که اولاً با نگاه ترکیبی به همه معارف بشری نظر میکند و ثانیا تمامی تلاشهای علمی و عملی را مقدمهای برای عبادت میداند و در این راه به مرحله سوم دینداری راه مییابد و با شهادت، عبادت عملی و علمی خود را کامل میسازد.
معلمی شغل و حرفه نیست، بلکه ذوق و هنر توانمندی است معلمی در قرآن به عنوان جلوهای از قدرت لایزال الهی نخست ویژه ذات مقدس خداوند تبارک و تعالی است.
نخستین آیات قرآن که بر قلب مبارک پیغمبر اکرم (ص) نازل شد، به این هنر خداوند اشاره شده است.
بخوان به نام پروردگارت که جهانیان را آفرید. انسان را از خون بسته سرشت بخوان ! و پروردگارت کریمترین است همان که آموخت با قلم، آموخت به انسان آنچه را که نمی دانست.
در این آیات خداوند، خود را «معلم» میخواند و جالب این که معلم بودن خود را بعد از آفرینش پیچیدهترین و بهترین شاهکار خلقت، یعنی انسان آورده است. مقام معلم بودن خدا، بعد از آفرینش قرارداد. نوعی انسانی را که هیچ نمی دانست، به وسیله قلم آموزش داد که این از اوج خلاقیت و هنر شگفت خداوند در امر آفرینش حکایت دارد. از این رو، میتوان گفت که هنر شگفت معلمی از آن خداوند عالم است.
خداوند از آن جهت به وصف (اکرمیت) و نامحدود بودن کرامتش، توصیف شد که علم و دانش را به بشر ارزانی داشته است. اگر هر مزیت دیگری، جز علم و دانش، معیار فضیلت به شمار میرفت، شایسته بود همان مزیت با وصف (اکرمیت) در ضمن این آیات همراه و هم پا گردد و آن مزیت به عنوان معیار کرامت نامحدود خداوند به شمار آید. کرامت الهی در این آیات با تعبیر «الاکرام» بیان شده است. چنین تعبیری میفهماند که عالیترین نوع کرامت پروردگار نسبت به انسان با والاترین مقام و جایگاه او، یعنی علم و دانش هم طراز است.
خداوند متعال نسبت به شان و مقام عالم و متعلم عنایت خاصی مبذول داشته و آنان را بر سایر طبقات ممتاز ساخته است.
معلم میسوزد ولی نمی سوزاند، هدایت می کند و گمراه نمیسازد، آتش درونش سرد است و سلام، و دود او همچون عود و رایحهاش جهانگیر. معلم چراغ هدایت و کشتی نجات است. معلم راهنمای خوبیها و نیکیها و هدایتگر و بیدار کننده است.
همان گونه که معلمی شغل انبیاست و امت سرگردان را از وادی جهل و ضلالت به سر منزل هدایت و سعادت و از دریای پرتلاطم فساد و انحراف به ساحل امیدبخش نجات و نیکبختی میرساند. سرنوشت جوامع بشری مرهون سعی و تلاش آموزگاران و معلمان است. چون بزرگانی که هر کدام منشا خیرات و برکاتی برای مسلمانان شد در قدرت و توان هیچ کس نیست که مقام و ارزش معلم را برشمارد. چنان که هیچ کس را یارای آن نیست که فعل ایزد بستاید یا نقش عظیم رسولان الهی را بر کاغذ بنشاند.
از این رو، خداوند متعال نسبت به شان و مقام عالم و متعلم عنایت خاصی مبذول داشته و آنان را بر سایر طبقات ممتاز ساخته است. او به شخصیت آنان ارج نهاده و برای آنان امتیاز ویژه ای قائل شده است.
معلمی شغل نیست؛ معلمی عشق است. اگر به عنوان شغل انتخابش کردهای رهایش کن و اگر عشق توست، مبارکت باشد! ” این جملهای بود که معلم بزرگوار، شهید محمدعلی رجایی گفتند. آری معلمی عشق است و اگر این عشق نباشد، تحمل سختیهای آن بسیار دشوار خواهد بود.
معلمها دقیقاً همان کسانی هستند که با دقت و مواظبت جوانه ذاتی انسان را میپرورانند و راه درست را به او نشان میدهند و زمانی که او را به درختی مقاوم تبدیل کردند، در مسیر اصلی خود رها میکنند تا بارور شود. معلمها سرشارند از حس عشق و محبت و صبر و استقامت. مانند مادری مهربان کودک را نوازش میکند، به او درس میدهد و او را بزرگ میکند.
معلم گاهی مانند پدری سخت گیر دانشآموز را به جلو هل میدهد و گاهی او را مورد سرزنش قرار میدهد و آنگاه که کودک بزرگ شد و پا گرفت و راه افتاد در گوشهای مینشیند و اوج گرفتن او را تماشا میکند، معلمها همان پیلهای هستند که به دور کرم ابریشم میپیچند و آن را در قنداق خود و در آغوش خود نگاه میدارند، دقیقاً مانند سپری در مقابل سرما و گرما و در مقابل سختیها حفظ میکنند و آنگاه که کرم ابریشم بال گرفت و بالهای رنگارنگ خود را گشود از پروانه جدا میشود و اوج گرفتن او را نظاره میکند.
تجلیل معلم، سپاس از انسانی است که هدف و غایت آفرینش را تأمین و سلامت امانتهایی را که به دستش سپردهاند، تضمین میکند.