* پسری به نام محسن که علاقهی زیادی به اَبرقهرمانها دارد، خود را به شکل ابرقهرمانی به نام بچهزرنگ درآورده است. او که به همراه خانوادهاش در شمال به سر میبرند، وقتی با حملهی شکارچیها به حیوانات جنگل مواجه میشوند، از ببر مازندران میخواهد که در صندوق عقبِ اتومبیلشان پنهان شود. درِ صندوق خراب شده و ببر مازندران مجبور میشود همراه با خانوادهی محسن به تهران بیاید. در نهایت حضور او در شهر افشا میشود و محسن او را به جنگل بازمیگرداند. حالا محسن قصد دارد با شکارچیان مبارزه کند و حیوانات را از دست آنها نجات دهد...
در ابتدا باید اشاره کرد که در هیچکدام از جشنوارههای معتبر فیلم انیمیشن را در رقابت با فیلمهای رئال قرار نمیدهند. حتی فیلمنامه و صداگذاری و سایر وجوه مشترک شباهتی به هم ندارند، که اگر این گونه بود، حداقل در سینمای ایران نمیتوان ببری را به سر کلاسِ درس آورد و او را در چمدان جای داد و همراه با حیوانات به نبرد شکارچیان رفت. یا ما در سینمایمان فیلم موزیکال نداریم اما در این انیمیشن چند جا از ترانه و موسیقی بهره برده میشود.
به هر حال ناگفته نماند که انیمیشن در ایران به لحاظ تکنیکی خیلی پیشرفت کرده و کمکم میتواند به انیمیشن دنیا تنه بزند. البته در این انیمیشن با اینکه خیلی از صحنهها بهخوبی پردازش شده و واگنِ قطارها که کمنظیر است و رنگورورفتگی در آن بسیار خوب درآمده، اما در تهران اتوبوسهایی را میبینیم که اصلاً شبیه اتوبوسهای موجود نیستند. با این وجود خودروی ملیِ خانوادهی محسن بسیار خوب و باورپذیر درآمده است.
اگر حداقل به یکی دو اشکال فیلمنامهای بخواهم اشاره کنم، یکی زمانیست که ببر مازندران در سطل مکانیزهی زباله بسیار کثیف و سیاه شده، اما در صحنهی بعد که به کلاس محسن میآید، انگار از حمام به آرایشگاه رفته و سشوارکشیده در آنجا حاضر شده است. یا اینکه حدود چهل بچه را فقط با یک ناظم به اردوی شهرستان بفرستند، قابلباور نیست. مورد دیگر بعد از اینکه محسن گم میشود، پدر و مادرش به ادارهی محیطبانی میروند، اما وقتی محسن پیدا نمیشود، شاهرود را ترک میکنند و به تهران میآیند که این هم قابلقبول نیست.
حرف اصلیِ این فیلم که برای بچهها ساخته نشده نه دربارهی بچهها، این است که ابرقهرمانها الگوی مناسبی برای بچهها نیستند و ما خود میتوانیم الگوهای بهتر و درستتری به بچهها بدهیم. این فیلم مایههای مذهبی هم دارد که به نظرم در جای مناسبی وارد فیلم شده و حتی بچههایی که داستان ضامنِ آهو را نمیدانند، خیلی سریع و کوتاه متوجه آن میشوند و با فیلم سنگینِ مذهبی که برای بچهها درکش سخت باشد، مواجه نیستیم.