به گزارش همشهری آنلاین، جمیله شیخی فیلمها و سریالهای زیادی بازی کرده است. او را در نقشهای منفیاش در سریالهای پاییز صحرا و پدرسالار و تولدی دیگر به یاد میآوریم و همینطور در نقش ماندگار مادر در مسافران بهرام بیضایی و آخرین فیلمش کاغذ بی خط ناصر تقوایی.
اما او پیش از اینها کارش را با تئاتر شروع کرد. در ابتدای جوانی درس موسیقی میخواند، اما برای اولین بار که نمایشهایی را در تئاتر سعدی دید که توسط گروه عبدالحسین نوشین تأسیس شده بود، به تئاتر و بازیگری علاقهمند شد.
استاد آوازش، فاخره صبا، که پدرش پسرعموی ابوالحسن صبا بود و از فرانسه برگشته بود، با حس کردن علاقه او به تئاتر میگوید بین موسیقی و تئاتر یکی را انتخاب کند و او تئاتر را انتخاب میکند و به گروه شاهین سرکیسیان میپیوندد. جمیله شیخی در یکی از معدود مصاحبههایش با مجله گزارش فیلم در سال 71 گفته است: «من هم به گروه شاهین سرکیسیان پیوستم که دوست نزدیک صادق هدایت بود و در آنجا با جعفر والی، پرویز بهرام، بیژن مفید، علی نصیریان و فهیمه راستکار آشنا شدم. مدتی کار کردم اما متاسفانه نمایشنامههای شاهین سرکیسیان توقیف شد و به صحنه نرفت. در همان موقع دیوید سون که دکترای تئاتر آمریکا را داشت به ایران آمد و کلاسهایی در انجمن ایران و آمریکا برگزار کرد. چهار ماه در آنجا تمرین کردم ولی دیوید سون به زودی بازگشت و دکتر مهدی فروغ که رئیس دانشکده هنرهای دراماتیک بود، تمام شاگردان سرکیسیان را به تعلیم تئاتر واداشت که دوره بسیار پربار و مفیدی بود.»
سال 1336 است که بالاخره با نمایش پدر برای اولین بار روی صحنه میرود. او در همان مصاحبه در باره این اولین شب روی صحنه بودنش گفته است: «بسیار مضطرب بودم و زانوهایم میلرزید و نمیتوانستم بایستم، اما بعد از اینکه چند جمله گفتم به خودم مسلط شدم.»
سالهای بعد با راه افتادن واحد نمایش تلویزیون ملی و پخش زنده تله تئاتر از تلویزیون، جمیله شیخی در بسیاری از این تلهتئاترها بازی میکند. اولین کار تلویزیونیاش نمایشنامهای بود به نام «مادر» به کارگردانی حمید سمندریان: «در آن زمان 29 سال داشتم و اکثر خانمها دوست داشتند نقش جوانها را بازی کنند، ولی برای من جوان و پیر اهمیتی نداشت و با کمال میل این نقش را پذیرفتم.»
او در باره حضور در نمایشهای تلویزیونی گفته است: «یک جور ترس و دلهره داشتم. هر اتفاقی که میافتاد تماشاگر شاهد آن بود و اگر اشکالی در بازی به وجود میآمد به هیچ وجه قابل اصلاح نبود. حتی یک بار دکور درخت در حین بازی افتاد و همه هول شده بودند اما دوربین بلافاصله صحنه دیگر را گرفت و در این فرصت دوباره دکور را درست کردند.»
او همزمان روی صحنه و در تئاترهای تلویزیونی حضور داشت و با بهترین کارگردانهای تئاتر کار کرد. کسانی مثل حمید سمندریان، جعفر والی، رکنالدین خسروی، عباس جوانمرد، علی نصیریان و داوود رشیدی.
یکی از تلهتئاترهای او کاری بود از علی نصیریان با نام خودکشی که تیرماه 1339 پخش شد و علی نصیریان و محمدعلی کشاورز هم در آن بازی میکردند. به جز این، جمیله شیخی چندین تله تئاتر دیگر هم با علی نصیریان کار کرد. از جمله «بعد از سی سال» با بازی خود نصیریان، جمشید مشایخی، جمشید لایق و اسماعیل شنگله، تله تئاتر بن بست که سال 1340 پخش شد و مرداب که مرداد 1343 پخش شد. او با عباس جوانمرد هم چند تئاتر تلویزیونی کار کرد. مثل ویلای یوکا که آبان ۱۳۳۹ پخش شد و در آن محمدعلی کشاورز، اسماعیل داورفر، علی نصیریان، ایرج تاجبخش، عباس جوانمرد، عباس امجدی و عزتالله انتظامی بازی میکردند. همینطور «مسافران» با متنی از اکبر رادی. او در تله تئاتر گل یاس نوشته و کار محمود استادمحمد هم بازی کرد که سال 64 از تلویزیون پخش شد.
به دلیل آموزشهای دکتر فروغ بلند و کوتاهی نقش اصلا برایش اهمیتی نداشت: «کتر مهدی فروغ ما را طوری تعلیم داده بود که به نقش کوچک و بزرگ اهمیتی نمیدادیم. نقش کوچک هم مال هنرپیشه است ولی متاسفانه به محض اینکه یک نقش کوچک به بازیگران پیشنهاد میشد قبول نمیکردند من هیچ وقت با بازی در نقش کوچک، کوچک نشدم. آن وقتها برای بازی در هر نمایشنامه تلویزیونی 250 تومان دستمزد میگرفتیم.»
او در همان مصاحبه با گزارش فیلم، خاطرهای از بازی در نقش یک خدمتکار که فقط دو بار قهوه میآورد، تعریف کرده است: «یک بار علی نصیریان پیشنهاد یک نقش کوچک به عنوان خدمتکار منزل به من کرد و گفت: این خدمتکار یک بار فنجانهای قهوه را میآورد و یک بار هم میبرد قبول میکنی یا نه؟ گفتم با کمال میل من برای آنکه کمک او باشم پذیرفتم و نصیریان هم لطف کرد و همان 250 تومان را به من پرداخت کرد.»او همچنین دو نمایش تلویزیونی هم کارگردانی کرده است:«قلب سرگشته» در سال 1343 و «محکوم به اعدام » در سال 1350.
جمیله شیخی بعد از سالها کار بازیگری، دوم خرداد 1380 درگذشت.