همشهری آنلاین، شبنم خان مصدق: لیانا شریفیان ، موزیسین و نوازنده ساز نیانبان فرزند محسن شریفیان و میراثدار پدری است که او را از کودکی با نغمهها و نواهای محلی جنوب و بخصوص بوشهر آشنا کرده است. این هنرمند جوان متولد سال ۱۳۷۷ است که در زمینه موسیقی فولکور شناخته شده و مطرح است. اکنون نزدیک به یک دهه است که نیانبان را به عنوان ساز اصلی خود انتخاب کرده است. با لیانا شریفیان که برای موسیقی حد و مرز نمیشناسد و خود را محصور نمیکند، گفتوگو کردهایم
*از چرایی انتخاب نیانبان بگویید؟ آیا صرفا به دلیل رابطه پدرتان با این ساز آن را انتخاب کردید یا دلیل دیگری دارد؟ چون جدای از شرایط موسیقی و محدودیت ها در کشورمان کم پیش می آید زنان نی انبان بنوازند و ایل قبل از شما زنان سابقه نواختن تخصصی نی انبان را داشته اند؟
پدرم و خانواده، دلیل اصلی و انگیزه من برای انتخاب سازنیانبان بود، شرایط خانواده از کودکی به گونه ای بود که به قول مادرم که میگوید:« وقتی در قنداق بودی،اطرافت گروه لیان که از سال ۱۳۷۲ تاسیس شده بود، ساز می زدند و ما تو را وسط گروه می گذاشتیم. درواقع من با این نواها و موسیقیها بزرگ شدم. البته من چون خیلی نی انبان زدن برای خانوم ها رایج نبود، درشانزده سالگی شروع به نواختن کردم. نمی گویم اولین نفر هستم اما بسیار تخصصی نی انبان را دنبال می کنم. حمایت های پدرم و تلاش او برای حفظ موسیقی جنوبی و نواحی را می دیدم که باعث شد به سمت موسیقی نواحی بروم. البته چند سال قبل از من هم پدرم هنرجوی خانم داشتند اما هنوز یک دهه نشده است که خانوم ها شروع به نی انبان زدن کرده اند.
آیا فعالیت خود در حیطه موسیقی را طبق دغدغه خاصی و جدای از فعالیت در گروه لیان پیش میبرید؟
شرایط همیشه برای آدمیزاد به گونه ای رقم می خورد که نمیتواند صرفا دغدغه خاصی را مشخص کند و برای من هم، همه چیز دائما در حال تغییر است. اما همیشه آرزوی قلبی من دانستن تخصصی نی انبان به بهترین نحو است. من در نوزده سالگی در اسپانیا درس خواندم و دیپلم نوازندگی نی انبان اسپانیایی را گرفتم و در بند ها و کنسرت های مختلف نی انبان ایرانی و نی انبان اسپانیایی را می نواختم و اجراهای خوبی داشتیم. در حال حاضردلم می خواهد شاخه های دیگر نی انبان را هم بررسی کنم چون ۱۳۰ کشور در دنیا از ترکیه تا کشورهای اروپایی نی انبان دارند.
باتوجه به اینکه در حیطه موسیقی جنوبی فعالیت می کنید، کمی درباره این نوع از موسیقی از دید یک دختر دهه هفتادی برایمان بگویید.
از نظر من موسیقی جنوب، ندای صلح و شادی دارد و خیام خوانی ای که در بوشهر به واسطه موسیقی رایج می شود، واقعا حال مرا خوب می کند چون مارا به زندگی و حال خوب تشویق می کند.
از وضعیت موسیقی برای زنان در کشورمان بگویید. در طی سالهای فعالیت شما از شرایط و محدودیت هایی که زنان در این حیطه دارند بگویید. آیا شرایط برای فعالان زن موسیقی نواحی مطلوب تر است یا خیر؟
از نظر شرعی نوازندگی خانوم ها ممانعتی ندارد، اما این مساله دلیل بر این نیست که ما از شرایط یکسانی نسبت به مردان برخوردار باشیم و خانم هایی که به موسیقی و مخصوصا موسیقی نواحی وارد می شوند، ترس نادیده گرفته شدن را دارند و این باعث می شود که آنها کمتر حرفه ای به موسیقی نگاه کنند، خارج از مساله درآمد زدایی که مساله جدا و مهمی است.سخت هست اما میشود جلو رفت.
آیا در فعالیت های خود موسیقی تلفیقی را هم لحاظ می کنید؟ اگر بله با چه سبک هایی؟
ما موسیقی تلفیقی داریم و پدرم خودشان موسیقی تلفیقی را با سازها و ژانرهای دیگر در دو آلبوم تهیه کرده اند.
این سبک تا چه میزان بازخورد میان مخاطبان هم سن خودتان داشته چون معمولا رپ و راک و... مورد پسند نسل شماست.
درواقع به خاطر نسل های دیگر و هم نسلان من که گوش موسیقایی شان به سمت دیگر است، در حال فراموش کردن موسیقی نواحی خودهستند. ولی ما در هر منطقه ای کسانی را داریم که سعی به حفظ موسیقی نواحی شان دارند که در این زمینه من پدرم را الگوی خودم قرار داده ام . چون میبینم چگونه با حفظ اصل موسیقی و المان ها و سلیقه مخاطب خود جلو می رود و کار تلفیق را هم انجام می دهد. خود من هم نی انبان ایرانی و اسپانیایی و گیتار الکتریکی را با هم تلفیق کرده ام تا بتوانیم موسیقی فیوژن که مورد پسند نسل من است را داشته باشیم. البته باید به خاطر داشته باشیم که ذائقه موسیقایی تغییر کرده است. .
از ترکیب سازهایی که در گروه استفاده می کنید و همراهی و توازنشان با نی انبان چگونه است . معمولا از چه سازهایی استفاده می کنید؟
از عکس های قدیمی ای که مربوط به سال ۱۸۱۰ میلادی از نی انبان در بوشهر موجود است، نی انبان در کنار دمام که نوعی ساز کوبه ای است دیده شده است. اما در حال حاضر نی انبان با ضرب و تمپو به شکل شاخص همراه است و و در جنوب از کاخن هم استفاده می شود و ما در گروه لیان نوازندهٔ عود و گیتار باس داریم و روی صحنه از نوازندهٔ های مهمان مثل نوازنده دف کمانچه پیانو دعوت می کنیم تا موسیقی خوبی ارائه دهیم. برای مثال پدرم چند سال قبل هم کنسرت مشترکی با سامان احتشامی برگزار کردند. ترکیب نی انبان با عود، ترکیب مورد علاقه خود من است.
با توجه به فعالیت های خود تا به حال چه چشم اندازی برای خودتان در بازار موسیقی ایران و خارج از ایران در نظر دارید؟
من فستیوال های زیادی را در خارج از کشور تجربه کرده ام که آخرین آنها، فستیوالی بزرگ در اسکاتلند بود و نشریه جامع جامعه نی انبان یک مصاحبه به زبان انگلیسی از من منتشر کرد، که عکس من به همراه نی انبان ایرانی روی صفحه اول این نشریه است. چون هدف من و پدرم معرفی موسیقی جنوب ایران و نی انبان به دنیاست و سال گذشته که به مسترکلاس نی انبان موسیقی فرانسه دعوت شدم، راجع به تاریخ موسیقی نواحی کشورمان و نی انبان ایرانی به آنها و هنر جویان توضیح دادم و بسیار با نی انبان ایرانی ارتباط گرفتند. در ایران هم به دلیل سن کم من و رایج نبودن نوازنده نی انبان خانم، بسیاری دیگر از خانم ها به سمت یادگیری نی انبان و فرهنگ موسیقی جنوب ایران آمدند و من خودم هنرجویان بسیاری برای این ساز در سنین مختلف دارم و جالب اینجاست که در کمتر از یک دهه است که خانم ها به گونه ای سمت نی انبان رفته اند که گویی همیشه نی انبان زن خانم در جنوب ایران بوده است و بیشتر هنرجویان آموزش نی انبان را به سبک شنیداری و دیدار، تمایل به یادگیری دارند.
روی سواد موسیقایی مخاطب تمرکز دارید؟ و آیا مخاطبان خود را به سمت تخصصی شنیدن برده اید؟
پدرم کتاب «آموزش نی انبان» را به کمک بابک شهرکی به شکل تئوریک منتشر کرده اند و ما در آموزشگاه از آن برای تدریس استفاده می کنیم. منتهی چون بر اساس نت نوشته شده است، بعضی ها در سنین بالاتر دوست دارند آن را راحت تر و دلی تر آموزش ببینند همانطور که من و قبل از من آموزش دیده بودند چون موسیقی را باید درک و حس کرد.
*چه میزان سعی می کنید که کارهای شاد و فاخر و حرفه ای به مخاطب عرضه کنید و آیا عمدتا از تم های مختلف در کارهایتان استفاده می کنید یا فقط یک تم ثابت؟
نی انبان تم شاد و غمگین دارد که ما معمولا اول کارهایمان در کنسرت ها قطعاتی داریم که ملودی های بسیار احساسی مثال حالت دشتی در موسیقی ایران دارد که ما به آن «حاجیونی» می گوییم با نی انبان می زنیم که برای بعضی آرامش دهنده و بعضی دیگر غمگین است.
قبول دارید موسیقی در ایران بعد تجملاتی پیدا کرده و خیل کثیری از مردم نمی توانند از آن به شکلی که باید بهره ببرند مخصوصا هم سن و سال های خودتان؟ چه کارهایی برای رفع این مسائل انجام داده اید؟
اگر منظورتان بلیت کنسرت هاست بله درست است. هم بلیت کنسرت ها گرانتر شده و هم هزینه سالن کنسرت ها و حتی هنرجویان من هم به دلیل شرایط طاقت فرسای اقتصادی قادر به ادامه کلاس خود نیستند و کلاس را رها می کنند. البته من تا جایی که دیده ام پدرم نسبت به افزایش قیمت ها مراعات می کنند تا همه بتوانند با موسیقی محلی ارتباط بگیرند و لذت ببرند و حتی پدرم از نی انبان الکترونیک هم رو نمایی کردند که با هندزفری داخل گوش می توانیم نی انبان آموختن را یاد بگیریم زیرا نی انبان صدایش بسیار بلند است که پدر قیمت ساز را از دو سال قبل تا الان ثابت نگه داشته است تا همه بتوانند از این ساز استفاده کنند و بهره ببرند که از نظر من هم بسیار تحسین برانگیز است.
فضای موسیقی ایرانی را در حیطه فعالیتی خود چگونه ارزیابی می کنید هم از بعد استاندارد حرفه ای و تخصصی و هم از بعد بازار موسیقی در داخل و خارج از ایران؟
چند سال قبل که شروع به نی انبان زدن کردم خیلی سخت باید به همه توضیح می دادم که نی انبان چیست و هم نسل های خودم را می دیدم که علاقه ای به موسیقی ایرانی که هیچ به موسیقی محلی هم نداشتند اما امروزه واقعا با توجه به فضای مجازی به وجود آمده درکنار تلفیقهای ایجاد شده، میبینم که بسیار بهتر است و مردم بسیار استقبال می کنند و متوجه میشوند که نسبت به موسیقی ای که مربوط به کشورهای دگر است چه سبک متفاوت و فاخری دارد. به نظر من مردم این موسیقی را دوست دارند و قدر میدانند و از هنرمندان خود حمایت میکنند.هماکنون هنرجویان خانم و آقایی که من دارم ، کنسرت می دهند که چندی قبل هم در کرج و تالار وحدت این اتفاق افتاد و ساز نی انبان روز به روز بین مردم جا افتاده تر می شود و می شناسند.
*مسئله ای هست که دلتان بخواهد درباره آن با توجه به شرایطی که موسیقی نواحی دارد طی سال های فعالیتی که داشتهاید، مطرح کنید؟
درباره تاریخ نی انبان دوست دارم توضیح بدهم. تاریخچه انبان به قرن ششم میلادی در حکاکی های طاق بستان کرمانشاه بر میگردد.البته به شکل قطعی و قابل اعتماد از قرن هشتم در حکاکی های شوش و مجسمه ها به ما نشان می دهد که نیانبان وجود داشته است . اسنادی که در کشورهای دیگر مثال یونان پیدا شده ، به قدمت اسناد پیدا شده در ایران نمی رسد و حداقل مربوط به چند قرن بعد است و من همیشه در صحبت هایم در دیگر کشورها این را مطرح می کنم. چون نمی دانستند ما قدیمی ترین اسناد مربوط به نی انبان را فعلا در ایران داریم.