به گزارش همشهری آنلاین، امروز نیروهای مقاومت فلسطین در هر محله و منطقه از نابلس گرفته تا اردوگاه جنین قدرت بازدارندگی دارند و رژیم صهیونیستی با هر یورش و حمله، خود را در محاصره نیروهای مقاومت می بیند. در کنار آن، عملیات قهرمانانه را اضافه کنید که اکنون به شکلی روزانه علیه نیروهای اشغالگر در جریان است و این قهرمانان موجودیت رژیم صهیونیستی را متزلزل کرده‌اند و اینجا باید از گروه مقاومت «عرین الاسود» یاد کرد که باعث وحشت سربازان صهیونیستی شده است.
بسیاری بر این باورند که با ورود به دهه هشتم رژیم صهیونیستی، عقیده مردم فلسطین و بسیاری از مردم منطقه در آزادسازی فلسطین استوارتر شده است و این امید و آرزویی است که با توجه به تحولاتی که سرزمین فلسطین اشغالی و منطقه شاهد آن است، تحقق آن نزدیکتر می‌شود.
در کرانه باختری، نه تنها «اسرائیل» موفق به ریشه کن کردن مقاومت نشد، بلکه این مقاومت است که توانست خود را بر دشمن صهیونیستی تحمیل کند. از این رو، مردم فلسطین عزم خود برای آزادسازی قدس که نزدیک تر از همیشه شده است، مضاعف کرده‌اند.
در همین راستا گفت و گویی با «عبدالباری عطوان» مدیرمسئول روزنامه الکترونیکی رأی الیوم مصاحبه مطبوعاتی انجام داده که متن این مصاحبه در ادامه می‌آید:
آخرین اجلاس شرم الشیخ و رایزنی‌های محرمانه‌ای که در آنجا صورت گرفت همچنان موضوع گمانه زنی‌های رسانه هاست!! آیا این درست است که در این نشست بر سر طرحی برای انحلال مقاومت فلسطین در برابر اشغالگری توافق شد؟ آیا این نیز درست است که این مأموریت به تشکیلات خودگردان فلسطین سپرده شده است؟
اجلاس «شرم الشیخ» و قبل از آن اجلاس «عقبه» توطئه بسیار بزرگی بودند که مهم‌ترین هدف آنها سرکوب قیام مسلحانه ای است که در شمال فلسطین اشغالی به ویژه در نابلس و جنین در حال انجام است. اگر ملاحظه کنید دو کشور عربی مصر و اردن سعی دارند که از وقوع انتفاضه فلسطینی در کرانه باختری و غزه جلوگیری نمایند.
بسیار واضح است که اقتدار تشکیلات خودگردان فلسطین نزد نیروهای امنیتی فلسطین که بعد از توافق اسلو توسط ژنرال «دیتون» ایجاد شدند، در حال فروپاشی است و این تشکیلات فلسطین دیگر قادر نیست تا مأموریت خود مبنی بر سرکوب انتفاضه و مقابله با گردان‌های مقاومت در جنین و نابلس، بلطا و یا گردان‌های القسام و … را انجام دهد.
از این‌رو آنها می‌خواهند یک طرح امنیتی جدید تهیه کنند. و این طرح جدید که توسط ژنرال «ونزل» آمریکایی تنظیم شده است همانند طرح قدیم ژنرال «دیتون» است و هدف آن مقابله با تیپ‌های مقاومت در کرانه باختری است. آنها می‌خواهند در طرح جدید خود، حدود ۵ الی ۱۰ هزار شبه نظامی از خائنان تشکیل دهند، خائنانی که حاضرند وجدان خود را بفروشند و روند سرکوب قیام مسلحانه در جنین و نابلس و در شمال کرانه باختری را در دست بگیرند. طبق طرح جدید، آموزش این شبه نظامیان خائن در اردن یا مصر انجام خواهد شد و مأموریت آنها در این طرح، کشتن، تیراندازی، محاصره و جمع آوری اطلاعات در مورد گردان‌های جدید و بسیار مؤثر مقاومت خواهد بود.
چرا مصر و اردن در اجلاس‌های عقیمی همچون اجلاس شرم الشیخ و عقبه شرکت می‌کنند؟ آیا این کار با هدف توطئه برای توقف عملیات‌های مقاومت در برابر اشغالگری انجام می‌شود؟ آنها چقدر قادرند که سطح تنش در سرزمین‌های فلسطینی را کاهش دهند؟ نظر شما در اینباره چیست؟
مصر و اردن نمی‌توانند دستورات آمریکا را رد کنند، زیرا اردن سالانه حدود یک و نیم میلیارد دلار از ایالات متحده آمریکا کمک دریافت می‌کند و اکنون ۱۶ پایگاه آمریکایی در این کشور وجود دارد، این پایگاه‌ها به سلاح‌های مدرن به ویژه پاتریوت مجهز هستند. موشک‌ها و هدف این پایگاه‌ها برای مقابله با هرگونه موشکی است که در شرایط جنگی از ایران به سمت رژیم اشغالگر شلیک می‌شود. این پایگاه‌ها به دلیل اینکه رژیم صهیونیستی در برابر موشک‌های بالستیک ایران نابود می‌شود، ایجاد شدند. بنابراین آنها این پایگاه‌ها را در اردن ایجاد کردند و این کشور هیچ کنترلی بر این پایگاه‌ها ندارد و حتی از تعداد نیروهای حاضر در آن اطلاعی ندارد.
اما در رابطه با مصر؛ این کشور نمی‌خواهد نوار غزه قیام کند، نمی‌خواهد موشک‌هایی از غزه به سمت شهرهای صهیونیستی یافا، حیفا، تل‌آویو، حضره و … پرتاب شود. بنابراین نقش مصر تلاش برای مهار حماس است به خصوص که این گروه مقاومت، موشک‌های بسیار پیشرفته و پهپادهای بدون سرنشین دارد. آمریکا از مصر می‌خواهد که نوار غزه را کنترل کند و به حماس فشار بیاورد تا به گروه‌های نوظهور مقاومت کمک نکند یا به آنها نپیوندد.
ما دقیق نمی‌دانیم که مصر و اردن در جلسات عقبه و سپس شرم الشیخ چه امتیازاتی به آمریکا و رژیم صهیونیستی داده‌اند.
سلاح‌ها در سرزمین‌های اشغالی در حال حاضر بسیار گسترده شده است، و این یعنی اینکه تمام توطئه‌ها و نقشه‌های دشمن به شکست ختم شده‌اند. بیشتر سلاح‌هایی که در کرانه باختری توسط گروه‌های مقاومت جدید استفاده می‌شود، در داخل تولید می‌شوند.
اگر این اطلاعات که بیشتر از سوی منابع صهیونیستی به بیرون درز کرده صحت داشته باشد، این موضوع چه تأثیری بر روابط جناح‌های فلسطینی از یک سو و تشکیلات خودگردان فلسطینی از سوی دیگر خواهد داشت؟ آیا ممکن است که تشکیلات خودگردان فلسطین، در زمینه‌های امنیتی با رژیم اشغالگر تعامل داشته باشد؟
اگر تشکیلات خودگردان به اجرای وظایف امنیتی اجلاس شرم الشیخ و عقبه ادامه دهد، ممکن است شاهد انقلاب مردم فلسطین علیه خود شود و آن را در موقعیتی همانند موقعیت رژیم اشغالگر قرار دهد و نشانه‌هایی وجود دارد که ممکن است در چند روز آینده این امر رخ دهد.
اکنون تمام مناطق همجوار فلسطین در معرض تهدید است، اردن از امنیت خود می ترسد زیرا مردم اردن و فلسطین علیه رژیم صهیونیستی و پروژه آن متحد شده‌اند و چندی پیش نیز شاهد بودیم که وزیر دارایی رژیم اشغالگر قدس «اسموتریچ»، وجود اردن را بر روی نقشه حذف کرد و تاکید کرد که فقط منطقه‌ای به نام «شرق اردن» وجود دارد و اردن غربی متعلق به «اسرائیل» است. لذا مردم اردن نیز در رابطه با نقشه‌های شوم رژیم صهیونیستی نگرانند و با فلسطینی‌ها در یک جبهه شده‌اند، موضوعی که باعث آشفته شدن مقامات اردنی و صهیونیستی شده است.
در اردن ۶۰۰ کیلومتر مرز با سرزمین‌های اشغالی وجود دارد که در صورت نفوذ و استفاده از آن، تهدید وجودی برای رژیم اشغالگر خواهد بود.
وجود جعلی «اسرائیل» به ویژه در برابر قدرت روزافزون محور مقاومت که در جبهه‌های مختلف به پیروزی‌هایی دست یافته، تا چه اندازه در معرض تهدید است؟ و آیا این رژیم همانطور که سید حسن نصر الله به آن اشاره کرده‌اند، وارد مرحله «ویرانی سوم» شده است؟
مسئله مهمی که باید به آن پرداخته شود این است که «اسرائیل» اکنون در حالت وحشت به سر می‌برد و از هر طرف، از جنوب نوار غزه تا جولان و عراق توسط نیروهای مقاومت محاصره شده است. همچنین در جنوب لبنان حدود ۱۵۰ هزار موشک و بیش از ۳۰ هزار پهپاد وجود دارد که تمام فناوری این موشک‌ها و نحوه ساخت آنها از ایران آمده است، به همین دلیل «اسرائیل» ایران را تهدیدی برای وجود خود می‌داند. البته رژیم صهیونیستی نه تنها به این دلیل که ایران به یک قدرت نظامی بسیار پیشرفته منطقه‌ای تبدیل شده و موشک‌های مافوق صوت در اختیار دارد، می ترسد بلکه به این دلیل که از بازوهای مقاومت همانند حزب الله حمایت می‌کند نیز بیمناک است…
علاوه بر این، جنبش انصارالله در یمن نیر وجود دارد، جنبشی که موشک‌هایی دارد که می‌توانند به «ایلات» در جنوب فلسطین اشغالی برسند و همچنین نیروهای حشد الشعبی که موشک و پهپاد در اختیار دارند و چندی پیش شاهد بودیم که چگونه پایگاه‌های آمریکایی در شرق فرات، به ویژه در میدان «العمر» را مورد هدف قرار دادند و این یک پیشرفت بسیار بزرگ است… همچنین شاهد بمباران پایگاه نظامی «التنف» آمریکا در مرز عراق با سوریه از سوی نیروهای حشد الشعبی نیز بودیم.
این پیشرفت بسیار مهم است، زیرا «اسرائیل» در محاصره موشکی قرار گرفته و گنبدهای آهنین آن شکست خورده است. در واقع، این مرحله سومین ویرانی است و سید حسن نصرالله در آن حق داشت. اکنون شاهد مهاجرت معکوس از فلسطین اشغالی به برلین و نیویورک هستیم و این نشان می‌دهد که فروپاشی کامل رژیم صهیونیستی در حال وقوع است و اعتراضات گسترده داخلی علیه نتانیاهو یکی از نشانه‌های آن است.