاسی، نظامی و اقتصادی دارد. اما رابطه چین با عربستان عمدتا اقتصادی و تاحد کمی سیاسی است. بنابراین این دو قابل قیاس نیستند.
آیا شاهد تغییری در مراودات منطقهای در آینده نزدیک خواهیم بود؟
بعید میدانم این توافق تغییری در منطقه ایجاد کند. معادلات منطقه به شکل سابق ادامه پیدا میکند. آمریکا معمولا حاشیهای برای فعالیت به هم پیمانان خود میدهد و آنچه اتفاق میافتد و اقدامات عربستان در همین حاشیه است و نه بیشتر. بنابراین اعتقاد دارم که این حاشیه توان تغییر معادلات منطقه را ندارد.
در این شرایط به نظر شما راهبرد درست برای ایران چیست؟
به طور طبیعی مشکل ما با غرب است که ما را تحریم کرده و به ما فشار میآورد و پشت بسیاری از فعالیتهای ضدایرانی در سراسر دنیاست. در این شرایط طبیعی است که با ما قدرتها بینالمللی ارتباط برقرار کنیم و تعامل با چین نیز یک انتخاب درست در همین راستاست. تا زمانی که غرب فشار میآورد ما راهی جز تقویت رابطه با روسیه و چین نداریم. هر چند که به نظر میرسد ما در رابطه با چین نیز شوخی میکنیم و این راهبرد را ترجمان عملی نمیکنیم.
سند همکاری ۲۵ ساله به عنوان یک چارچوب امضا شده اما نیاز به چندین قرارداد اجرایی دارد تا چین به تعهدات خود در حمل و نقل، نفت و گاز و مناطق آزاد عمل و در این حوزهها سرمایهگذاری کند. واقعا جای سوال دارد که چرا ما به رابطه با چین شکل اجرایی و عملیاتی نمیدهیم. نکته اینجاست که من موانع داخلی در این مسیر نمیبینم بلکه سهلانگاری و تنبلی در این زمینه وجود دارد که باید به سرعت رفع شود.
فکر میکنید نقش ایران در منطقه چگونه میتواند تقویت شود؟
ببینید عربستان سعودی در چارچوب شورای همکاری خلیج فارس دیگر شیخ نشینها را در اختیار دارد. با تشکیل این شورا و جمع کردن این کشورها کنار خود پیامی به قدرتهای بزرگ از جمله آمریکا و چین میدهد مبنی بر اینکه حرفی برای گفتن در منطقه با متحدان خود دارد. عربستان به این شکل جایگاه خود در منطقه را تقویت میکند. ایران نیز در منطقه از امکاناتی برخوردار است اما هیچگاه از چنین توانهایی استفاده نمیکنیم و این مسئله نیاز به بازنگری دارد. در حالی که ما امروز در راس محور مقاومت در منطقه هستیم و از مجموعهای از توانها از جمله توان دیپلماتیک و سیاسی برخورداریم. اما هیچگاه نتوانستیم در شرایط مشابه از چنین توانی استفاده کنیم و این موضوع نیازمند اصلاح است.