محمدحسین صفارهرندی عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام در یادداشتی به مناسبت چهلم مرحوم عماد افروغ برای همشهری نوشت:
اوایل دهه ۶۰ با مرحوم آقای عماد افروغ در دفتر سیاسی سپاه همکار بودیم. ایشان زیرمجموعه استان فارس بود و من در مرکز بودم. از همان ابتدا ایشان را به استواری نگاه و در واقع نوعی اصولگرایی معنادار شناختم. در واقع آنچه که در کل زندگی ایشان میشود به آن شهادت داد، این است که این اصولگریی را تا پایان عمر خود حفظ کرد، البته آن را به زیور یک نوع اصلاحطلبی هم آراست.
یعنی میشود گفت که آقای افروغ در اوج اصولگرایی از تصحیح و اصلاح مسیرهای نادرست عقبنشینی نکرد، همچنان که وقتی عَلَم اصلاح را بر میداشت هرگز از اصول خود و پایبندیهای خود کوتاه نیامد.
شاید بتوان در این باره شعار داد که برخی هم اصلاح طلبند هم اصولگرا، اما درباره آقای افروغ این موارد را به صورت تعارفی نمیگوییم، رفتار ایشان چنین بود و چنین میگفت.
برای مثال ما در افرادی سراغ داشتیم که اصلاحات از نگاه آنها به معنی عدول از همه اصولی است که پیش از این به آن باور داشتهاند که اگر در اواخر دهه۵۰ نگاه به شدت ضد آمریکایی داشتهاند، ۲یا ۳ دهه بعد، از این رویه ضدآمریکایی بودن خود عذرخواهی میکردند که نشان دهنده فاصله شخصیتی زیاد از یک انسان بود. اما در مورد آقای افروغ هرگز چنین چیزی دیده نشد.
ایشان پیش از انقلاب در انگلیس دانشجو بودند. با ظهور انقلاب و با توجه به سبک و سیاقی که در مبارزه ضد حکومت شاه داشتند به استقبال انقلاب رفتند و آنجا با دولت انگلیس درگیر شدند و به زندان افتادند. مانند همان مقاومتی که با اعتصاب غذای طولانی مدت در سال ۵۸ روبه روی دولت بریتانیا از خود نشان داده بود.
برحسب شهادت دوستان ایشان از جمله آقای سلیمی نمین که آن زمان ایشان هم در زندان بودند. آقای افروغ خیلی جانانه و محکم مقاومت کرد. این حالت ضد انگلیسی و ضد بیگانه را تا آخر عمر خود داشت.
آقای افروغ آدم هرهری مسلک نبود که به طبع شرایط بخواهد نگاه مبناییاش دستخوش تغییرات شود. آقای افروغ همواره به عنوان یک جامعهشناس دردمند به عنوان کسی که وقتی مشکلات را میدید، نمیتوانست تحمل کند، فریاد بر میآورد و علیه وضعیت میشورید. این شوریدگی و شورشگری کاملا در چهارچوب همان نگاه اصولگرایی و اصلاحطلبانه ایشان بود.
به نظرم جای ایشان خیلی خالی است. امیدوارم شاگردان ایشان و کسانی که از این مشرب در مقطع چه دانشگاه چه خارج از آن سیراب شدهاند، چنین زی و زندگانی را در مسیر نگرش به مسائل اجتماعی دنبال کنند و دغدغهمندی و دردمندی را هیچ وقت از خود دور نکنند.
آقای افروغ علاوه بر نکات عمیقی که در حوزه مسائل معرفتی به آن باور داشت و پایبند بود از ظواهر هم نمیگذشت.
زمانی که ایشان رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس بود، دولت را موظف کرد که برای سبک زندگی در حوزه پوشش متناسب با جامعه اسلامی- ایرانی باید اهتمام داشته باشد.
که پیگیریهای ایشان تبدیل به قانون مد و لباس شد و مدام از دولت بابت اینکه در قبال چنین قانونی چه کاری کرده است، سوال میکرد.
امیدوارم که خداوند روح ایشان را مشمول رحمت واسعه خود قرار دهد و مشرب و مسلک ایشان در محیط دانشگاهی، علمی و اجتماعی ما جاری باشد.