به گزارش همشهری آنلاین، حدود ۲ هفته پیش بود که «محمد بن زاید» رئیس امارات متحده عربی در ابوظبی میزبان «ملا محمد یعقوب» سرپرست وزارت دفاع طالبان بود. گرچه جزئیات زیادی از این دیدار منتشر نشده اما یک چیز مشخص است: طالبان منزوی در جامعه جهانی که این روزها روابطش با اسلامآباد و تهران نیز رو به وخامت گذاشته، بهدنبال متحدانی جدید است.
ایران دولت طالبان را در افغانستان به رسمیت نشناخته است با این حال همواره روابط خود را با آن حفظ کرده است. با این حال تنشهای مرزی و اختلافات دو طرف بر سر رودخانه هیرمند باعث تیره شدن روابط طالبان و ایران شده است. رابطه طالبان با همسایه دیگر خود یعنی پاکستان نیز در ماههای گذشته بهشدت متشنج شده است. درگیریهای مرزی، به اتفاقی روزمره میان دوطرف تبدیل شده که چشمانداز روابط دوجانبه میان آنها را تیره و تار کرده است.
بهدنبال اتحاد با دشمن سابق
امارات در کنار عربستان و پاکستان، پس از به قدرت رسیدن طالبان در سال۱۹۹۶، حکومت این گروه را بهرسمیت شناخت. اما در سال۲۰۰۱ با سقوط حکومت طالبان، اماراتیها عقیده داشتند که باید روابط نزدیک خود را با دولتهای پس از طالبان بهویژه دولت اشرفغنی حفظ کنند. محمد بنزاید در دشمنی با طالبان افغانستان از این هم فراتر رفت. روزنامه العربی الجدید در گزارشی نوشته که رئیس امارات متحده آشکارا در نشست سال۲۰۱۹ خود با مایک پمپئو، وزیر خارجه وقت آمریکا، پیشنهاد ترور رهبران ارشد طالبان را مطرح کرده بود. دو طرف اما بهنظر میرسد گذشته را پشت سر گذاشتهاند. العربیالجدید مینویسد: «آنچه امروز باعث نزدیکی طالبان به امارات شده این است که هر دو طرف نیاز دارند تا وجهه خود را در جامعه جهانی تعدیل کنند. مهمتر اینکه، طالبان که این روزها اختلافاتش با همسایگانش جدیتر شده، قصد دارد تا با تقویت روابطش با امارات توازنی در سیاست خارجی خود ایجاد کند.»
ابوظبی با وجود اعطای پناهندگی به اشرف غنی رئیسجمهور پیشین افغانستان به دلایل بشردوستانه، همواره روابطش را با طالبان حفظ کرده است. امارات متحده در نخستین بیانیهای که در واکنش به قدرت گرفتن طالبان منتشر کرد، از افغانستانیها با عنوان «برادر» یاد کرد و کمتر از یک ماه بعد، محمولههای کمکهای پزشکی و غذایی به افغانستان ارسال کرد تا نشان دهد که این بار هم قصد تعامل با طالبان را دارد.
احیای روابط طالبان و امارات
در واقع ارسال کمکهای بشردوستانه اصلیترین پل ارتباطی ابوظبی با طالبان در نیمه نخست سالجاری میلادی بوده است. اماراتیها درپی زمینلرزه ۲۱ژوئن در ولایت خوست نیز محموله کمکهای بشردوستانه خود را روانه افغانستان کردند که شامل تجهیزات دایر کردن یک بیمارستان صحرایی به مساحت یکهزار مترمربع، ۳۰تن مواد غذایی و کمک به برقراری ارتباط هوایی برای ارسال تجهیزات پزشکی بود.
امارات همچنین تلاش کرد تا جایی که امکان دارد نگرانیهای طالبان نسبت به همدلی ابوظبی با رهبران دولت پیشین افغانستان را رفع کند. «احمدالله واثق» معاون سخنگوی طالبان تأیید کرد که امارات متحده، اشرف غنی، حمدالله محب، مشاور امنیت ملی سابق افغانستان و عطا نورمحمد، فرمانده سابق ولایت بلخ را از فعالیتهای سیاسی در تبعید منع کرده است. «انور قرقاش» مشاور ارشد دیپلماتیک رئیس امارات نیز درست در نخستین روزهای به قدرت رسیدن طالبان در افغانستان اظهارات ذبیحالله مجاهد، سخنگوی طالبان را مبنی بر مدارای طالبان با مقامهای دولت پیشین و احترام به حقوق زنان ستود. انور قرقاش در آن زمان از جامعه جهانی خواست که برای تضمین آینده افغانستان، با طالبان رابطه برقرار کنند.
همین کمکهای بشردوستانه و ژستهای آشتیجویانه سیاسی بود که درنهایت به توافق ابوظبی و طالبان مبنی بر واگذاری اداره فرودگاههای مهم افغانستان به امارات منجر شد. خبرگزاری رویترز حدود ۶ ماه پیش با انتشار گزارشی اختصاصی خبر داد که اداره ۳فرودگاه بزرگ افغانستان یعنی فرودگاههای کابل، هرات و قندهار به امارات متحده واگذار میشود. گرچه انتظار میرفت که این پروژه بزرگ و مهم به کنسرسیومی متشکل از ترکیه و قطر برسد، اما در نهایت این امارات بود که در این رقابت منطقهای موفق شد تا قرارداد نهایی را با طالبان امضا کند.
امارات نوامبر سال گذشته بود که مذاکرات درباره اداره فرودگاه کابل را با طالبان آغاز کرد. ابتدا گفته میشد که تلاشهای دیپلماتیک ابوظبی ثمره چندانی نداشته و ترکیه و قطر برنده این قرارداد هستند. حتی مولود چاووشاوغلو، وزیر خارجه ترکیه پیشنهاد کرد که فرودگاه کابل میتواند در یک چارچوب سهجانبه و توسط ترکیه، قطر و امارات اداره شود اما نتیجه چیز دیگری بود. العربیالجدید نوشته، آنچه باعث شد تا طالبان از توافق اولیه خود با ترکیه و قطر عقبنشینی کند اصرار آن دو کشور برای اعزام نیروهای امنیتی خود به فرودگاههای افغانستان بود. اصرار آنکارا و دوحه بر خواستههایشان در نهایت طالبان را واداشت تا درباره رد پیشنهاد امارات تجدیدنظر کرده و مدیریت ۳ فرودگاه اصلی افغانستان را به این کشور واگذار کند.
مقامهای طالبان امیدوارند که این توافقنامه امنیتی بتواند راه را برای سرمایهگذاری امارات در افغانستان هموار کند. اما بهنظر میرسد تا زمانی که طالبان تغییراتی در رویکرد خود نسبت به مسائل حقوق بشری ازجمله رعایت حقوق زنان ایجاد نکند این امیدواری محقق نخواهد شد بهویژه اینکه «لانه نصیبه» نماینده امارات در سازمان ملل، بیستم اکتبر سالجاری با انتقاد از طالبان، محدودیتهای تحصیل زنان در افغانستان را به نوعی آپارتاید جنسیتی خوانده است.
پاکستان: در روابط با طالبان تجدیدنظر میکنیم
چند ساعت بعد پس از احضار نماینده طالبان در اسلامآباد به وزارت خارجه، در اعتراض به درگیری مرزی اخیر میان دو طرف که دهها کشته و زخمی بر جای گذاشت، بیلاوال بوتو زرداری، وزیر خارجه پاکستان، در مراسم سالگرد حمله تروریستی ۲۰۱۴ به مدرسه نظامی پیشاور گفت که کشورش در نحوه تعاملات خود با طالبان افغانستان تجدیدنظر خواهد کرد. وزیر خارجه پاکستان گفت: «نه تنها پاکستان، بلکه دیگر کشورهای جهان نیز باید با طالبان در افغانستان تعامل کنند. ما نمیتوانیم طالبان را نادیده بگیریم، آنها بخشی از واقعیتها هستند اما میتوانیم درباره نحوه تعامل خود با دولت فعلی افغانستان تجدید نظر کنیم.» از زمان بازگشت طالبان به قدرت در افغانستان، نهتنها مناطق مرزی پاکستان شاهد افزایش نگرانکننده در تعداد اخاذیها، آدمرباییها برای باجگیری و سایر اشکال دزدی بوده است که تحرکات گروههای تروریستی نزدیک به طالبان نیز تشدید شده است. گروه «تحریک طالبان پاکستان» مهمترین گروهی است که در این مناطق فعالیت دارد. این گروه دشمن شماره یک دولت پاکستان است و بهدنبال تشکیل یک دولت شبیه دولت طالبان افغانستان در اسلامآباد است. دولت پاکستان تاکنون نتوانسته طالبان افغانستان را برای منع فعالیت طالبان پاکستان در مناطق مرزی متقاعد کند؛ موضوعی که به اختلاف میان دو طرف دامن زده است.
دولت فراگیر طالبان را فراموش کنید
ویلیام برد ، کارشناس ارشد مؤسسه صلح مطالعات افغانستان: از زمان به قدرت رسیدن دوباره طالبان بحث غالب در محافل بینالمللی، لزوم تشکیل دولتی فراگیر در این کشور است. آمریکا در مذاکرات دوحه برای صلح بین طالبان و دولت افغانستان تلاش کرد. با شکست مذاکرات، نیروهای آمریکایی و دیگر نیروهای غربی بهسرعت افغانستان را ترک کردند که نتیجهاش پیروزی غیرمنتظره طالبان بود. اکنون جامعه جهانی تلاش دارد تا با تشدید فشارها بر طالبان، این گروه را وادار کند که دولتی فراگیر تشکیل دهد اما واقعیت این است که چنین اقدامی میتواند پایههای حکومت کاملا اقتدارگرای طالبان را تضعیف کند. بر همین اساس، انتظار چنین کاری از طالبان نهتنها منطقی نیست که احمقانه بهنظر میرسد. علاوه بر این، جامعه جهانی اهرم زیادی برای تأثیرگذاری و تغییر رفتار طالبان در اختیار ندارد، چه رسد به اینکه بخواهد این حکومت را وادار کند که بهمعنای واقعی کلمه یک دولت فراگیرتر تشکیل دهد؛ اقدامی که بههیچ وجه در راستای منافع طالبان نیست. به رسمیت شناختن این محدودیت نخستین گام جامعه جهانی در برخورد عملیتر و منطقیتر با طالبان است.