روایت دو تن از ۱۶ سارقی را که در قالب ۳ باند به ده‌ها خانه در تهران دستبرد زده بودند و کارآگاهان پلیس آگاهی پایتخت در تازه‌ترین عملیات  خود آنها را دستگیر کردند بخوانید؛ یکی می‌خواست ستاره فوتبال شود و دیگری دوبلوری معروف.

به‌ گزارش همشهری آنلاین، سرهنگ علی ولیپور گودرزی رئیس پلیس آگاهی تهران در توضیح تازه‌ترین عملیات پلیس آگاهی تهران گفت: یکی از دغدغه‌های مهم شهروندان بحث مقابله با سرقت منزل است. به همین دلیل تلاش همکارانم که از چند روز قبل به شکل ویژه شروع شده بود به شناسایی و دستگیری ۱۶نفر از سارقان منزل که در قالب ۳باند فعالیت می‌کردند منجر شد.

سرهنگ گودرزی افزود: این سارقان ابتدا اقدام به زاغ‌زنی کرده و پس از شناسایی خانه‌های موردنظرشان با شگرد توپی‌زنی و تخریب قفل در، وارد منازل می‌شدند و اموال قیمتی را به سرقت می‌بردند که براساس برآوردهای اولیه ارزش ریالی اموال مسروقه حدود ۲۰میلیاردتومان است. رئیس پلیس آگاهی تهران افزود: متهمان تاکنون به ۳۰فقره سرقت از خانه‌ها اعتراف کرده‌اند و تحقیقات برای شناسایی تمامی شاکیان ادامه دارد.


می‌خواستم فوتبالیست شوم

کم‌سن‌وسال‌ترین سارقی که از سوی پلیس آگاهی دستگیر شده ۱۹ساله است. می‌گوید از کودکی در محله‌شان فوتبال بازی می‌کرده و آرزویش این بوده که روزی در یکی از تیم‌های مطرح کشور بازی کند و تبدیل به فوتبالیست حرفه‌ای شود اما مسیر اشتباهی انتخاب کرده و حالا به جرم سرقت از منازل دستگیر شده است. گفت‌وگو با او را بخوانید.

پرونده‌ات نشان می‌دهد که سابقه نداری، انگیزه‌ات از سرقت چه بود؟

به خاطر فوتبال.

منظورت چیست؟

دلم می‌خواست فوتبالیست شوم. البته الان هم فوتبالیست هستم. در محل و سالن بازی می‌کنم. سر من یک جورایی دعواست چون مهاجم خوبی هستم اما برای ورود به تیم‌های مطرح کشور فقط این کافی نیست. باید پول خرج کنی که خب من و دوستم این پول را نداشتیم.

دنبال راهی برای پولدار شدن بودم که در محله مان شنیدم تعدادی از بچه‌ها دست به سرقت می‌زنند و پولی خوبی نصیب‌شان می‌شود. برای همین من و دوستم هم تصمیم گرفتیم وارد باند سرقت شویم تا در مدت کوتاهی به پول برسیم و بتوانیم به رؤیای بزرگمان دست پیدا کنیم.

تا به حال کسی را دیده بودی که از این راه به آرزویش برسد؟

نه. اشتباه کردم. تصمیم غلطی گرفتم و مسیر را اشتباهی رفتم.

دوست داشتی در چه تیمی بازی کنی؟

هر تیمی باشد. ما عشق فوتبال بودیم و فقط می‌خواستیم برویم در یک تیم بازی کنیم.

با چه شگردی سرقت می‌کردید؟

آفتاب که غروب می‌کرد کار ما هم شروع می‌شد. می‌رفتیم زنگ خانه‌ها را می‌زدیم و اگر کسی نبود وارد آنجا می‌شدیم. با تخریب قفل در وارد خانه‌ها می‌شدیم. بعد خانه را زیر و رو می‌کردیم و با سرقت طلا و پول خارج می‌شدم. بعد از سرقت هم دور هم جمع می‌شدیم و اموال را بین خودمان تقسیم می‌کردیم.

چقدر از سرقت‌ها گیرت آمد؟

حدود ۱۵۰میلیون تومان.

به‌ نظرت ارزشش را داشت؟

قطعا نداشت. از روی فقر و نداری تبدیل به سارق شدیم و الان هم خیلی پشیمانم. آبرویم نزد خانواده‌ام رفته و شب عید باید زندان باشم.

گفتی مشکل مالی داشتی، از کجا پول آوردی همه دندان‌هایت را لمینیت کردی؟

با پول دزدی انجام دادم. همه رفیق‌هام برای زیبایی لمینیت کرده بودند و نخواستم پیش آنها کم بیاورم.

می‌خواستم دوبلور شوم

سارق دیگری که به‌صورت سریالی از خانه‌های پایتخت سرقت می‌کرد مردی جوان است که می‌گوید آرزویش این بوده که روزی دوبلور معروفی شود اما حالا سر از دنیای مجرمان در آورده است.

شما با چه شگردی خانه‌ها را خالی می‌کردید؟

در خیابان می‌چرخیدیم و به محض دیدن خانه‌ای که چراغش خاموش بود زنگ را می‌زدیم. اگر کسی در خانه بود که خب تشریفمان را می‌بردیم! اما اگر کسی نبود در را تخریب کرده و وارد خانه می‌شدیم و اموال قیمتی را سرقت می‌کردیم.

این شگرد را چطور یاد گرفتی؟

شنیدم و یاد گرفتم! شاید باور کردنی نباشد اما من در قهوه‌خانه از چند نفر که سارق بودند فوت و فن سرقت را شنیدم و بدون کار عملی یاد گرفتم. محله ما سارق پرور است. هر وقت به قهوه خانه می‌رفتم فالگوش می‌ایستادم و از سارقان شگردهایشان را یاد می‌گرفتم. تنها تمرین عملی‌ام هم روی در خانه خودمان بود که امتحان کردم و حرفه‌ای شدم.

انگیزه‌ات از سرقت چه بود؟

چند دلیل داشتم. اول خرید یک ماشین صفر بود. چون خیلی از خلافکارهای محل ماشین و موتور صفر داشتند. با پول دزدی موفق شدم یک پراید صفر قسطی بخرم اما حالا که گیر افتاده‌ام، باید کلیه‌ام را هم بفروشم تا پول شاکیان را پس بدهم!

گفتی دلایل دیگری هم برای سرقت داشتی؟

هدف اصلی‌ام این بود که دوبلور معروفی شوم.

این موضوع چه ارتباطی به سرقت داشت؟

خب باید برای انجام تست دست‌کم یک ماشین زیر پایم می‌بود! من خیلی استعداد دارم و ۷، ۸ مدل صدا بلدم تقلید کنم. معروف‌ترینش دیرین دیرین است. (در این لحظه سارق به تقلید از صدای یکی از شخصیت‌های دیرین دیرین می‌پردازد و می‌گوید: در روزهای گذشته افرادی بودند که دست به سرقت می‌زدند اما آنها در زمان‌های قدیم کارهای شایسته‌ای داشتند مانند برقکاری، پیک موتوری و....

شغلت چه بود؟

برقکار بودم.

مردم باید چه کار کنند تا خانه‌هایشان مورد دستبرد قرار نگیرد؟

اگر این سؤالتان را جواب بدهم که کار و کاسبی سارقان کساد می‌شود! اما حالا که اصرار می‌کنید می‌گویم. فقط و فقط دزدگیر. بهترین روش برای فراری دادن سارقان منزل نصب دزدگیر است. ما سمت خانه‌ای که دزدگیر دارد نمی‌رویم و اگر هم برویم به محض شنیدن آژیر آن فرار می‌کنیم.

حتی نصب دوربین هم فایده‌ای ندارد چون ما صورتمان را به‌صورت کامل می‌پوشانیم یا دوربین را تخریب می‌کردیم. بنابراین بهترین روش استفاده از دزدگیر است.

باندتان چند عضو داشت؟

ما ۸نفریم. البته یکی از اعضای باند به ما خیانت کرد. بعد از آخرین سرقت، اموال سرقتی را بالا کشید. به دروغ به ما گفت خفتش کردند اما خالی بست. حالا شاید هم اعضای دیگر باند او را خفت کرده باشند. هرچه هست باید بعد از آزادی تکلیف این موضوع را مشخص کنم تا ببینم ماجرا چه بوده و این وسط چه‌کسی دروغ گفته و فیلم بازی کرده است!

بعد از آزادی؟ فکر می‌کنی به‌زودی آزاد شوی؟

نمی دانم. امیدوارم به‌زودی آزاد شوم.

منبع: روزنامه همشهری

برچسب‌ها