به گزارش همشهری آنلاین، حالا این کارها فقط مخصوص محلات قدیمی تهران نیست و در هر گوشه جهان، ورزشکاران تنومندی پیدا میشوند که دست به کارهای عجیب و غریب میزنند اما از وقتی اینجور برنامهها به عنوان ورزش شناختهشده و رقابتهای داغی بر سر آنها شروع شد، ایرانیها از قافله جا ماندند و از آن به بعد باید هرازگاهی از اخبار میشنیدیم مردی تنومند با سنگ چندتنی روپایی میزند، دیگری در ینگه دنیا با یک دستش کوه را جابهجا میکند و با تعجب گوش میکردیم ...تا اینکه یکدفعه جوانی از اهالی خاش به استعدادش پی برد و توانست با دندانش کامیون ۶تنیای را دنبال خودش بکشد.
ازدحام جمعیت در ۲ طرف یک مسیر خطکشی شده، تونلی انسانی ساخته و همهمهای برپاست. هر کس چیزی میگوید؛ یکی با قاطعیت میگوید: «نمیتواند». بغلدستیاش جواب میدهد: «قبلا هم این کار را کرده». پیرمردی هم که آن اطراف است، میگوید: «خودم در تلویزیون دیدم یک خارجی این کار را میکرد»... جوانی با لباس ورزشی قرمز رنگ وارد میشود. همه سوت میکشند. جوان با گامهایی آهسته به سمت کامیونی یخچالدار میرود. چشمها در تعقیب گامهای اوست. اسماعیل طنابی را که یک سرش به کامیون وصل است، برمیدارد.
جمعیت به هیجان میآید و دوباره ولوله به پا میشود. نگاه جوان روی جمعیت میدود؛ اضطرابی پنهان. این اولین برنامه عمومی اوست. طناب را به دندانهایش میبندد و شروع میکند. نفسها در سینه حبس شده است. کامیون تکان نمیخورد. همه بهتزده او را نگاه میکنند. اسماعیل با تمام قوا سعی میکند گامی به پیش بردارد. مدیر برنامههایش با صدایی بلند او را تشویق میکند.
جوان یکبار دیگر فریادی سرمیدهد و چرخ کامیون میچرخد. حالا صدای صلوات میآید و بعد، حرکت دوباره چرخ؛ او موفق شده است.
اسماعیل، جوان ۲۸ سالهای است که کامیون ۶تنی را ۶۴ متر با دندان خود کشید و رکورد جالب توجهی را به نام خودش ثبت کرد. او متأهل است و از راه کارگری ساختمان روزگارش را میگذراند. مشکلات مالی بدجوری گریبان او را گرفته. خودش میگوید: «ما خانواده پرجمعیتی بودیم؛ ۲برادر و ۵خواهر. پدرم یک مغازه داشت که کفاف مخارجمان را نمیداد. از وقتی هم که دیسک کمر گرفت، همه کارها افتاد روی دوش من. به همین خاطر حتی نتوانستم دیپلم بگیرم. بعدش هم که ازدواج کردم و هنوز مشکل مالی دارم».
اسماعیل برخلاف مردان آهنین، جثه چندان بزرگی ندارد؛ ۱۷۰ سانتیمتر قد و۸۰کیلوگرم وزن. با وجود این، از بچگی ورزش میکرده و به مسابقات قویترین مردان جهان علاقه خاصی دارد؛ «پسرعمهام که از علاقه من خبر داشت، همیشه فیلم و سیدیهای این مسابقات را برایم میآورد و با هم تماشا میکردیم. عبدالوحید، مربی، مدیر برنامهها و مشوق من است».
اسماعیل از مدتها پیش تصمیم گرفت گرههای بزرگ را با دندان باز کند. مربیاش میگوید: «اسماعیل به صورت تفریحی، کیسههای آرد یا سیمان را با دندان بلند میکرد. گاهی بعد از کار روزانه، همراه بقیه دوستانمان برای تفریح به کوه و دشت میرفتیم و آن موقع بود که شیرینکاریهای اسماعیل گل میکرد. او حتی بعضی وقتها ماشین وانتمان را با طناب به دندانش میبست و آن را جابهجا میکرد. ۳۰ متر میکشیدش. همه ما از این قدرت او تعجب میکردیم». البته کارهایی که اسماعیل انجام میداد، به توصیه متخصصان باید زیر نظر مربیهای ویژه باشد وگرنه میتواند خطرهای زیادی داشته باشد.
اسماعیل حرفهای میشود
این تفریح و سرگرمی کمکم برای اسماعیل جدی شد. او که اوایل فقط میتوانست اجسام ۴۰کیلویی را با دندانش بلند کند، بعدا به این فکر کرد که حالا چرا سراغ لقمههای بزرگتر نروم. ۳ماه پیش بود که یک یاعلی گفت و توی خط حرفهای شدن افتاد. اولش با یک تویوتای وانتبار شروع کرد. شالگردنش را بست به سپر ماشین، تمام قدرتش را در پاهایش جمع کرد و با اینکه عضلات پا و گردنش به شدت منقبض شده بود، بیخیال نشد؛ «باید آن را جابهجا میکردم. به پاهایم فشار بیشتری آوردم و تمام بدنم را عقب کشیدم و بالاخره تویوتا تکان خورد». همان چند متر حرکت وانتبار کافی بود تا اسماعیل با پشتکار بیشتری به کارش ادامه بدهد.
هیچکس باور نمیکرد
اسماعیل نه مربی بدنسازی داشت، نه تغذیه اصولی و نه وسایل ورزشی به دردبخور؛ هر چه بود، همت خودش و پیگیریهای عبدالوحید بود. حالا او دیگر هر روز تمرین میکرد و بالاخره در همان مدت ۳ماه مطمئن شد که دیگر وقت عمل فرا رسیده است. او تصمیم گرفت یک کامیون یخچالدار را که وزنش به ۶تن میرسید جابهجا کند.
اینطور شد که عبدالوحید افتاد دنبال جور کردن مقدمات کار؛ «با چند خبرنگار صحبت کردیم اما جدی نگرفتند. به ما میگفتند اینجور کارها در ایران امکان ندارد ولی ما کوتاه نیامدیم. با فدراسیون وزنهبرداری در تهران تماس گرفتیم اما یکی از مسؤولان به ما خندید و جواب داد آقا مثل اینکه زیاد فیلم خارجی تماشا میکنید. باز هم ناامید نشدیم؛ اینبار با بخش خبری ۲۰:۳۰ تماس گرفتیم و آنجا گفتند باید با صداوسیمای خاش هماهنگ کنیم».
بالاخره یکی پیدا شد که حرفهای اسماعیل و عبدالوحید را جدی گرفت و روزی را تعیین کرد؛ «گفت ساعت ۳بعدازظهر در فرمانداری باشید تا ما هم از نزدیک برنامه را ببینیم».
دردسر پشت دردسر
بعد از کلی دویدن دنبال این و آن و اصرار که اسماعیل میخواهد کامیون ۶تنی را با دندانش بکشد، جوان ورزشکار خاشی و مدیر برنامههایش تازه رسیدند به اول خط. قبل از اینکه اسماعیل بخواهد ماشین یخچالدار را با دندان بکشد، عبدالوحید پیشنهاد داد برای رسمیت بخشیدن به موضوع، از لباس ورزشی استفاده کند. او خودش مسؤولیت تهیه وسایل مورد نیاز اسماعیل را به عهده گرفت و به اداره تربیت بدنی خاش رفت تا لباس و گرمکن و کفش ورزشی تهیه کند.
اما اداره تربیت بدنی با درخواست عبدالوحید موافقت نکرد؛ «هرچقدر تلاش کردیم با درخواستهایمان موافقت نکردند، شاید هم باور نکردند. چارهای نداشتیم و خودم با هزینه شخصی، وسایلی را که اسماعیل لازم داشت، تهیه کردم». مشکل لباس حل شده بود ولی هنوز زمین برگزاری برنامه، خطکشی نشده بود و باز هم عبدالوحید دست به کار شد و خودش زمین را خطکشی کرد تا برنامه بدون مشکل برگزار شود. حالا خطکشی مسیر تا عدد ۵۰متر آماده شده بود.
اجرای برنامه
ساعت ۴بعدازظهر بود و جمعیت مشتاق آماده برگزاری برنامه. اسماعیل در حالی که گرمکن قرمز رنگی به تن داشت، از راه رسید. جمعیت زیادی آمده بودند و همه چیز برای اجرای برنامه آماده بود. اسماعیل، ریسمان سفید رنگ را به دندان گرفت و تمام قدرتش را در پاهایش جمع کرد و حرکت کرد. فشار، روی عضلات پشت پا و گردن اسماعیل بود و این را میشد از رگهای متورم گردنش فهمید. اسماعیل تلاش میکرد ماشین را حرکت دهد. کامیون به سختی از جایش کنده شد اما بعد از کمی حرکت، روی غلتک افتاد. مسیر خطکشی شده، ۵۰متر تعیین شده بود اما اسماعیل رکورد ۵۰متر را زد و آن را به ۶۴ متر و ۱۰ سانتیمتر رساند.
عبدالوحید میگوید: «وجود کیسههای سیمان پشت ماشین و ازدحام بیش از حد مردم در صحنه باعث شد که اسماعیل نتواند رکورد بیشتری بزند». اسماعیل که از ثبت چنین رکوردی هیجانزده شده است، میگوید: «قدرتهای انسان نهفته است؛ وقتی موقعیت پیش بیاید تازه به وجود آنها پی میبرد. موقعی که ماشین را میکشم احساس درد نمیکنم؛ تنها فشاری که میآید، روی عضلات پایم است؛ آن هم به این دلیل که تمرین خوبی ندارم». بعد از این رکوردزنی بود که مسؤولان هم موضوع را جدی گرفتند. قلندر زهی- رییس اداره تربیت بدنی خاش- به استعداد خدادی اسماعیل اشاره میکند و میگوید: «ما بعد از دیدن صحنه کشیدن خودرو توسط او، وسایل بدنسازی و ورزشی اختصاصی و یک مربی تخصصی بدنسازی به نام محسن جمشید زهی را در اختیارش قرار دادیم تا آمادگی جسمانی بهتری به دست بیاورد».
کدام امکانات؟
اسماعیل میگوید اداره تربیت بدنی خاش به او قول مساعد داده تا تمامی هزینهها و وسایل ورزشیای را که مورد نیازش است تامین کند اما عبدالوحید که در جریان تمام اقدامات و درخواستهای اسماعیل از تربیت بدنی است، حرف دیگری میزند: «نه، چنین قولی از طرف مسؤولان تربیت بدنی خاش به ما داده نشده است و اگر هم اسماعیل گفته تربیت بدنی درباره قراردادن امکانات و وسایل همکاری میکند، به خاطر رودرواسی این حرف را زده. مسؤولان تا بهحال قولهای متعددی دادهاند ولی به یکی از آنها هم عمل نکردهاند».
اسماعیل و پسرعمهاش الان به دنبال یک حامی یا سرمایهگذار هستند تا با در اختیار داشتن امکاناتی مناسب، برای شرکت در مسابقات بینالمللی قویترین مردان جهان آماده شوند.
رکوردهای رویایی
اسماعیل حالا آرزوهای بزرگ در سر دارد و به فکر رکوردزنی با وزن ۱۷ تن و ۵۰۰ کیلو است؛ رکوردی که به گفته اسماعیل، تا به حال در ایران سابقه نداشته است. قلندر زهی- رییس اداره تربیت بدنی خاش- هم فرجه زمانی ۲ماه را تعیین کرده تا بدن اسماعیل به قدر کافی آماده و ورزیده شود تا او در برنامهای تازه، یک تریلی را با دندانش بکشد.