این مرد جوان مدتی قبل از گاوصندوق خانهای، یک میلیون دلار پول نقد سرقت کرده و از آنجایی که ردی از خود باقی نگذاشته بود، پلیس نتوانست او را شناسایی کند.
این جوان که مطمئن بود پلیس ردی از او ندارد، یک هفته بعد ساک مملو از اسکناسها را در خودرو گذاشت تا به شهر دیگری نقل مکان کند، اما این سارق که تا کنون چند بار به دلیل انجام دادن حرکات مارپیچ جریمه شده بود، بار دیگر این حرکات را انجام داد و ماموران گشت پلیس، خودروی او را متوقف کردند. ماموران حین بازرسی این خودرو، ساک پر از پول را پیدا کردند و این جوان ناچار شد که به جرم خود اعتراف کند.
خوابیدن پشت فرمان
آتن: زن 22 سالهای که در حین رانندگی بیش از چند دقیقه خوابیده بود، توسط پلیس دستگیر شد. خودروی این زن بدون توقف پشت چراغ قرمز از آن عبور کرد و به همین دلیل پلیس به تعقیب وی پرداخت، اما هرچه ماموران به راننده فرمان ایست دادند، با وجود سرعت کم، این خودرو متوقف نشد. سرانجام پلیس با پنچر کردن چرخهای خودرو آن را متوقف کرد و متوجه شد که در طول این مدت راننده در خوابی عمیق به سر میبرده است.
نمایشگاه کاغذی
منهتن: در حالی که اغلب مردم کاغذهای تبلیغاتی را که به صندوق پست آنها انداخته میشود، دور میریزند، یک زن میانسال از این کاغذها یک نمایشگاه در خانهاش برپا کرده است. به گفته او، این نمایشگاه نشان میدهد که سالیانه میزان زیادی کاغذ برای تبلیغات هدر میرود و باید از این روند جلوگیری کرد.
عاقبت اعتراف دیرهنگام
نیویورک: جوانی که بر اثر استعمال مواد مخدر حالت عادی نداشت، خودرویی را از کنار خیابان سرقت کرد، اما سپس دچار عذاب وجدان شد و تصمیم گرفت به پلیس اعتراف کند. البته وی قبل از مراجعه به پلیس، دقیقا روبروی اداره پلیس با یک تریلی برخورد کرد و خودروی سرقتی خسارت سنگین دید. این جوان هم اکنون در بازداشت به سر میبرد و با وجود اینکه قصد داشته خود را به پلیس معرفی کند، نمیتواند این ادعا را ثابت کند.
حقیقت را از کودکان بشنوید
واشنگتن: مجرم سابقهداری که تحت پیگرد پلیس قرار داشت با دخالت فرزند 4 سالهاش به دام افتاد. این زن زیر تخت اتاقش پنهان شده بود، اما هنگامی که ماموران به خانه او وارد شدند، پسر کوچکش به آنها گفت که مادرش زیر تخت است. به این ترتیب ماموران توانستند او را دستگیر کنند.
زد و خورد با پلیس
نیویورک: فقر و بیکاری که از چند ماه پیش گریبان یک جوان مهاجر را گرفته است، موجب شد که او برای فرار از این وضعیت با پلیس درگیر شود. این جوان در یکی از خیابانها شروع به داد و فریاد و ترساندن عابران کرد و به همین دلیل مردم با پلیس تماس گرفتند، اما از آنجایی که وی هیچ آسیبی به مردم نمیزد و فقط با صدای بلند فریاد میکشید، پلیس به او گفت
نمی تواند دستگیرش کند.
در اینجا بود که این جوان با ماموران درگیر شد و به زد و خورد با آنها پرداخت تا بهانهای برای دستگیریاش داشتهباشند. این پسر 27 ساله پس از دستگیری گفت همیشه به دنبال بهانهای بوده تا از کشور اخراج شده و به سرزمین خود بازگردد؛ زیرا اگر به پای خود به کشورش بازمیگشت مورد تمسخر دوستان و آشنایان قرار میگرفت.
این در حالی است که پیش از اخراج از کشور باید به اتهام او در ارتباط با درگیری با ماموران رسیدگی شود.