به گزارش همشهری آنلاین، دنیای شعبده پر از افرادیست که هر یک نمایش های خاص خود را اجرا می کنند. شعبده بازها از گذشته های دور تا کنون از محبوب ترین شخصیت ها برای طرفداران دنیای جادو به شمار می رفتند چرا که نه تنها نمایشهای شگفت انگیز آنها تماشاچیان را از دنیای واقعی دور می کند بلکه برای لحظه ای هم که شده این حس را به آنها می دهد که سحر و جادو واقعیت دارد.
هری هودینی با نام واقعی اریک ویس، در سال ۱۸۷۴ در بوداپست مجارستان به دنیا آمد. «رابی مایر ویس» و «سیسیلیا استینر» - پدر و مادر هری- به جز او هفت دختر و پسر دیگر هم داشتند که البته هیچ کدام از آنها به شهرت هری نرسیدند.
زمانی که هری کوچک بود، اجرای نمایشهای عجیب و غریب، از هر کار دیگری برایش جذابتر بود. او نخستین نمایش خود را در نه سالگی به روی صحنه برد؛ از همین زمان بود که نام «هری هودینی» را برای خودش انتخاب کرد، چون به شدت تحت تاثیر «هری کلار» - شعبدهباز معروف آمریکایی- و «جان ایگن رابرت هودینی» - شعبدهباز فرانسوی- قرار داشت و آنها را میستود. همین علاقه شدید باعث شد تا نام مستعار «هری هودینی» را برای حرفه هنریش انتخاب کند.
این شعبدهباز مشهور روزهای اول کارش را با حقهها و کلکهای قدیمی بازی با کارت شروع کرد و آنقدر در این کار مهارت پیدا کرد که به شاه «بازی با کارت» معروف شد. اما این چیزی نبود که او را راضی کند. هری به هدفهای بزرگتری فکر میکرد. به خاطر همین خیلی زود شروع کرد به آموختن فوت و فن شعبدهبازی. هودینی در یکی از اجراهایش با «بس رانر» آشنا شد و همین آشنایی، مقدمه ازدواج آنها بود.
«بس» تا آخرین اجرای هودینی در کنار شوهرش ماند و صحنه را ترک نکرد. هودینی برای اینکه نامش را بیشتر از بقیه شعبدهبازان آن دوران سر زبانها بیندازد، به یک مهارت خاص احتیاج داشت، چیزی که فقط از او ساخته باشد. به خاطر همین، ایده شعبده فرار با دستان بسته را اجرا کرد. البته در روزهای اول اجرای این شعبده چندان موفق نبود و زمانبندیهایش درست از آب درنمی آمد.
اجرای نمایش در سیرک وودویل
نقطه عطف زندگی هودینی سال ۱۸۹۹ بود، وقتی که او تازه ۲۵ ساله شده بود؛ هری در این سال با مدیر یکی از سیرکهای معروف، به نام «مارتین بک» آشنا شد. بک که شدیدا از نمایش فرار با دستان بسته هودینی خوشش آمده بود، به او توصیه کرد که روی این اجرا بیشتر کار کند و حتی اجازه نمایش در سیرک «وودویل» را به این شعبدهباز تازه کار داد. در عرض چند ماه، نام و آوازه هودینی تمام شهر رافرا گرفت و او موفق شد جایگاه خوبی را در این سیرک برای خود به دست بیاورد. تا جایی که در سال ۱۹۰۰ «مارتین بک» تور اروپا را برای هودینی شعبدهباز ترتیب داد و به این ترتیب ورق زندگی شعبدهباز برگشت و شانس به او رو کرد.
از نمایشهای هودینی در اروپا استقبال خوبی به عمل آمد و او به انگلستان، اسکاتلند، هلند، آلمان، فرانسه و روسیه نیز سفر کرد. تماشاچیها شیفته برنامهها و اجراهای قوی او شدند، تا جایی که در اروپا به او یک لقب جدید دادند: سلطان دستبند آهنین. هودینی به هر شهری که میرسید، پلیس محلی را وادار میکرد تا برای جذابتر شدن اجرای نمایش فرار با دستان بسته، با او همکاری کنند. ماموران پلیس هم دست و پاهای هری را غل و زنجیر میکردند و او را به زندان میانداختند.
البته در بسیاری از این فرارهای طاقت فرسا، اول هودینی را به دقت وارسی میکردند تا مبادا وسیلهای با خود داشته باشد که به فرارش کمک کند؛ وسیلهای مثل کلید یا حتی یک سنجاق سر ساده. اما هودینی هیچ چیزی همراه خودش نداشت، با این حال میتوانست به راحتی غل و زنجیرها را باز کند و خودش را نجات بدهد. یکی ازمعروفترین فرارهای او در مسکو اتفاق افتاد، موضوعی که تا مدتها همه درباره آن حرف میزند. هودینی موفق شده بود از ماشین حمل و نقل زندانیان زندان سیبری فرار کند، در حالی که دست و پایش را حسابی قفل و زنجیر کرده بودند!
روزهای شانس آقای جادو
اگرچه هیچگاه خود هودینی ادعا نکرد که قدرتی ماوراءالطبیعه دارد اما اجراها و نمایشهای او آنقدر همه را شگفت زده کرده بود که کم کم همه به این باور رسیدند که این مرد، قدرتی مافوق قدرت بشری دارد. در سال ۱۹۱۲ هودینی معروفترین نمایش خود را با نام سلول شکنجه چینی به اجرا گذاشت. در این نمایش که طرفداران زیادی هم داشت، هری به طور وارونه در یک محفظه شیشهای – آهنی پر از آب آویزان میشد و بعد خودش را نجات میداد. این کار خیلی هم راحت نبود، چرا که لازم بود او برای فرار بیش از سه دقیقه نفسش را حبس کند.
با این حال او باز هم موفق بود. به این ترتیب هری هودینی همیشه چند گام از شعبدهبازان زمان خودش جلوتر بود. با این حال معمای دستان بسته او همیشه سر به مهر نماند و خود هودینی در کتابش با نام «رازهای دستان بسته» که در سال ۱۹۰۹ نوشت، توضیح داد بعضی از انواع قفلها و دستبندها با وارد آوردن فشار و نیرویی معین، قابل باز شدن هستند و بعضیها را هم میشد بابند کفش باز کرد. هری در این کتاب، نوشته بود که باوجود اینکه قبل از اجرای نمایش حسابی او را میگشتند، باز هم او یک کلید کوچک را در دهانش مخفی میکرد تا اینکه در فرصتی مناسب، بتواند از آن استفاده کند.
راز یکی از عجیبترین شعبدههای او هم در این کتاب و از زبان خودش فاش شد، راز شعبده فرار از جلیقه آهنین! هودینی فاش کرد که همیشه وقتی در حال پوشیدن جلیقه آهنین بوده، با فیگور گرفتن و سفت کردن ماهیچههایش، باعث میشد تا فضای بیشتری را در جلیقه بگیرد و بعد با آزاد کردن ماهیچههایش و برگشتن به حالت معمولی، به راحتی میتوانست دستها و شانههایش را از جلیقه بیرون بیاورد.
گرانترین شعبدهباز آمریکا
هودینی در هر اجرا، تجربهای جدید و نکتهای تازه میآموخت. یکی از نکات بسیار ظریفی که هودینی به آن پی برد، این بود که مردم دوست دارند تقلا کردن او را در فرار از جلیقه آهنی با چشمهای خودشان ببینند و به این ترتیب هودینی چندین بار نمایش جلیقه آهنین را درست جلوی چشم تماشاچیان انجام میداد و هر بار بعد از فرار با تشویق مردم روبه رو میشد. سالها گذشت و هودینی همچنان گرانترین شعبدهباز در «وود ویل» آمریکا بود.
یکی دیگر از جذابترین اجراهای هودینی که با استقبال زیاد تماشاچیها روبه رو شد، غیب کردن یک فیل بسیار بزرگ جلوی چشم تماشاچیها در یکی از سالنهایی بود که از نظر مردم هیچ راه فراری نداشت؛ غافل از اینکه در زیر صحنه نمایش، استخری قرار داشت که فیل بیچاره در هنگام غیب شدن در آن افتاده بود. درهر حال این جادوگر بزرگ در سال ۱۹۱۷ به ریاست انجمن شعبدهبازان آمریکا رسید و تا هنگام مرگش، همچنان در این سمت باقی ماند. همچنین در سال ۱۹۲۳ هودینی به عنوان رئیس شرکت «مارتینکا»، قدیمیترین شرکت شعبدهبازی و جادوگری آمریکا انتخاب شد.