به گزارش همشهری آنلاین، اشتباه نکنید او یک مرتاض نیست، شعبدهباز جوانی است که به جز توانایی اجرای این کارها برگ برندهی دیگری هم دارد. این جوان مشهدی ادعا میکند که میتواند حتی راحتتر از آب خوردن، مغز مخاطبانش را هک کند و اطلاعات آنها را به دست بیاورد.
«علی فروتن» تا کنون در کشورهایی مانند قبرس و عراق روی صحنه رفته و با اجراهای عجیب و غریب، مخاطبانش را شگفتزده کرده است. ویدئوکلیپهای زیادی از اجراهای شگفتانگیز این مرد در فضای مجازی دست به دست میچرخد، خلاصه آنچه که در این کلیپها دیده میشود آن است که او میتواند مغز تماشاچیان را هک کند و از اطلاعات سری آنها باخبر شود و مقابل دوربین، اطلاعاتی از ذهن آنها فاش کند.
شاید شما هم جزو افرادی باشید که با دیدن این کلیپها در فضای مجازی، فکر کردهاید که هر دو کاراکتری که در کلیپ حضور دارند یعنی شعبدهباز و مخاطبش هر دو اعضای یک گروه هستند و طبق سناریویی از پیش نوشته شده جلو میروند و قصد دارند با اجرای این سناریو در جلوی دوربین و انتشار این فیلمها در فضای مجازی، به شهرت برسند اما حقیقت چیز دیگری است و هر اتفاقی که در این ویدئوها میبینید واقعی است.
خیلی از افرادی که این کلیپها را دیدهاند دوست دارند بدانند شعبدهبازی که این برنامهها را اجرا میکند کیست و چگونه میتواند کنترل ذهن دیگران را در دست بگیرد. او «علی فروتن» است، شعبده بازی که به خاطر تواناییهایش در زمینهی «هیپنوتیزم» و «کنترل ذهن» به شهرت رسیده است. این جوان بیست و شش ساله خودش را اینطوری معرفی میکند: «من کارهای عجیب و غریب زیادی انجام میدهم مانند خوردن تیغ و ... اما در بین کارهای شگفتانگیزی که انجام میدهد یکی از اجراهایم خیلی طرفدار دارد و آن خواندن اطلاعات ذهن دیگران است.»
بفرمایید کمی هیپنوتیزم
آقای شعبدهباز، تماشاگری که مشتاق است هیپنوتیزم شود را روی یک صندلی مینشاند و کارش را آغاز میکند: «هیچ وقت فردی از قبل انتخاب نمیشود بلکه همیشه این افراد به صورت اتفاقی انتخاب میشوند برای این کار، روشهای خودم را دارم برای مثال گاهی برای انتخاب سوژه توپی به سمت تماشاگران میاندازم تا یک فرد به صورت اتفاقی برای هیپنوتیزم کردن انتخاب شود.»
قدم اول برای انجام این کار این است که فردی دوست داشته باشد هیپنوتیزم شود و ذهن خود را به راحتی به دست فروتن بسپارد: «من با روشهایی که آموختهام و تواناییهایی که دارم میتوانم به ذهن او دسترسی پیدا کنم و ناخودآگاهش را مرور کنم خیلی راحت بگویم که در زندگی او چه گذشته و مثلا اینکه به چه فردی فکر میکند و مشکل امروزش یا حتی آرزویش چیست.»
سختترین کار دنیا
فروتن میگوید اگر کسی از خوانده شدن اطلاعات ذهنش بترسد هیپنوتیزم کردن او کار بسیار سختی است: «اصولا افرادی را که از هیپنوتیزم شدن حتی کمی بترسند به هیچ وجه هیپنوتیزم نمیکنم چون این افراد در ناخودآگاهشان نمیخواهند که اطلاعاتشان خوانده شود و من نیز باید دقیقا شبیه یک روانشناس برخورد کنم و راز دیگران را فاش نکنم.»
این شعبدهباز جوان میگوید هیپنوتیزم کردن، کار یک روانشناس و روانکاو است و هک کردن اطلاعات مخاطبان و ذهنخوانی آنها کاری است که فقط میتوان با تکیه بر علم روانشناسی آن را انجام داد: «من برای اینکه بتوانم ذهن یک انسان را بخوانم شبیه یک روانکاو و روانشناس تحقیق و تمرین کردهام.»
یکی از ترفندهای او برای خواندن ذهن، دانستن زبان بدن است: «می توان با توجه به زبان بدن اشخاص، آنچه در ذهنشان اتفاق میافتد را فهمید. یکی از راهکارهای من برای ذهنخوانی دقت به زبان بدن است.»
ارتباط با ارواح
او خاطرهای تعریف میکند از یک اجرای جالب که جلوی چشم دهها نفر آن را انجام داده است: «من در کشور قبرس برنامه اجرا کردهام همچنین در کشورهایی مانند عراق و ... روی صحنه رفتهام.»
مرد ذهنخوانی ایران ادامه میدهد : «در یکی از برنامههایم، پیرزنی از من خواست تا ذهن او را بخوانم، قبول کردم و توانستم بدون اینکه هیپنوتیزمش کنم اطلاعاتی از ذهنش به دست بیاورم، به آرامی به او گفتم همسرت را یک ماه پیش از دست دادهای و این روزها به فکر پسر کوچکت هستی، شوکه شد و به گریه افتاد. جالب است بدانید بعد از آن، این خانم مسن با من تماس گرفت و گفت میخواهد با روح همسرش در ارتباط باشد و از من خواست که کمکش کنم. او فکر میکرد من با عالم متافیزیک در ارتباط هستم و میتوانم با ارواح ارتباط برقرار کنم. به او گفتم که چنین کاری از دست من بر نمیآید (میخندد).»
فرو بردن میخ در بینی
قدرت خاص او در «منتال»، یکی از شاخههای هنر شعبده بازی، در حدی است که باعث شده حتی «آنتونی جک کویین» یکی از شعبدهبازهای معروف دنیا در یک ویدئوی چند دقیقهای فروتن را جزو یکی از نوابغ شعبدهبازی دنیا معرفی کند.
این مرد مرموز، خودش را اینطوری معرفی میکند: «در همهی شاخههای هنر شعبده تجربه دارم، میتوانم در خیابان برای مردم تردستی کنم یا روی استیج بدون استفاده از وسایل مختلف، مردم را شگفتزده کنم اما در این میان علاقهی خاصی به رشتهی منتال دارم، برای مثال یکی از کارهایی که میتوانم اجرا کنم این است که میخهای بسیار بزرگ را جلوی چشم شما در دو سوراخ بینیام فرو میکنم بدون اینکه ذرهای خون از بینیام بیاید.
برای این کار سالها تمرین کرده و حتی آسیب دیدهام.»در حالی که یک دریل را بر میدارد و متهاش را سفت میکند میگوید: «میخ که دیگر از مد افتاده است (میخندد). در حال حاضر من این متهها را در سوراخهای بینیام فرو میبرم. به هر حال باید پیشرفت کرد.»
خوردن شیشه
لامپ ۱۰۰ را مقابل چشمان تماشاگران میشکند و شروع میکند به خوردن تکههای شیشهی لامپ. تماشاگران با دیدن این صحنه با دو دست جلوی چشمانشان را میگیرند تا شاهد لحظهی پاره شدن اعضای داخل و خونریزی دهان او نباشند ولی فروتن انگار نه انگار که شیشه میخورد. او آنها را مثل تکههای چیپس میبلعد: «یادم هست یک بار زمانی که خیلی جوان و بی تجربه بودم، بعد از خوردن تکهای شیشه حس کردم قسمتی از لثهام تا انتها پاره شد، آن روز اجرا را به سرعت تمام کردم و خودم را به یک درمانگاه رساندم متاسفانه درست حدس زده بودم یک تکه شیشه، لای دندان من رفته و لثهام را بریده بود، این کار باعث شد من جراحی لثه انجام دهم.»
خوردن شیشه را یک کار بسیار حساس معرفی میکند و میگوید نمیداند بعد از جویدن، شیشهها تبدیل به چه چیزی میشوند: «نظرات دربارهی اینکه شیشه بعد از بلعیدن چه میشود زیاد است اما به نظر من احتمالا هر اتفاقی برای شیشه بلعیده میافتد در درون معده است اینکه چرا شیشه پس از خوردن به مری و ...آسیب نمیرساند موضوعی است که خود من هم از آن بیخبر هستم. در دنیا افراد زیادی ادعا دارند که شیشه میخورند اما فقط چند نفر از آنها هستند که به صورت واقعی شیشه میخورند سایر افراد از حقه استفاده میکنند. در کار من حقهای نیست و حاضر هستم در نزدیکترین فاصله با مخاطب این کار را انجام بدهم.»
راه رفتن روی شیشههای خرد شده
یکی دیگر از تواناییهای علی فروتن راه رفتن روی شیشههای خرد شده است: «وقتی دیدم یک شعبده باز خارجی این کار را انجام میدهد شروع به تحقیق در این باره کردم و مدتی بعد تمرینهایم برای راه رفتن روی شیشههای خرد شده آغاز شد و بالاخره توانستم روی شیشههای شکسته راه بروم، خیلی زود هم همه چیز طوری پیش رفت که قرار شد روی استیج جلوی چشم صدها تماشاگر این کار را انجام بدهم. از آنجا که بی تجربه بودم متاسفانه یکی از پاهایم دچار جراحت شد و خونریزی کرد اما من برنامه را قطع نکردم و بعد از اینکه اجراهایم به پایان رسید به درمانگاه رفتم، پایم ۱۲ بخیه خورد و به خاطر این جراحت چند روزی درگیر درمان بودم.»
من و دیوید بلین و درن براون
این جوان بیست و شش ساله، از ۱۲ سالگی شعبده بازی را شروع کرد : «از ۱۲ سالگی علاقهی خاصی به شعبدهبازی پیدا کردم، آن روزها یک فیلم از شعبده بازی معروف «دیوید بلین» دیدم و از اجراهای او شگفتزده شدم.»
از اجراهای مهم این شعبدهباز آمریکایی میتوان به زنده به گور شدن و بیرون آمدن بعد از هفت روز، ۶۲ ساعت زندگی در قفس یخی و زنده ماندن زیر آب در یک حباب شیشهای به مدت هفت روز اشاره کرد.
این شعبدهباز مشهور توانسته نام خود را در کتاب رکوردهای گینس ثبت کند.
او در گینس رکورددار حبس نفس به مدت هفت دقیقه و ۳۰ثانیه است. همچنین او برای اشخاص مشهوری از جمله بیل گیتس، هیلاری کلینتون، جورج دبلیو بوش و آرنولد شوارتزنگر به صورت خصوصی برنامه اجرا کردهاست: «فیلمی از این شعبده باز مرا به شدت ترغیب کرد تا به سمت یادگیری شعبده بروم. من شعبده را دوست داشتم به خاطر اینکه هنر کشف مرموزها بود و فقط شعبده بازها بودند که از رازهای یکدیگر خبردار میشدند.»
او اشارهای میکند به یکی دیگر از افرادی که در زندگی حرفهایاش نقش داشتند و میگوید که «درن براون» توانسته است مسیر زندگیاش را تغییر دهد: «درن براون شخصی است که به دلیل ذهنخوانیهایش، خیلیها معتقدند که قدرت ماوراءالطبیعه دارد، ولی او این ادعاها را رد میکند و معتقد است که هیچ کسی قدرت ماوراءالطبیعه ندارد. براون موفقیت خود در ذهنخوانی را حاصل ترکیبی از «شعبده، پیشنهادگری، روانشناسی، گمراه کردن و هنر صحنه» میداند. او از طریق اطلاعات و مهارتهایش، وانمود میکند که میتواند روی فکر افراد تاثیر بگذارد و مغز آنها را بخواند.
در حقیقت، با پیشنهادهای ظریف، اداره کردن فرایند تصمیمگیری و خواندن نشانههای ظریف فیزیکی و روانشناسی و توجه به زبان بدن از طرز فکر افراد آگاهی پیدا میکند.»