به گزارش همشهری آنلاین، تطهیرکنندهها و خاکسپاران (گورکنان) دو بار در هفته این کار را در بهشت زهرا تکرار میکنند. به این ترتیب که وقتی عضوی از بدن فردی بنا به هر دلیلی توسط پزشک در بیمارستان جراحی و از بدنش جدا میشود آن را به قبرستان منتقل میکنند. در غسالخانه هم وقتی تعداد این اعضا و احشا به حد مشخصی میرسد پس از غسل و کفن همه را با هم در یک گور خاک میکنند. البته فقط عضوی که دارای استخوان است. گوش، کلیه، کبد و روده را بدون تطهیر و کفن خاک میکنند.
«آقای قاضیان یکی از افرادی است که چندین سال پیش دست راست او از ناحیه آرنج قطع شده است. او درباره حادثهای که برایش رخ داده میگوید: «کارگر معدن بودم. روز حادثه همان طور که مشغول کارکردن بودم دستم میان یکی از کامیونهای معدن قرار گرفت و خونریزی شدیدی کرد. پزشکان در بیمارستان گفتند که هیچ راهی وجود ندارد و باید دستم را قطع کنند. برای همین دستم را جراحی و از بدنم جدا کردند. بعد از جراحی میخواستم دستم را ببینم، اما اجازه ندادند و گفتند خودشان اقدام مربوطه را انجام میدهند. یعنی دست قطعشدهام را فرستادند قبرستان تا خاک کنند.»
یک منبع آگاه در خصوص روند کفن و دفن اعضای قطعشده بدن نیز به من میگوید: «این اعضا در غسالخانه میان تطهیرکنندهها به احشا معروف است. احشا همین اعضایی است که در اتاقهای جراحی بیمارستان باقی میماند و شامل انگشت، دست، پا و دیگر اعضای بدن میشود. حالا این اعضا گاهی به علت تصادف باید قطع شوند، گاهی هم به دلیل بیماری قند که فرد دچار آن شده و به دستور پزشک یکی از اعضای آن باید جراحی و از بدن جدا شود. به دلایل دیگر هم قطع عضو رخ میدهد. در کل بیمارستانها این احشا را جمعآوری میکنند و هر چند روز یک بار برای بهشت زهرا ارسال میکنند. یعنی آمبولانسهایی که برای انتقال جنازه به بیمارستانها میروند احشا را هم داخل همین ماشینها میگذارند و با خود میآورند. این احشا را در جای مخصوصی از غسالخانه میگذارند و عین بدن مرده که غسل و کفن میکنند این اعضا را هم به همین ترتیب غسل و کفن میکنند. بعد در قسمتی از سردخانه نگهداری و هفتهای یکی - دو بار در روزهای به خصوص دفن میکنند. معمولا شخصی هم دنبال اعضای بدنش نمیآید که پیگیری کند کجا دفن شده است. مگر در مواردی خاص. مثلا شاید فردی که جانباز است بخواهد این موضوع را پیگیری کند.»
کسی که برای پایش قبر خریده بود
او حدود ۱۴ سال است که به عنوان تطهیرکننده در غسالخانه بهشت زهرا کار میکند. درباره مساله غسل، کفن و دفن افرادی که قطع عضو شدند میگوید: «هفتهای دو بار اعضای بدن افرادی را که قطع عضو شدند خاک میکنند. شنبهها و سهشنبهها. قبلا شنبه، دوشنبه و چهارشنبه خاکسپاران میآمدند و اعضا را میبردند تا دفن کنند. هر روز از بیمارستانها برای ما تعدادی از همین عضوهای قطعشده میرسد اما خاکسپاران این اعضا را تکتک خاک نمیکنند. اعضا و احشا به حد نصاب که برسد خاکسپاران ما میآیند و اینها را برای دفن میبرند. حد نصاب آنها هم به اندازه یک قبر است. مثل گورهای دستهجمعی همه احشا و اعضا را در یک قبر میگذارند. اکثر این عضوهای قطعشده در یک قطعه بهشت زهرا دفن میشوند. اعضایی که استخوان دارند مثل پا، انگشت، دست را غسل میدهیم و کفن میکنیم ولی اعضایی را که استخوان ندارند، فقط خاک میکنند. افراد معمولا دنبال اعضای بدنشان نمیآیند تا بدانند کجا دفن شده است اما همین چند وقت پیش پای یک آقایی را به دلیل بیماری قند قطع کرده بودند او برای پایش یک قبر خرید تا بعد از اینکه خودش به رحمت خدا رفت پیکرش را در همین قبر بگذارند. درخواست قبر هم باید از طریق بیمارستان صورت بگیرد.
تفکیک جنسیتی اعضای قطع شده
بیشتر این افراد برای عضو قطعشدهشان قبر تهیه نمیکنند ولی خب برخی هم مثل همین آقایی که گفتم قبر میخرند. جنسیت افرادی که قطع عضو شدند بیمارستان در زمان ارسال قید میکند و کنار عضو مربوطه مینویسد. بعد در غسالخانه اعضا را «تفکیک جنسیت» میکنند. اگر عضو قطعشده مربوط به مرد باشد در غسالخانه مربوط به آقایان غسل داده میشود و اگر هم مربوط به جنس مونث باشد در غسالخانه خانمها غسل داده میشود. نوزادان و جنینها هم همین طور هستند. بیمارستانها اسم مادر و جنسیتشان را مینویسند و به ما میدهند. نوزادان هم برای شستن تفکیک جنسیت میشوند. قبر تمام اعضا و احشا یکی است فقط موقع شستوشو جدا میشوند. خاکسپاران به صورت شیفتی در روزهای مشخصی که گفتم، میآیند و این اعضا را برای دفن میبرند.»
حتی موی کوتاه شده خود را دفن کنید
محمدتقی ادهم لنگرودی در خصوص این موضوع به لحاظ شرعی میگوید: «هر عضوی که از بدن انسان جدا شود، غسل و کفن دارد. حتی بعضی از بزرگان معتقد هستند دندان، مو و ناخن هم دفن شود. مثلا اگر شخصی آرایشگاه میرود و موی سر خود را کوتاه میکند بهتر است آن را دفن کند.»
او در پاسخ به سوال درباره علت این موضوع پاسخ میدهد: «علت بسیاری از احکام «مشخص نیست.» مثلا پیامبر فلسفه یک مسالهای را بیان کرده اما در طول تاریخ به وسیله برخی افراد کتابها یا دستورها سوزانده شده است. فلسفه برخی احکام را هم پیامبر قطعا گفته منتها به ما نرسیده است. به عنوان مثال چرا باید انسان دفن شود چرا سگ و گربه و گاو ... دفن نشوند؟ احکام این موارد یا به دست ما نرسیده یا اصلا پیامبر درباره آن صحبت نکرده است. من دیدم پای یک آدمی را به خاطر قند قطع کردند و پس از قطع عضو پای او را بردند غسل دادند، کفن کردند و در آخر به خاک سپردند. از این نمونهها فراوان است.»
روزنامه اعتماد