به گزارش همشهری آنلاین، روز یکشنبه ۲۴دیماه امسال به قاضی محمد وهابی، کشیک جنایی تهران خبر رسید که زنی بهدلیل سوختگی جانش را از دست داده و مرگ او مشکوک بهنظر میرسد. به دستور بازپرس جنایی، تحقیقات در اینباره آغاز و مشخص شد که زن ۴۵ساله، از ۱۰روز قبل بهدلیل سوختگی در بیمارستان سوانح و سوختگی بستری شده بود، اما تلاش پزشکان برای نجات جانش بینتیجه مانده و وی در نهایت به کام مرگ رفته بود. از سوی دیگر همسر این زن هم از ناحیه دست دچار سوختگی شده بود که پس از ۲ روز بستری شدن در بیمارستان، مرخص شده بود.
با گزارش این ماجرا به قاضی جنایی، تحقیقات درباره علت مرگ زن ۴۵ساله آغاز شد. در بررسیها مشخص شد که این زن به همراه همسر و دختر ۱۲سالهاش در یکی از مناطق تهران زندگی میکردند. او و همسرش بهدلیل وقوع آتشسوزی در خانهشان دچار سوختگی شده بود. خوشبختانه دختر ۱۲ساله آنها در این حادثه آسیبی ندیده بود و همسایهها مدعی بودند زمانی متوجه آتشسوزی شده بودند که صدای جیغ و فریاد دختر ۱۲ساله را از خانهشان شنیده بودند.
روایت اول
با توجه به مشکوک بودن حادثه آتشسوزی، مأموران راهی محل حادثه شدند و به تحقیق از شوهر متوفی پرداختند. او گفت: من، همسر و دخترم در خانه بودیم که ناگهان آتشسوزی رخ داد. نمیدانم چه شد که آتش شروع شد، اما من احتمال میدهم یا چیزی کنار بخاری بود یا اتفاق دیگری منجر به حریق شده بود. هرچه بود من فورا تلاش کردم تا آتش را خاموش کنم. حتی از دخترم خواستم از خانه بیرون برود، اما در نهایت من و همسرم در این آتشسوزی، دچار سوختگی شدیم که همسرم فوت شد.
اظهارات شاهد حادثه
اظهارات این مرد هم نتوانست ظن پلیس را برطرف کند و بهنظر میرسید که وی حقیقت را کتمان میکند. از سوی دیگر همسایهها میگفتند که روز حادثه صدای درگیری زوج جوان را از داخل خانهشان شنیده بودند. درحالیکه تحقیقات در این پرونده ادامه داشت، برادر متوفی راهی اداره پلیس شد و ابعاد تازهای از این حادثه مرگبار را فاش کرد.
وی گفت: خواهرزاده ۱۲سالهام به من گفته که روز حادثه پدرش، خانه را به آتش کشیده و باعث مرگ مادرش شده است.
با اظهارات این مرد، مأموران سراغ دختر ۱۲ساله خانواده رفتند و به تحقیق از او پرداختند.
دختر نوجوان گفت: مدتها میشد که پدر و مادرم با هم دچار اختلافاتی شده بودند و مدام با هم دعوا میکردند. روز حادثه هم ناگهان با هم درگیر شدند و بعد پدرم از خانه بیرون رفت. او چند ساعت بعد دوباره برگشت و یک ظرف همراهش بود. بعد متوجه شدم محتویات ظرف، بنزین است که پدرم آن را روی وسایل خانه و مادرم پاشید. مادرم در همان لحظه شروع کرد به داد و فریاد راه انداختن، اما پدرم با بیرحمی کبریت کشید و باعث شد تا آتشسوزی اتفاق بیفتد. من با دیدن این صحنه خیلی ترسیدم و فریاد کشیدم. به سمت در رفتم و همان لحظه همسایهها که متوجه سر و صدای ما شده بودند خودشان را رساندند. آنها در را شکسته و وارد خانه ما شدند. مرا به بیرون از خانه انتقال دادند و پدر و مادرم را به بیمارستان منتقل کردند.
روایت دوم
با اطلاعات بهدست آمده، بازپرس جنایی دستور بازداشت مرد جوان را صادر کرد. اما او فراری شده و غیبش زده بود. با این حال با توجه به سرنخهای موجود، ردپای او در خانه یکی از دوستانش بهدست آمد و مأموران موفق شدند وی را بازداشت کنند.
این مرد پس از دستگیری روایت دیگری بیان کرد و این بار گفت: همسرم اقدام بهخودسوزی کرده است. وی ادامه داد: من و همسرم با هم اختلاف داشتیم و این اواخر مدام با هم درگیر بودیم. او روز حادثه پس از آنکه با هم درگیر شدیم اقدام به خودسوزی کرد. او بنزین روی خودش ریخت و کبریت را کشید. من هم به کمک او رفتم تا آتش را خاموش کنم، اما دستانم دچار سوختگی شد.
روایت سوم
اظهارات این مرد نتوانست ظن پلیس نسبت به او را برطرف کند و او بازداشت و راهی بازداشتگاه شد و روز گذشته برای تحقیق به دادسرای جنایی تهران منتقل شد و اینبار روایت دیگری را مطرح کرد و گفت: روز حادثه همسرم در حال کشیدن قلیان بود و همزمان با دستمالی که آغشته به تینر بود، رنگهایی را که روی موزاییکها ریخته بود تمیز میکرد. در همان وضعیت ناگهان یک تکه زغال روی دستمالی که آغشته به تینر بود افتاد و شعلهور شد. به این ترتیب خانه آتش گرفت و من به کمک همسرم رفتم، اما خودم هم آسیب دیدم.
با مطرح کردن این روایت تازه، مأموران بار دیگر به تحقیق از دختر ۱۲ساله که شاهد ماجرا بود پرداختند که او گفت: پدرم درست میگوید، مادرم روز حادثه در حال کشیدن قلیان بود، اما وقتی با هم دعوایشان شد و پدرم خانه را ترک کرد، مادرم از جایش بلند شد و قلیان را جمع کرد. ساعتی بعد وقتی پدرم برگشت، مادرم را تهدید به مرگ کرد و بعد خانه را آتش زد.
براساس این گزارش، متهم در بازداشت به سر میبرد و تحقیقات در این پرونده ادامه دارد.