به گزارش همشهری آنلاین، روزنامه کیهان نوشت: جاسوس دو تابعیتی و معاون متواری سازمان محیط زیست در دولت سابق گفت روزانه ۱۰۰ میلیون متر مکعب گاز در ایران هدر میشود.
بی بیسی اظهارات کاوه مدنی، در واکنش به مشکلات مدیریت گاز را برجسته کرده و از قول او نوشته: «روزانه ۱۰۰ میلیون متر مکعب گاز در فرآیند استخراج، پالایش و انتقال در ایران سوزانده میشود.»
بی بیسی از قول کاوه مدنی افزوده که با این «هدر رفت ناشی از سوءمدیریت و بیبرنامگی» میتوان گاز مورد نیاز حداقل ۱۱ میلیون ایرانی را با در نظر گرفتن سرانه مصرف خانگی فعلی و نسبتا بالا تامین کرد. و مشکل زمستان سخت نداشت!
شبکه دولتی انگلیس همچنین نوشت: در حال حاضر در ایران روزانه
۸۵۰ میلیون متر مکعب گاز تولید میشود و اکنون مصرف بخش خانگی و تجاری به ۷۰۰ میلیون متر مکعب در روز رسیده که ادامه آن سبب مشکل خواهد شد.
دست پیش گرفتن جاسوس دو تابعیتی و معاون اسبق سازمان محیط زیست، در حالی است که اولا برخی مدیران ارشد در دولت سابق، وعدههای فریبکارانه تروئیکای اروپایی و آمریکا در برجام را جدی گرفته و ضمن امضای توافق آب و هوایی پاریس، تعهد دادند که استفاده از ذخائر سوخت فسیلی در کشور را گسترش نداده بلکه کاهش دهند و حال آن که آمریکا و اروپا در راس کشورهای استفاده از این سوخت قرار دارند. غرب ادعا میکرد پس از امضای برجام توسط ایران، به گسترش استفاده از انرژی هستهای به عنوان جایگزین سوختهای فسیلی کمک خواهد کرد.
نتیجه این روند در کنار ادعاهایی مانند کثافت کاری دانستن تاسیس پالایشگاه، موجب عقب افتادن ایران در زمینه گسترش زیر ساختهای بهرهبرداری از ذخائر نفت و گاز شد و این در حالی است که کشورمان میتوانست به صادر کننده بزرگ گاز تبدیل شود. اما دولت وقت با محدود کردن شرکتهای ایرانی و جواب کردن شرکتهای سرمایهگذار شرقی (چین و....)، فرصت هشت ساله توسعه زیر ساختها را هدر داد. در همین دوره، شرکت توتال پس از گرفتن اطلاعات ذی قیمت و سری از ایران، از اجرای قرارداد خود در حوزه پارس جنوبی شانه خالی کرد و عجیب این که در قرارداد توتال، حتی پیشبینی امکان شکایت و اخذ خسارت هم نشده بود.
نمونه مزمن دیگر، قرارداد فروش بیست ساله گاز با شرکت اماراتی کرسنت در دولت خاتمی است که با مداخله دلالان و پورسانت بگیران و به زیان مطلق ایران بسته شد و استنکاف از اجرای آن و کاهلی در پیگیری حقوقی ماجرا، به محکومیت ایران به پرداخت خسارتی هنگفت انجامید.
اتفاق تلخ بعدی، تعطیلی پروژه مهم ذخیرهسازی گاز برای فصول سرد، در دولت دوم روحانی و مدیریت زنگنه بود که موجب ناترازی در تولید و مصرف گاز زمستانی شد. عدم اهتمام کافی به سوآپ گازی با برخی همسایگان مثل ترکمنستان، از جمله کم کاریهای دولت قبل است اما حالا مقام ارشد همان دولت، با زبان تحریف و فرافکنی درباره مدیریت گاز ایران سخن میگوید!