امسال با پنجاهمین سالگرد درگذشت «پابلو پیکاسو» ‌ مصادف است. به همین مناسبت نگاهی داریم به مسیر پر و پیچ و خمی که این نقاش اسپانیایی را به یکی از آشناترین چهره‌های جهان هنر تبدیل کرد.

به گزارش همشهری آنلاین، ‌ در طول دوران زندگی یک هنرمند، انتظار می‌رود که سبک و موضوع آثار هنری او تغییر کند. این پدیده در تکامل برخی از محبوب‌ترین نقاشان هنر مدرن یعنی «مونه» ‌ و «ون‌گوگ»‌ مشهود است که یکی به سراغ هنر انتزاعی رفت و دیگری رنگ‌های پالت نقاشی‌اش را درخشان‌تر و جسورانه‌تر انتخاب کرد. این تغییرات که در کارنامه هنری اغلب نقاشان چیره‌دست تاریخ هنر وجود دارد، ‌ در تابلوهای نقاشی «پابلو پیکاسو» بسیار پررنگ‌تر دیده می‌شود.

با توجه به دوران فعالیتی که ۷۹ سال طول کشید، ‌ این هنرمند در زمینه نقاشی، سرامیک‌سازی، مجسمه‌سازی، طراحی صحنه و نویسندگی به موفقیت‌هایی دست‌ یافت. مجموعه آثار این هنرمند به منظور بررسی تکامل سبک‌های او، به چند دوره تقسیم می‌شوند: دوره ابتدایی، ‌ دوره آبی، ‌ دوره رُز، ‌ دوره آفریقایی، ‌ کوبیسم، ‌ نوکلاسیسیسم، ‌ سورئالیسم و آثار پایانی.

در ادامه نگاهی اجمالی داریم به تغییراتی که در سبک خلق نقاشی‌های این هنرمند پرآوازه ایجاد شد و برای شروع به سراغ مرحله‌ای می‌رویم که تقریبا ناشناخته است: ریشه‌های پیکاسو در رئالیسم.

دوره ابتدایی

«مرد کلیسا»

پابلو پیکاسو در سال ۱۸۸۱ میلادی متولد شد. والدین او هنرمند بودند و پدر پیکاسو از همان دوران کودکی تکنیک‌های رسمی طراحی را به او آموخت و پیکاسو در سن هشت سالگی توانست به مهارت کامل در خلق نقاشی‌های رنگ روغن دست پیدا کند.

«پرتره مادر هنرمند»

پیکاسو در سن سیزده سالگی فعالیتش به عنوان هنرمند را آغاز کرد و سبک رئال را پیش گرفت و بیشتر علاقه داشت صحنه‌هایی با مضمامین مذهبی و پرتره‌های اعضای خانواده‌اش را نقاشی کند. این رویکرد سنتی و آکادمیک در نقاشی‌های الهام‌گرفته از کلیسا و تصویر عزیزانش همچون نقاشی‌های «مرد کلیسا» ‌ و «پرتره مادر هنرمند» ‌ آشکار است.

«لولا، ‌ خواهر هنرمند» ‌

با این حال، از سال ۱۸۹۷، نقاشی‌های پیکاسو از سبک واقع‌گرایانه فاصله گرفت. نقاشی‌هایی همچون «لولا، ‌ خواهر هنرمند» ‌ بدون شک تحت تأثیر «ادوارد مونک» نقاش اکسپرسیونیست و «تولوز-لوترک» نقاش پست امپرسیونیست خلق شده‌اند و علاقه روزافزون پیکاسو را به تجربه سبکی آزادتر و آوانگارد نشان می‌دهد.

دوره آبی(۱۹۰۱ تا ۱۹۰۴)

«گیتاریست پیر»

پیکاسو در سال ۱۹۰۱ میلادی به نظر می‌رسید که کاملا رئالیسم را رها کرده است. این موضوع را به وضوح می‌توان در انتخاب رنگ‌های او متوجه شد که از رنگ‌های طبیعی به طیف آبی تغییر کرده بود. این تغییر در انتخاب رنگ تا سال ۱۹۰۴ میلادی ادامه پیدا کرد و امروزه به عنوان دوره آبی شناخته می‌شود.

«مادر و کودک»

هنر این دوره هم از نظر رنگ و هم از نظر موضوع تاریک است؛ ‌ رویکردی که احتمالاً ناشی از افسردگی ناشی از خودکشی یک دوست نزدیک او بوده است. آثار هنری تک‌رنگ این دوره اغلب دارای چهره‌هایی هستند که در فقر یا ناامیدی زندگی می‌کنند، مانند نوازنده گیتار لاغر در «گیتاریست پیر» و مادری که در نقاشی «مادر و کودک»، ‌ فرزندش را در آغوش گرفته است.

 دوره رُز(۱۹۰۴ تا ۱۹۰۶)

«آکروبات» ‌

هنگامی که پیکاسو در سال ۱۹۰۴ به «دوره رُز» خود گذر کرد، به نقاشی کردن چهره‌ها به سبک خاص خود ادامه داد. درحالی که رنگ‌های آبی هنوز در این نقاشی‌ها وجود دارد، اما با سایه‌های گرم‌تر همراه شده‌اند. به همین ترتیب، پیکاسو پس از نقل به منطقه «مون‌مارتر» در پاریس، تمرکز خود را از افرادی که در ناامیدی زندگی می‌کردند، به سرگرمی‌ها از جمله آکروبات‌ها و سایر نوازندگان سیرک تغییر داد.

«دوران آفریقایی» (۱۹۰۶ تا ۱۹۰۹)

«خودنگاره»

پیکاسو طی سه سال پس از دوره رز خود، از هنر آفریقایی الهام گرفت. این مرحله که به عنوان دوره آفریقایی او شناخته می‌شود، گرمای دوره رز او را حفظ کرد اما تغییری در سبک و موضوع را منتقل کرد. او به جای به تصویر کشیدن آکروبات‌ها، ‌ نقاشی کردن تصاویر انتزاعی را آغاز کرد. یکی از خودنگاره‌های او تحت تاثیر همین دوره خلق شده است.  

«کوبیسم» (۱۹۰۸ تا ۱۹۱۴)

«گیتار و پارچ روی میز»

کوبیسم ژانری است که موضوعات مورد نظر و اشیا را در قالب اشکالی با زاویه‌های شکسته‌شده به تصویر می‌کشد. «پیکاسو» ‌ و «ژرژ براک» از پیشگامان سبکی بودند که به یکی از مهم‌ترین جنبش‌های هنری تبدیل شد.

«نئوکلاسیسیسم» (۱۹۱۷ تا ۱۹۲۵)

«زنی که مطالعه می‌کند»

پیکاسو با فاصله گرفتن تدریجی از انتزاع کوبیسم، در سال ۱۹۱۷ سبک نئوکلاسیک را دنبال کرد. این تغییر اندکی پس از اولین بازدید هنرمند از ایتالیا رخ داد، جایی که او از طبیعت گرایی موجود در نقاشی های رنسانس ایتالیا الهام گرفت. از جمله نقاشی‌های این دوره به «زنی که مطالعه می‌کند» ‌ می‌توان اشاره کرد.

«سورئالیسم» (۱۹۲۵ تا ۱۹۳۲)

«پیکاسو» ‌ پس از نئوکلاسیسم، دوباره از طبیعت‌گرایی دور شد. در سال ۱۹۲۵ او فعالیت در سبکی را آغاز کرد که به عنوان سبک «سورئال» ‌ شناخته می‌شد، که مشخصه آن تصاویری خیالی از چهره‌هایی با اجزای نامرتب صورت و بدن‌های پیچ‌خورده بود. این سبک «سوررئال» با پالتی از رنگ‌های غیرطبیعی روشن و متضاد تکمیل می‌شد.

با اینکه از پیکاسو به عنوان یک نقاش سورئال یاد نمی‌شود، ‌ اما نقاشی‌های این دوره او نقش مهمی را در این جنبش ایفا کرد.

آثار پایانی

پیکاسو پس از دوره سوررئالیستی و تا زمان مرگش در سال ۱۹۷۳ به نقاشی کردن ادامه داد. با این حال، برخلاف کارهای قبلی او، آثار هنری که در این دوران خلق می‌شدند در سبک خاصی دسته‌بندی نمی‌شوند، زیرا هر کدام عناصر متفاوتی از دوره‌های گذشته او را در برمی‌گیرند.

منبع: ایسنا