همشهری؛ بچهها- شهره کیانوش راد: خانم کِلِر ژوبرت نویسندهای است که در کشور فرانسه متولد شده است. او پس از مسلمان شدن و ازدواج به کشور ما آمد و ساکن ایران شد. الان حدود 25 سال است که برای کودکان داستان مینویسد و تصویرگری میکند.
او در این باره میگوید:
«وقتی بچه بودم، مثل پسر کوچولوی داستان «پس مرتضی کو؟»، مدرسه را خیلی دوست داشتم، و بیشتر از مدرسه هم، کتاب خواندن را. برای همین نویسنده شدم و برای بچهها داستان مینویسم.
از سالها پیش که این کار را شروع کردم تا به امروز، کتابهای مختلفی را نوشتم و تصویرگری کردم که شاید بعضی از شما بچهها، آنها را خوانده باشید، مثل «کلوچههای خدا»، «خداحافظ راکون پیر» یا «داستانهای موموشی». یکی از جدیدترین کتابهایم همین کتاب «پس مرتضی کو؟» است.»
پس مرتضی کو؟
داستان «پس مرتضی کو؟» داستان واقعی یک پسربچه است که مدرسه را خیلی دوست داشت، چون آنجا بیشتر از هر جای دیگری میتوانست چیزهای جدید یاد بگیرد. آن زمان، یعنی حدود صد سال پیش، مثل الان نبود که بشود از کتابهای مناسب کودکان یا فضای مجازی چیزی یاد گرفت.
اصل این داستان و ادامهاش واقعی بود. اما برای تعریف کردن آن، من چند شخصیت تخیلی هم به وجود آوردم که داستان جذابتر شود: یک مورچه و یک سنجاقک و یک گنجشک و یک جغد کوچولو که سعی میکنند مرتضیِ گم شده را پیدا کنند...
این داستان را از روی خاطرات کودکی شهید مرتضی مطهری نوشتهام. همان پسر بچهای که وقتی بزرگ شد، دانشمند خیلی مهمی شد و یکعالمه کتاب هم نوشت.
شهید مطهری تلاش زیادی کرد تا دین اسلام را بیشتر و بهتر معرفی کند و نشان بدهد که این دین چقدر میتواند به ما کمک کند تا زندگی بهتری داشته باشیم، برای همین دشمنان زیادی هم داشت، و کمی بعد از انقلاب، یکی از این دشمنان او را شهید کرد. روز شهادتش «روز معلم» نامگزاری شده. من خیلی خوشحالم که توانستم در باره شهید مطهری، داستانی بنویسم تا بچهها با این مرد بزرگ آشنا شوند.
آرزوی نویسنده
امیدوارم همه کودکان ایران و جهان بتوانند در آینده انسانهای مفیدی بشوند، در هر زمینهای که دوست دارند و توانایی بیشتری دارند، و به بهتر شدن دنیا کمک کنند.
کاش شما بچهها، دفترچه خاطرات داشته باشید و اتفاقات جالب زندگیتان را یادداشت کنید، تا بعد که بزرگ شدید، بشود از روی این خاطرات داستانهای قشنگی نوشت.