همشهری آنلاین: فردا صبح روز از نو، روزی از نو و تمسخرها هم ادامه داشت که «باز هم نقشه کشیدی توی رختخوابت؟» کسی یادش نیست بالاخره آقای مهندس امروز، چطور این معضل را در کودکی از سر گذراند. حالا که بزرگ شده و درس خوانده، میفهمد که چه ظلمی به معصومانگی کودکانهاش روا داشتهاند. کسی از خود پرسید مشکل این بچه چیست که شبها جایش را خیس میکند. راهی بهتر از پنهانکاری و خندیدن وجود نداشت؟ کسی از دل آن کودک شرمگین خبر ندارد. دکتر مهتا فاطمه بصیر، متخصص کودکان و فوقتخصص نوزادان در خصوص شبادراری کودکان توضیح میدهد.
مادر فرزانه همیشه شاکی است. به نظر او، فرزانه هیچوقت توجهی به کارهایش ندارد و خیلی بیمسوولیت است. او همیشه نگران است که فرزانه در مدرسه توبیخ شود. یکی از شکایتهای مادر فرزانه این است که او ناچار است شبها تا دیروقت بیدار بماند و به فرزانه در انجام تکالیفش کمک کند. صبح باید زودتر از فرزانه بیدار شود و وسایل او را در کیفش بگذارد. مادر فرزانه هر جا میرسد یک اعتراض همیشگی دارد: «یعنی یه دختر ده ساله دیگه نباید بتونه کارهایش رو خودش انجام بده؟» فرزانه شکایت خاصی ندارد. به نظر نمیرسد که درک روشنی از دلیل ناراحتی مادر داشته باشد. او حتی در خواندن ساعت مشکل دارد و نمیتواند دقیقا بگوید چه ساعتی است. با این حال فکر میکند مشکل خاصی وجود ندارد.
به نظر شما چه دلیلی باعث شده فرزانه حتی ساعت خواندن را هم بلد نباشد؟ به نظر میرسد مادر فرزانه منتظر است روزی دخترش اعلام کند که از امروز به بعد همه کارهایم را خودم تمام و کمال و به درستی انجام میدهم. به نظر شما این روز کی میرسد؟
امیر مدت کوتاهی است که یک کار جدید پیدا کرده است. با اینکه چند روز بیشتر از شروع کارش نمیگذرد، به شغل دیگری فکر میکند. او فکر میکند رئیسش او را درک نمیکند. امیر دوست ندارد به او بگویند چه ساعتی سر کار باشد. اما به نظر میرسد نگرانی بزرگتر امیر از این است که نمیتواند خود را با ضربالاجلهای تعیینشده برای پروژههای کار هماهنگ کند؛مشکلی که در محل کار قبلی هم داشت. برنامهریزی برای امیر کار دشواری است. بارها سعی کرده برنامهریزی کند اما هر بار به برنامهاش نمیرسد و نمیداند با زمانش چه کرده است.
مادر امیر میگوید او از بچگی نمیتوانسته به موقع کارهایش را انجام بدهد و همیشه پدر و مادرش مجبور میشدند کارهای او را انجام بدهند تا در مدرسه تنبیه نشود. به نظر شما ناتوانی امیر در برنامهریزی، والدینش را مجبور به کمک میکرده، یا کمک والدینش باعث شده که امیر هیچوقت نتواند برنامهریزی را مرحله به مرحله یاد بگیرد؟
به خود گرفتن
اغلب والدین تنبیه شدن فرزندانشان در مدرسه یا کم شدن نمره را کم شدن نمره خودشان در فرزندپروری میدانند. برای همین سعی میکنند تمام تلاش خود را به کار ببرند تا پیش دوست، همسایه و مسوولان مدرسه با نمرههای بالای دختر یا پسر خود سربلند باشند. آنها هر انتقادی به فرزندشان را به خود میگیرند و سعی میکنند آن را برطرف کنند. بدین ترتیب، به فرزند خود فرصت طی کردن مراحل لازم یادگیری را نمیدهند. مثال راه رفتن را به خاطر بیاورید. آیا کودک شما از روز اول مثل شما راه میرفت؟
ساعت گویا
بعضی از والدین، بهخصوص مادران، نقش ساعت گویا را برای فرزندان خود بازی میکنند. از وقتی فرزندشان از مدرسه میآید تا زمان خواب، هر نیمساعت یا 15 دقیقه یکبار ساعت را اعلام میکنند تا به خیال خود، او را وادار کنند به تکالیفش برسد. غافل از این که حتی زحمت برگشتن و به ساعت نگاه کردن را هم از فرزندشان میگیرند و به جای اینکه به او بیاموزند ساعت را بخواند و زمانش را مدیریت کند، به او به طور ضمنی یاد میدهند من این کار را به جای تو میکنم، تو خیالت راحت باشد! دلیل این که فرزانه در ده سالگی هنوز نمیتواند به درستی ساعت را بخواند، داشتن یک مادر در نقش ساعت گویاست.
فاجعهپنداری در مورد نمره کم
بعضی والدین، تنبیه مدرسه، کمشدن نمره یا مانند آن را فاجعه قلمداد میکنند. هر بار خواستید در برابر التماس فرزندتان برای انجام تکالیفش بعد از ساعتی که با هم قرار گذاشتهاید، تسلیم شوید، یا بدتر از آن، پابهپای او بیدار بمانید یا حتی خیلی بدتر، تکالیفش را به جای او انجام دهید؛ به خودتان یادآوری کنید که فوقش نمرهاش کم میشود. چند سال دیگر، چه کسی این نمره را به خاطر خواهد داشت؟ اما آیا در بزرگسالی، وقتی کارش را از دست میدهد یا برای فقدان توانایی در برنامهریزی، فرصتهای زندگیش را از دست میدهد، ضربه بزرگتری نخواهد خورد؟ یادتان باشد این فرزند شما است که به مدرسه میرود و نمره میگیرد، نه کل خانواده شما!
کمک گام به گام
اگر میخواهید به فرزند خود کمک کنید باید صبور باشید. به جای اینکه ماهی را آماده به دستش بدهید، قدم به قدم در کنارش باشید تا خودش ماهی بگیرد و هر جا از شما راهنمایی خواست، از او دریغ نکنید. قطعا در اولین گامها خطاهایی خواهد داشت اما همین خطاها پلههای پیشرفت و یادگیری او هستند. با برنامهریزی برای خودتان شروع کنید و بر سر برنامههایتان بمانید. میتوانید الگوی عملی خوبی برای برنامهریزی باشید، بدون این که حتی لازم باشد چیزی را توضیح بدهید یا نصیحت کنید.
سر خودتان را گرم کنید
مخصوصا برای مادرانی که در خانه هستند و به انجام تکالیف فرزند خود، چیدن کیفش، مرتب کردن اتاقش، چک کردن برنامه درسی روز بعد، جمع کردن لباسهایش از روی زمین و مانند آن عادت کردهاند، ترک این عادتها یعنی خالی شدن زمان زیادی در روز. فراموش نکنید که برای این زمان برنامهای بگذارید تا دوباره وسوسه نشوید مسوولیتهای فرزندتان را به جایش برعهده بگیرید. خودتان را مشغول کنید و سرگرمی تازهای برای خود پیدا کنید که دستکم آسیبی به فرزندتان نزند.
نتیجهگرا نباشید
یکی از آفتهای مهم در سپردن مسوولیتها به کودکان، در نظر داشتن نتیجه کار به تنهایی است. اگر فقط نتیجه نهایی مهم باشد، وقتی ببینید به نقطه استاندارد شما نرسیده، خودتان آستین بالا میزنید و کارها را انجام میدهید. اما اگر دید خود را تغییر دهید و فرایند انجام کار را در نظر داشته باشید و نقاط مثبت آن را تشویق کنید، در واقع به فرزند خود در پیش رفتن در مراحل لازم، کمک شایانی کردهاید. اگر روزنامهدیواری در حد عالی نیست اما فرزند شما برای انجام آن برنامهریزی کرده یا با دوستانش همکاری کرده یا زمان را در نظر داشته، یا حتی هر نکته ضروری کوچکی را رعایت کرده، آن نکات را در نظر بگیرید، آنها را توضیح دهید و تشویقش کنید.