به گزارش همشهری آنلاین، شاید بتوان یک تصمیم چالشبرانگیز که آتش سختی و مشقت زندگی معلولان و خانوادههای آنها را شعلهورتر کرد همین حذف ردیف بودجه قانون حمایت از معلولان در بودجه ۱۴۰۲ دانست. در حالی که بسیاری از معلولان و خانوادههای آنها در حداقلهای زندگی خود اعم از تأمین دارو، معیشت و اشتغال ماندهاند حذف ردیف بودجه حمایت از معلولان همچون تیر خلاصی بر پیکر نیمه جان این قشر از جامعه بود که همیشه قربانی غفلت و کمکاری مسئولان میشوند.
حذف ردیف بودجه حمایت از معلولان اوضاع را از آنجایی بغرنجتر کرد که ترکشهای این تصمیم اشتباه علاوهبر معلولان و خانوادههای آنها دامن مراکز توانبخشی را هم گرفته تا جایی که بسیاری از آنها را در معرض تعطیلی قرار دارند.
یک بانوی گلستانی که چهار فرزند معلول سهم او و همسرش از دنیا شد نیز از این تصمیم دولت گلهمند است و اظهار میکند؛ با وجود وضعیت نامناسب مالی، چارهای جز سپردن جگرگوشههایم به مراکز شبانهروزی توانبخشی نداشتم آخر نگهداری آنها در خانه در شرایطی که پدر از پا افتاده شده راحت نیست. ما علی و علیاکبر را به یک مرکز شبانهروزی و نعیمه و کلثوم را به مرکز توانبخشی دیگری سپردیم.
ناهید قائمی میگوید؛ همسرم بیشتر از ۷۰ سال سن دارد و از کارافتاده شده و هیچ شغلی ندارد و در این شرایط چهار فرزند معلول داریم که در مراکز توانبخشی شبانهروزی نگهداری میشود.
این مادر چهار معلول ادامه میدهد؛ شرایط نگهداری چهار فرزند معلول در خانه در توان ما نبود اما حالا که در مراکز شبانهروزی نگهداری میشوند پرداخت شهریه ماهانه، هزینه لباس، دارو و امثال آن برای ما کمرشکن است.
وی با بیان اینکه با وجود آنکه چهار فرزند معلول داریم اما هنوز از حق مسکن برخوردار نشدیم، میافزاید؛ علاوه بر چهار فرزند معلول چهار فرزند دیگر هم دارم، متأسفانه در حالی که برای گذران زندگی و تأمین هزینههای چهار فرزند معلول خود در شرایط سختی قرار داشتیم تصمیم دولت در حذف ردیف بودجه معلولان سختیهای ما را دوچندان کرد.
امیدی به بهزیستی نیست
راحله خواهر یکی دیگر از معلولان که در یکی از مراکز شبانهروزی نگهداری میشود، میگوید؛ پدر و مادرم چند سالی است که فوت کردند و برادرم در یکی از مراکز شبانهروزی نگهداری میشود، هزینههای نگهداری و شهریه این مراکز به شدت افزایش پیدا کرده و من مستأجر که توان گذران زندگی خود را ندارم چطور میتوانم هزینه نگهداری برادرم در مراکز توانبخشی را تأمین کنم؟
زینب هم مادر دو معلول است که یکی از آنها در مرکز نگهداری میشود و دیگری را مجبور است در خانه نگهداری کند او نیز از بیتوجهی دولتمردان به معلولان گلهمند است و میگوید؛ خانوادهها دیگر توان ندارند و بهزیستی و مسئولان استانی نیز به داد ما نمیرسند حداقل آقای رئیسی صدای ما را بشنود.
وی که دو فرزند در آستانه ازدواج دارد، میگوید: نمیدانم در این بلبشو چه کنم، پسرانم از آینده ناامید شدند.
برخی از کارشناسان حوزه توانبخشی هم میگویند؛ پرداخت شهریه یک میلیون تومانی برای استانی که جزء چهار استان فقیر کشور است در توان آنها نیست، خانوادههای بیپناه معلولان میخواهند خیرین، دولت و مجلس وارد عمل شوند تا از زندانی که اقتصاد و معیشت برای آنها ساخته خارج شوند.
بهزیستی مراکز توانبخشی را رها کرد
مدیرعامل انجمن عالی توانبخشی استان گلستان که ۲۵ سال سابقه فعالیت در حوزه توانبخشی را در کارنامه خود دارد و مدیر یک مرکز توانبخشی شبانه روزی در گرگان است، در گفتگو با ایسنا میگوید؛ بهزیستی از جمله سازمانهایی بود که مستثنی از خصوصیسازی نبود و بخشی از خدمات و فعالیتهای این سازمان به بخش خصوصی واگذار شد که یکی از این خدمات، توانبخشی است.
«یونس سدنی» ادامه میدهد؛ در سالهای ۷۶ تا ۷۸ هزینه سرانه هر مددجو برای دولت هزینهبردار بود لذا اقدام به کوچک کردن بدنه و واگذاری به بخش خصوصی کرد و نظارت بر عملکرد مراکز توانبخشی را بر عهده گرفت، قبل از تشدید تحریمها و تا سال ۱۳۹۷ یارانه پرداختی با تورم و خدماتی که دولت از مراکز توانبخشی میگرفت برابر بود و برای مراکز توانبخشی خصوصی و دولت توجیه اقتصادی داشت اما متأسفانه سازمان بهزیستی از جایی مراکز را رها کرد و بحث نظارتی را برعهده گرفت در واقع دولت یارانه پرداخت میکرد اما با میزان تورم همخوانی نداشت.
وی میافزاید؛ متأسفانه از سال ۱۳۹۷ به بعد یارانه پرداختی به مراکز خصوصی توانبخشی با تورم اختلاف فاحش داشت با این وجود باز هم مراکز توانبخشی از سد مشکلات گذر میکردند اما بیشترین چالش طی دو سال اخیر گریبان مراکز توانبخشی را گرفت.
مدیرعامل انجمن عالی توانبخشی استان گلستان ضمن انتقاد از حذف ردیف اختصاصی بودجه حمایت از معلولان در سال ۱۴۰۲، گفت: در گذشته سازمان بهزیستی براساس این ردیف قانونی موظف بود بودجه موردنظر را برای معلولان هزینه کند اما در حال حاضر با حذف این ردیف قانونی، مقرر شد این بودجه در اختیار سازمان بهزیستی قرار گیرد و این سازمان میزان یارانه پرداختی، کمک هزینه و غیره به هر مددجو را تعیین کند.
با حذف ردیف حمایت از حقوق معلولان در ردیف بودجه علاوه بر آنکه شفافیت در تخصیص و هزینهکرد اعتبارات قانون وجود نخواهد داشت سهم معلولان در اعتبارات بهزیستی نیز مشخص نخواهد بود و این سازمان میتواند به صورت سلیقهای نظر خود را درباره سهم تخصیصی قانون معلولان مشخص کند.
مراکز توانبخشی از تورم جا ماندند!
سدنی تأکید میکند؛ سال گذشته سازمان بهزیستی اعلام کرد با توجه به بودجهای که دولت در اختیارش قرار داد، میتواند ۳۵ درصد به مراکز توانبخشی روزانه و ۵۰ درصد به مراکز توانبخشی شبانه پرداخت کند و متأسفانه تا انتهای سال روی حرف خود ایستاد و درک نکرد که این میزان پاسخگوی نیاز مراکز شبانهروزی نیست؛ در واقع یارانه پرداختی دولت به مراکز روزانه یک میلیون و ۸۳۰ هزار تومان و برای مراکز شبانه توانبخشی سه میلیون تومان است حال آنکه با بررسی وضعیت فعلی جامعه خواهیم دید که مراکز توانبخشی عقبتر از تورم هستند.
وی می گوید؛ سازمان برنامه و بودجه، مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی، سازمان بهزیستی و مراکز خصوصی توانبخشی با کمک دادگستری در سال گذشته کارشناسانی را به منظور ارزیابی هزینههای مراکز توانبخشی اختصاص دادند که پس از بررسی رقم سرانه هزینه تمامشده برای هر مددجو در مراکز روزانه توانبخشی پنج میلیون تومان و برای مراکز شبانهروزی ۱۰ میلیون تومان تخمین زدند که هم مراکز توانبخشی و هم سازمان برنامه و بودجه با این رقم تعیین شده موافق بودند.
مدیرعامل انجمن عالی توانبخشی استان گلستان از کمکاری بهزیستی در حمایت از حقوق معلولان و مراکز توانبخشی گلایه میکند و ادامه میدهد؛ در جلسهای که مرداد ماه برگزار شد به ما اعلام کردند حداقل هزینه تغذیه برای یک مددجو در مرکز شبانهروزی روزانه ۱۰۰ هزار تومان است که در ماه به سه میلیون تومان میرسد این در حالی بود که کل یارانه پرداختی به مراکز توانبخشی سه میلیون تومان بود! آیا سازمان بهزیستی در جریان این مغایرت نبود؟
بیش از ۲۵۰۰ مرکز توانبخشی در آستانه تعطیلی
سدنی با بیان اینکه تغذیه تنها یک بُعد مسئله است و دغدغه های دیگر اعم از پرداخت حقوق پرسنل، هزینه های دارو و درمان، پوشاک و غیره نیز برعهده مراکز توانبخشی است، می افزاید؛ سازمان بهزیستی باید پشتیبان و حامی ما باشد اما متأسفانه این سازمان هنوز به اهمیت دو هزار و ۵۰۰ مرکز توانبخشی خصوصی که بیمنت خدمات میدهد پی نبرده است.
وی با اشاره به اینکه مراکز توانبخشی در وضعیت فعلی نمی توانند دوام بیاورند و چاره ای جز تعطیلی ندارند، می گوید؛ بودجه ما از یارانه دولت و شهریه خانواده ها تأمین می شود اما در استان کم برخورداری مانند گلستان، خانواده ها توان پرداخت ۷۱۰ هزار تومان شهریه را ندارند لذا بار آن بر روی مراکز خصوصی توانبخشی می افتد اما مراکز خصوصی ملزم به ارائه خدمات هستند و هر لحظه توسط کارشناسان بهزیستی رصد می شوند حال با این وضعیت چطور باید خدمات مطلوب ارائه دهند؟
مدیرعامل انجمن عالی توانبخشی استان گلستان یادآور می شود؛ ما نمی توانیم به مددجویان غذا ندهیم یا وقتی بیمار شد برای درمان آنها اقدام نکنیم و یا برایشان دارو تهیه نکنیم و یا وقتی تخت آنها خراب شد اقدام به تعمیر آن نکنیم، به طور قطع هیچ کدام از مراکز توانبخشی نمیتواند با این یارانه پرداختی ادعا کند که خدمات عالی میدهد در واقع خدمات به معلولان زیر چتر بودجه رفته و در این میان، صرفاً مددجویان و پرسنل مراکز توانبخشی ضرر میکنند.
خفگی مراکز توانبخشی زیر فشار تورم
سدنی اضافه میکند؛ ما تمام تلاش خود را به کار گرفتیم تا فقط مراکز توانبخشی را سرپا نگه داریم، آنقدر گلوی ما زیر بار تورم و کمبود اعتبار تحت فشار است که در آستانه خفگی قرار داریم. سیاست های سازمان بهزیستی باید براساس تورم روز تغییر کند نه اینکه به ما بگویند «شرایط همین است ناراحتید مرکز را تعطیل کنید!» در همین مرکز باب الحوائج ۸۲ نفر مشغول به کار هستند اگر این مرکز تعطیل شود تکلیف کارکنان و خانواده های آنها چه می شود؟
وی با اشاره به اینکه مسئولان تصور می کنند ما در هر شرایطی فعالیت می کنیم اما اینطور نیست و بسیاری از مراکز در آستانه تعطیلی قرار دارند، گفت: کارشناس دادگستری یارانه پرداختی هر مددجو برای سال ۱۴۰۱ در مرکز شبانهروزی را ماهانه ۱۵ میلیون و ۶۰۰ هزار تومان تعیین کرده ما نمیگوییم دولت این میزان یارانه را به ما پرداخت کند اما حداقل ۱۰ میلیون تومان یارانه را پرداخت کند.
دولت برای بودجه ۱۴۰۲ اصلاحیه میدهد/ بهزیستی بازگشت ردیف بودجه حمایت از معلولان را پیگیری کند
نماینده مردم گرگان و آققلا در مجلس شورای اسلامی با اشاره به چالش مراکز تحت پوشش بهزیستی پس از حذف ردیف بودجه قانون حمایت از معلولان اظهار کرد: مراکز توانبخشی در سایه تورم و افزایش قیمتها دچار مشکل شدند چراکه هزینه های نگهداری معلولان در این مراکز به شدت افزایش یافته است.
«رمضانعلی سنگدوینی» در گفتگو با ایسنا با بیان اینکه در حال حاضر یارانه پرداختی دولت به مراکز توانبخشی پاسخگوی نیاز معلولان نیست، افزود: بارها خانوادههای معلولان به ما مراجعه کردند که پرداخت شهریه ماهانه در توان آنها نیست از طرفی توان نگهداری فرزند معلول خود در منزل را ندارند.
وی میافزاید؛ در شرایطی که خانوادههای دارای معلول توان پرداخت شهریه ماهانه را نداشته باشند و مرکز توانبخشی هم نتواند از پس هزینهها برآید روند خدماتدهی به معلولان دچار اختلال میشود.
نماینده مردم گرگان و آققلا در مجلس شورای اسلامی، خواستار حمایت بیشتر مسئولان از خانوادههای دارای معلول شد و گفت: خانههای سالمندان و مراکز توانبخشی و نگهداری معلولان باید مورد توجه قرار گیرند، متأسفانه با وجود افزایش قیمتها و تورم، تعرفه و یارانه مراکز توانبخشی در دو سال اخیر افزایش نداشته حال آنکه معلولان نیاز به توجه دارند و دولت نباید این قشر را نادیده بگیرد.
معلولان و مراکز توانبخشی نیازمند نگاه ویژه دولت
سنگدوینی تأکید میکند؛ در نشست مشترک دولت و مجلس شورای اسلامی که با حضور رئیس جمهوری برگزار شد به این نتیجه رسیدیم که لایحهای برای اصلاحیه بودجه ۱۴۰۲ تهیه شود تا برخی از موارد و بندهایی که در بودجه مغفول مانده مورد توجه قرار گیرد، ما امیدواریم وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی، سازمان بهزیستی کشور و مراکز توانبخشی به این نکته توجه داشته باشند تا دغدغه معلولان در بودجه لحاظ شود.
وی اضافه میکند؛ به نظر میرسد در لایحه برنامه هفتم توسعه باید سازمان هایی مانند کمیته امداد، سازمان بهزیستی و امثال آن مورد توجه ویژه قرار بگیرند و نیازها و دغدغههای آنها به طور دقیق احصاء و لحاظ شود.
به گزارش ایسنا، خطر تعطیلی مراکز توانبخشی و مشقت معلولان و خانوادههای آنها تنها بخش کوچکی از آسیبهای حذف ردیف اعتباری اجرای قانون حمایت از معلولان در بودجه سال ۱۴۰۲ است، بسیاری از معلولان، کارشناسان و فعالان حوزه توانبخشی این تصمیم غلط دولت را در تناقض آشکار با روح مستقل بودن قانون حمایت از معلولان دانستند که آسیبهای متعددی را به دنبال دارد و هرگونه حمایت قانونمند از معلولان را تحتالشعاع خود قرار میدهد.
از آنجایی که توجه به معلولان و مستضعفان از شعارهای دولت سیزدهم یاد میشود انتظار میرفت دولت در مسیر عدالت اجتماعی و کاهش فقر بهجای حذف بودجه معلولان نسبت به افزایش اعتبارات این بخش اقدام میکرد. قطعا اعتبارات ناچیز معلولان در دریای بزرگ بودجه قطرهای ناچیز است و دولت باید در حذف ردیف بودجه معلولان تجدیدنظر کند.
از سویی دیگر انتظار میرود سازمان بهزیستی نقش خود را به عنوان یک نهاد حمایتی ملی و مطالبهگر حقوق جامعه هدف خود از دولت و سایر دستگاههای اجرایی کشور پیگیری کند و به جای پذیرش بیچون و چرای تصمیمات دولتها، پناهگاه ذینفعان آسیبپذیر که صدای آنها به گوش مسئولان نمیرسد، باشد.