* عیسی فرهمند که کارمند بهزیستی است، بیش از یک سال است که دختر نوجوانش آذین را به دلیل سوءمصرف مواد مخدر از دست داده و همسرش هم مهاجرت کرده و منتظر او در خارج از کشور است. اما عیسی قصد دارد یکتنه با فردی (رفیعی) مبارزه کند که معتقد است پخشکنندهی مواد مخدر در ظاهری موجه است. عیسی در این راه با دختری به نام ثریا آشنا میشود که در خانهی سلامتی که با حمایتهای رفیعی اداره میشود اُوردُز میکند و حالا میخواهد او را راضی به شهادت دادن علیه رفیعی کند...
عیسی که طبق اصرار همسرش باید به سفارتخانه برود تا کارهای ویزایش انجام شود، وقتی میشنود یکی از همکارانش در بهزیستی دچار مشکل شده، به محل حادثه میرود و او را از دست فرد معتادی نجات میدهد. سپس در محل کارش متوجه میشویم عیسی سر پرشوری دارد و به دنبال یافتن اطلاعات و رو کردن دست فردی است که مطمئن است دستی در قاچاق مواد مخدر دارد. در ادامه و با اطلاعات قطرهچکانی متوجه میشویم عیسی خودش را در مرگِ دخترش مقصر میداند و تا انتقام او را نگیرد، حاضر نیست حتی به سرِ مزارش برود.
در این فیلم با جواد عزتیای روبهرو هستیم که نقشِ شخصیتی سرگشته را بهخوبی ایفا میکند و بازی کنترلشدهای دارد. حتی وقتی ثریا مچاش را میگیرد که دروغ میگوید، لبخند تلخ و باورپذیری ارائه میکند. زمانی که به دنبال رضایت گرفتن برای زری است، با تمام وجود بازی میکند و در مجموع بازی قابلقبولی ارائه داده است.
در این روز جشنواره، در دو فیلم پشت سر هم، «بعد از رفتن» و «کتچرمی» شاهد بازی صابر ابر بودیم که او دو نقش متفاوت را ایفا میکرد، اما در بازیاش هیچ تغییری وجود نداشت و فقط گریمش متفاوت بود. بر خلاف او، پانتهآ پناهیها که اتفاقاً در هر دو فیلم حضور داشت، دو بازی متفاوت و باورپذیر ارائه میدهد.
اما این فیلم بازیگر تازهنفسی به نام سارا حاتمی را معرفی میکند که بهواقع بازی درخشانی دارد و میتواند پدیدهی بازیگری سینمای ایران باشد اگر قدر خودش را بداند و در انتخابهایش دقت کند و بهموقعش صبوری به خرج دهد. او در ایفای نقش ثریا بهاندازه بازی میکند و مشخص با تحقیق کامل وارد صحنه شده و شیمی رابطهشان با جواد عزتی خیلی خوب درآمده است.