به گزارش همشهری آنلاین، این افراد، رژیم خوراکی ویژه، زبان خاص و حتی سبک زندگی خاص خودشان را دارند، بعضی از این مردم به کلی از دنیای جدید کناره گرفتهاند و با همان روشهای قدیمی، زندگیشان را ادامه میدهند. مطالعهی زندگی این انسانهای بدوی برای مردمشناسان دانشگاهی کار بسیار دشواری است تا جایی که عدهای از آنها با اینکار، جانشان را به خطر انداختهاند. بسیاری از قبایل باستانی هنوز هم با انسانهای متمدن اخت نیستند و آنها را به چشم دشمن میبینند اما برخی دیگر از قبایل باهوشتر، با برگزاری برنامههای خاص و قبیلهای، پول فراوان گردشگران را به جیب میزنند و گذرشان هرچند وقت یکبار هم به شهر میافتد. در این گزارش، سراغ خاصترین قبیلههایی رفتهایم که مردمشناسان توانستهاند دربارهشان اطلاعات کسب کنند. قبیلههایی که با وجود داد و ستد با شهرهای متمدن هنوز هم جزئیات زیادی برای کشف شدن دارند اما چه کسی است که جرئت کند به تیرهای زهرآلودشان نزدیک شود.
جنگجویان عقاب طلایی
مردم این قبیله جزو بدویترین مردمی هستند که هرچند از تمدن اطلاعاتی دارند و مردم متمدن را دیدهاند ولی تلاش میکنند تا از هیاهوی دنیا کنار کشیده و با روشهای قبیلهای و سنتی خاص خودشان، زندگی را بگذرانند. آنها تنشان را با لباسهایی که از پشم گرگ به دست میآید میپوشانند و با این روش، خودشان را در برابر سرمای طاقتفرسا حفاظت میکنند. آنها شیوهی عجیبی برای زندگی دارند. از جمله آداب و رسوم عجیبشان این است که بچهها را از ۱۳سالگی به شکار کردن وادار میکنند. بچههای قبیلهی «عقاب طلایی» باید از ۱۳ سالگی به دنبال شکار گرگ باشند.
آنها بعد از اینکه اولین گرگ زندگیشان را شکار کردند میتوانند نشان ویژهی قبیله را به دست بگیرند و رسما یک عضو بالغ قبیله بشوند. افراد این قبیله حدود ۱۰۰ هزار نفر تخمین زده میشوند ولی کسانی که به عنوان شکارچی بزرگ یا دارندهی نشان عقاب طلایی شناخته میشوند، فقط ۲۵۰ نفر هستند. یکی از ویژگیهای عجیب این قوم افزایش تعداد زنان آن نسبت به تعداد مردانشان است. اهالی جوان قبیله و به خصوص مردان آنجا به شهر رفته یا آنجا را برای همیشه ترک میکنند. در نتیجه جای مردان و زنان در آنجا عوض شده و به جای پسران ۱۳سالهی شکارچی، زنان دنبال شکار گرگ میروند.
قبیلهی رقص اسکلتی
این گروه آنقدرها هم قدیمی به نظر نمیرسند ولی در بین کسانی که در زمینهی قبیلههای باستانی تحقیق میکنند، به عنوان شیادترین قبیلهی باستانی شناخته شدهاند. اهالی این قبیله، با اینکه چندان قدیمی و باستانی نیستند ولی خودشان را به شیوههای جدیدی آرایش کرده و رقصهای تازهای به نام «رقص اسکلتی» ابداع کردهاند تا از این راه بتوانند پول توریستهای علاقهمند و سادهدل را به دست بیاورند.
مردان قبیله معمولا صورتشان را به شکل اسکلت نقاشی میکنند چون به نظرشان، این کار باعث ترس دشمنان و حتی حیوانات میشود. دربارهی شیوهی زندگی این اقوام اطلاعات خیلی زیادی در دسترس نیست اما آنطور که بعضی از مردمشناسان گفتهاند مردم این قبیله در خانههای مشترک زندگی میکنند.
یکی از دلایل دیگری که نام افراد قبیلهی اسکلتی را به عنوان شیاد بر سر زبانها انداخته، این است که این مردان رقاص برای به دست آوردن توجه گردشگران حاضرند هرکاری بکنند. از نظر متخصصان مردمشناسی این گروه منقرض شدهاند و تنها دلیلی که آنها را کنار هم نگه میدارد استفاده از پول و ثروت گردشگران خارجی است.
قبیلهی دوگون
قوم دوگون را به عنوان یکی از بدبختترین اقوام بدوی در جهان میشناسند. معمولا قومهایی که جزو قبایل قدیمی دنیا هستند اگر با جهان متمدن در ارتباط باشند، خودشان را فراموش کرده و سعی میکنند تا به دنیای تازه وارد شوند. قوم «دوگون» هم تلاش کرده بودند تا با ارتباط گرفتن با خارجیها و نمایش دادن ویژگیهای خاصشان، با دلارهای خارجی زندگی کنند ولی بخت با آنها یار نبود. توریستها، هوای این قوم بدوی را نداشتند، از برنامههایشان هم هیچ استقبالی نکردند.
در نتیجه این مردم مجبور شدند با همان روشهای قدیمی خودشان به زندگی ادامه دهند. یکی از چیزهایی که در سبک زندگی آنها بسیار مهم بود، پیوستگی زیادشان با نیهای «بائوباب» بود. آنها تمام وسایل مورد نیاز زندگیشان، از طناب گرفته تا خانه و حتی بخشهایی از پوشاک را از گیاه میساختند و آثار هنری متعددی هم با همین گیاهان میساختند که به نظر خودشان بسیار جالب بود. تنها راه امرار معاش افراد این گروه بدوی فروش همین آثار هنری است. به جز این، هیچ درآمد دیگری وجود ندارد واز سر ناچاری به همان سبک زندگی گذشته برگشته است.
قبیلهی «هیمبا هردرس»
این مردم هرچند زندگی آدمهای متمدن را از نزدیک دیدهاند ولی کمترین ارتباط را با جوامع متمدن برقرار میکنند. بعضی از عشیرهها و اقوام قدیمی یا باستانی، بر اثر فشارهایی که به آنها وارد میشود یا به خاطر جذابیت دنیای مدرن، قبیلهی قدیمیشان را ترک میکنند ولی مردم قبیلهی «هیمبا هردرس» هیچ تمایلی به دنیای جدید ندارند و با همان امکانات قدیمی خودشان خوش هستند.
این قوم عجیب با اینکه به لباسهای غربی هم دسترسی دارند و مکدونالد در یکی از شهرهای نزدیک به قبیلهشان شعبه زده، ترجیح میدهند با همان شیوههای قدیمی زندگی کنند. غذایشان عموما از شیر بز و فرآوردههای آن تامین میشود.
خانهی این قوم با گل پوشیده شده و با سوزاندن فضلهی خشک شدهی حیوانات، گرما و انرژی مورد نیازشان را تامین میکنند. رژیم خوراکی و سبک زندگی این افراد کاملا ویژهی خودشان است. این مردم به استفاده از اسکناسهای رایج کشورشان تمایل چندانی ندارند.
معیار ثروت در میان این مردم نامیبیایی، بر اساس تعداد گاوهای هر خانواده سنجیده میشود. هرکس گاو بیشتری در خانه داشته باشد پولدارتر است. این قبیلهی قدیمی کشور نامیبیا حدود ۲۰ تا ۳۰ هزار نفر جمعیت دارند و جزو معدود گروههایی هستند که نگرانی چندانی بابت انقراض آنها وجود ندارد.
قبیلهی بایاکا
مردم قبیلهی آفریقایی بایاکا سالهای زیادی است که در جنگلهای آفریقا زندگی میکنند و همیشه هم به عنوان یکی از مرموزترین و عجیبترین اقوام باستانی جهان شناخته شدهاند.
آنها دقیقا همان شکل و شمایلی را دارند که در داستانهای تخیلی یا ماجراجویانه نمونههایشان را دیده بودیم. این قبایل جزو گروههایی هستند که به سحر و جادو معتقد بوده و تصور میکنند که میتوانند شکارها یا قربانیهایشان را با روشهای خاصی مسخ کنند.
گفته میشود توانایی شگرف این قوم در استفادهی دقیق و خاص از داروهای طبی بومی، هنوز هم جزو مسائل ناشناختهای است که حتی انسانهای مدرن هم نتوانستهاند چیزی دربارهی آن بفهمند.
جالبترین نکته، وفاداری افراد این قوم به سنتهایشان است. سرمداران بزرگ قبیله به هیچ عنوان حاضر نیستند رازهای قبیله را فاش کرده یا اطلاعاتشان را با آسایش دنیای جدید عوض کنند. زبان و شیوهی شکار کردن آنها هم خاص و منحصر به فرد است.
قبیلهی نانت
آدم با دیدنشان یاد افسانههای قدیمی اسکیمویی مثل سپید دندان میافتد. مردمی که در سیبری، در دمای منفی ۵۰ درجهی سانتیگراد زندگی میکنند، هنوز هم زنده هستند و همچنان با همان روشهای قدیمی، روزگارشان را میگذرانند. سوار بر ارابه جابهجا میشوند. خانههایشان یکسری سرپناه یخی است و زندگیشان با شکار ماهی و فک میگذرد. اعضای قبیلهی نانت در یک منطقهی نسبتا بزرگ در نزدیکی قطب که از نظر حجم حدودا به اندازهی کشور فرانسه است، زندگی میکنند.
اهالی نانت تا همین چند وقت پیش در یک منطقهی بکر و یخزده زندگی میکردند ولی پس از کشف گاز در قطب که در دههی ۱۹۷۰ میلادی (۱۳۵۰ خورشیدی) اتفاق افتاد، به ناچار جای دیگری را برای زندگی انتخاب کردند. اسکیموها جزو قبایلی بودند که تا حد زیادی تسلیم شرایط محیط شده و بعد از کشف گاز، عدهی زیادی از آنها سبک زندگی غربی را انتخاب کردند.
قبیلهی «هولی ویگمن»
افراد این قبیله، موجودات عجیبی هستند. لباس چندانی به تن نمیکنند و بیشتر از اینکه به فکر پوشاندن بدنشان باشند، سرشان را حفظ میکنند! آنها از موی خودشان کلاههایی بافته و آن را روی سرشان میگذارند. مردم این قبیله جزو شگفتآورترین انسانهای جهان هستند.
آنها مثل اجدادشان صورتشان را رنگ میکنند و معتقدند که رنگ زرد صورت، آنها را برای افراد قبیله جذابتر میکند. ضمن اینکه در مقابل بقیهی افراد و دشمنان هم با همین رنگ زرد صورت مصون خواهند بود. به جز کلاه عجیب و صورت زردرنگ، ویژگی مهم دیگرشان، تبرهایی است که همهجا همراه میبرند. حرکات موزون با نام «رقص پرندهای کلاسیک» هم جزو آداب و رسومشان است که با نمایش دادن آن پول زیادی به جیب میزنند.
منبع: سرنخ. دوهفته نامه حوادث و شگفتیها. شنبه۲۱ اسفند ۱۳۹۴.