تاریخ انتشار: ۲۴ بهمن ۱۳۸۷ - ۰۷:۳۷

کیکاووس زیاری: امسال هم مثل سال قبل پنج روز اول جشنواره فیلم فجر اختصاص به بخش بین‌المللی آن داشت.

این بخش‌های مسابقه‌ای شامل جام جهان‌نما (مسابقه بین‌المللی)، در جست‌وجوی حقیقت (سینمای معناگرا) و جلوه‌گاه شرق (سینمای آسیا) می‌شد. دو بخش جشنواره جشنواره‌ها و نمایش های ویژه هم تعدادی از محصولات جدید سینمای جهان را- که در جشنواره‌های مختلف بین‌المللی با موفقیت‌هایی روبه‌رو شده اند- به نمایش گذاشتند. هفت فیلم ایرانی هم در سه بخش مختلف مسابقه‌ای بین‌المللی، با بقیه محصولات خارجی برای به دست آوردن سیمرغ‌های بلورین به رقابت برخاستند. گزارش زیر در باره فیلم‌ها، در حال و هوای هفته اول جشنواره است.

پاسخ زود هنگام

معمولاً همه جشنواره‌ها فیلم‌های مهم خود را در روزهای پایانی به نمایش می‌گذارند. اما مهم‌ترین فیلم ایرانی جشنواره «وقتی همه خوابیم» ساخته بهرام بیضایی، از آنجا که به جز بخش مسابقه سینمای ایرانی، در بخش مسابقه بین‌الملل هم حضور داشت، در دومین روز جشنواره نمایش داده شد. طبق معمول همه فیلم‌های فیلم‌سازان سرشناس، سینماهای نمایش دهنده این فیلم بسیار شلوغ بود و عده‌ زیادی نتوانستند فیلم مورد علاقه خود را ببینند. حتی کار نمایش این فیلم به بازار سیاه بلیت هم رسید. نکته جالب این است که تهیه‌کنندگان فیلم از مدتی قبل از جشنواره گفته بودند، قصد دارند وقتی همه خوابیم را برای تعطیلات نوروز به روی پرده سینماها بفرستند.

مژده شمسایی و بهرام بیضایی در پشت صحنه«وقتی همه خوابیم»/ عکس: علی زارع

اتفاق خودش نمی افتد

حتی صنعت سینما هم وقتی قرار باشد در فیلمی از بهرام بیضایی به تصویر کشیده شود، حال و هوای خاصی خواهد داشت و مثل آن چیزی نیست که معمولاً در فیلم‌های دیگر می‌بینیم. بیضایی در این فیلم یک بار دیگر تسلط خود را بر دوربین، فضاسازی، گفت‌وگوها (دیالوگ‌ها) و شخصیت‌پردازی نشان می‌دهد. نگاه او به دنیای سینما و پشت پرده آن، نگاه خاص همیشگی او به محیط دنیای پیرامونش است.بیضایی سال قبل قرار بود «اتفاق خودش نمی افتد» را بسازد که قصه آن هم درباره سینما بود. اما این فیلم جلوی دوربین نرفت و بیضایی فیلم نامه اش را منتشر کرد. «سگ‌کشی» آخرین فیلم بیضایی حدود هشت سال قبل به نمایش عمومی درآمد و وقتی همه خوابیم نشان می‌دهد که ارزشش را داشت که این همه سال، منتظر فیلم تازه‌ای از این هنرمند با تجربه  باشیم.

مرا به خانه‌ام ببر

«یاریک» محصول سینمای روسیه که به صورت مشترک توسط «سسیل هنری» و« آلکساندر لازلو» کارگردانی شده، یک کار متوسط است که بدون دلیل قصه‌اش را کش می‌دهد.

یاریک

یاریک» فیلمی درباره کودکان است که مخاطبان آن بزرگسالان هستند.خط اصلی فیلم در باره کودکان روسی است که گم و ناپدید می‌شوند و هیچ‌کس اطلاعی از سرنوشت آنها پیدا نمی کند (قصه فیلم می‌گوید یاریک شخصیت کودک قصه به خارج از کشور قاچاق می‌شود، تا اعضای بدنش به فروش برسد) اما فیلم این نکته را  در پنج دقیقه پایانی خود مطرح می‌کند. جالب است که اکثر بازیگران بزرگ فیلم مصنوعی بازی می‌کنند و فقط بازیگر کودک نقش یاریک است که  بازی طبیعی دارد.

کاپیتان چه‌طوری؟

آدم از سینمای کشور اردن انتظار یک فیلم گرم و صمیمی را ندارد. اما «کاپیتان ابورائد» از ما می‌خواهد در تصمیم خود تجدید نظر کنیم. این فیلم هم مثل یاریک محصول سینمای کودک و نوجوان است و قصه دوستی یک پیرمرد با گروهی از بچه‌های یک محل  را به زبانی شیرین تعریف می‌کند. خیلی از حالت‌ها   و صحنه‌های فیلم شبیه حال و هوای مردمان کشور خودمان است و کارگردان در تعریف یک قصه ساده، با موفقیت عمل می‌کند.

سفر به مشهد

«هر شب تنهایی» ، سومین قسمت از سه‌گانه رسول صدر عاملی است که با مضمون مشهد و زیارت ساخته شده است. این بار یک زوج جوان راهی مشهد می‌شوند. زن (با بازی لیلا حاتمی)  بیمار است و به همین دلیل درگیری ذهنی شدیدی با خودش دارد. مهم‌ترین عاملی که باعث بازگشت او به زندگی و کسب امید می‌شود، دخترک گم‌شده‌ای است که به زبانی بیگانه حرف می‌زند و زن هیچ یک از حرف‌های او را نمی‌فهمد. نمک فیلم هم همین دخترک سیاه چهره است. صدرعاملی در فیلم تازه‌اش، از دیالوگ استفاده خیلی زیادی کرده است و تک‌گویی‌های درونی زن جوان، سوار بر قصه فیلم و تصویرهای آن است.

خونخوار دوست داشتنی!

همه ما از دوران کودکی شنیده‌ایم و خوانده‌ایم که چنگیز‌خان مغول، دیکتاتوری مستبد بود که با تجاوز به کشورهای همسایه، به قتل و غارت پرداخت. حتی وقتی می‌خواهیم از بدذاتی و درنده خوبی کسی صحبت کنیم، او را با چنگیز مقایسه می‌کنیم. این حس را به جز ما، مردم کشورهایی مثل چین و هند هم دارند، زیرا چنگیز به این کشورها هم حمله کرد. اما «مغول» محصول روسیه، قزاقستان و آلمان- که سال قبل یکی از پنج نامزد اصلی دریافت اسکار بهترین فیلم خارجی سال هم شد- چنگیز مغول را مردی مهربان، دوست داشتنی و عاقل نشان می‌دهد که دشمنان ستمگری داشت، ولی در همه حال به فکر خوشبختی مردم سرزمینش بود. «مغول» خیلی خوش ساخت است و چشم‌اندازهای زیبای مغولستان را به شکلی جذاب در معرض دید بینندگان خود قرار می‌دهد. این فیلم، ثابت کننده آن حرف قدیمی است که می‌گوید: «سینما می‌تواند بهترین دروغ‌ها را به شکلی طبیعی و واقعی به نمایش بگذارد.» نکته اصلی این است که فیلم‌ساز، فیلم خود را با چه دیدگاهی می‌سازد.

این قصه درباره چیه؟

«سقوط» محصول مشترک هند و انگلستان هم فیلمی خاص کودکان و نوجوانان است که قصه‌ای فانتزی و شاه‌پریان‌گونه دارد. صحنه‌های رویایی و فانتزی فیلم قشنگ کار شده و زیبا هستند. ولی خود فیلم حرفی برای گفتن ندارد. یک مرد بیمار برای دخترکی که دستش شکسته در داخل  بیمارستان ، قصه ای خیالی  تعریف می‌کند. شخصیت‌های این قصه ای خیالی، همان آدم‌های واقعی هستند که در داخل بیمارستان حضور دارند و کار می‌کنند. این‌طور به نظر می‌رسد که کارگردان اول جلوه‌های ویژه فیلمش را درست کرده و بعد تلاش کرده که برای این جلوه‌ها یک قصه خلق کند.

لیلا حاتمی و حامد بهداد در« هر شب تنهایی» - عکس : مقداد شمس الواعظین

چشم در برابر چشم

سینمای آمریکا در طول چند سال گذشته تعدادی از فیلم‌های ترسناک ژاپنی و آسیایی  را- که به دلیل قصه‌هایش در گونه (ژانر) سینمای معناگرا قرار می‌گیرند- دوباره‌سازی کرده است. در بین آنها «حلقه» موفق‌ترین کار بوده است. با وجود ناموفق بودن بقیه این فیلم‌ها، هنوز هم فیلم‌سازان آمریکایی، مشتاق دوباره‌سازی این محصولات ژاپنی هستند. چشم، هم یکی از آنهاست که صحنه به صحنه از روی نسخه آسیایی بازسازی شده است. قصه فیلم درباره زن نابینایی است که پس از بینا شدن، حالا چیزهایی را هم می‌بیند که نباید ببیند. تماشاگرانی که پیگیر این نوع فیلم‌های «ماورایی»‌بوده اند (منظور روح سرگردانی است که پس از مرگ، زمین را رها نمی‌کند و می‌خواهد در باره یک اتفاق شوم هشدار بدهد) از همان ابتدای فیلم، می‌توانند بقیه‌اش را حدس بزنند. با این حال، فیلم در اواخر خود یک صحنه بسیار زیبای انفجاری دارد که خیلی هم خوب کار شده است. برای کسانی که شاهد تماشای این فیلم بوده‌اند، دیدن این صحنه، غافلگیری خوبی است.

چی، چی و چی؟!

سینمای کره جنوبی در سال‌های اخیر موفقیت‌های خوبی در زمینه‌های مختلف داشته و هنرمندان آن در گونه (ژانر)های مختلف سینمایی، کارهای خوب و قابل دفاعی ارائه کرده‌اند.  خوب، بد و عجیب، سال گذشته میلادی پرفروش‌ترین فیلم سال کره جنوبی شد و نشان می‌دهد هنرمندان کره‌ای، توان خوبی برای کار در گونه‌های مختلف سینمایی دارند. منتقدان، این فیلم را با موفق‌ترین محصول دو سال قبل سینمای کره به نام «میزبان» مقایسه می‌کنند که در گوئه فیلم‌های هیولایی و فاجعه‌ای ساخته شد و موفقیت خیلی زیادی کسب کرد.

سرما و خلوتی سینماها؟

جشنواره در پنج روز اول خود خیلی شلوغ نبود و به جز یکی دو فیلم، تماشاگران می‌توانستند به راحتی با خرید بلیت از گیشه نمایش، به تماشای فیلم‌ها بنشینند. مهم‌ترین دلیل این امر را می‌توان به نمایش فیلم‌های بخش بین‌المللی در پنج روز اول جشنواره مربوط کرد. از یک سو، در جشنواره فجر همیشه اشتیاق بیشتری برای تماشای فیلم‌های ایرانی وجود دارد و از سوی دیگر، می‌توان چنین گفت که تعداد زیادی از فیلم‌های خارجی جشنواره قبل از این توسط علاقه‌مندان و پیگیران سینما، روی« دی‌وی‌دی» دیده شده است. خیلی‌ها می‌گویند از امروز، سینماهای نمایش دهنده فیلم‌ها پر از تماشاچی خواهد شد.تماشاگران سینما می‌خواهند ببینند هنرمندان ایرانی برای سال جدید چه کرده‌اند.