تاریخ انتشار: ۱۷ آبان ۱۳۸۵ - ۲۰:۰۳

شیرین نجوان: «هنوز خیلی‌ها نمی‌دانند و فکر می‌کنند برای طلاسازی و راه‌انداختن این کسب‌وکار، باید قبل از هر چیز، پادویی دکان زرگری را کرد

و بعد اگر صاحب کار اجازه داد، پس از صرف سال‌های متوالی، بالاخره پشت دخل ایستاد و در نهایت، سری در میان سرها درآورد و... .»
مدیر آموزشگاه طلا و جواهرسازی، آلبومی از کارت‌های ویزیت را مقابلم می‌گذارد و ادامه می‌دهد: «... اینها همه، کارآموزهایی هستند که بعد از گذراندن دوره آموزشی، خیلی راحت وارد بازار کار شده‌اند. اگر کسی توانایی اجاره یا خرید مغازه‌ای را داشته که هیچ وگرنه از گوشه خانه‌شان شروع کرده‌اند و سفارش قبول می‌کنند». او همان‌طور که درباره مهارت‌ شاگردهایش توضیح می‌دهد، پارچه مخملی سیاه‌رنگی را روبه‌رویم باز می‌کند که چند دور پیچیده و با چند دکمه فشاری، محکم بسته شده است.

 نام‌ این پارچه «لف» یا «لفافه» است و مخصوص نگهداری نمونه کارهاست. انگشترهای بسیاری با مدل‌های مختلف، داخل استوانه مخملی لف نشسته‌اند و می‌توان با دقت به زیبایی و ظرافت‌شان نگاه کرد. همه اینها کار دست بوده و با صرف ساعت‌های زیادی وقت، ساخته شده است. اغلب کارآموزها بعد از پایان دوره، هر کدام صاحب یک لف می‌شوند و به این ترتیب، می‌توانند نمونه‌ کارهایشان را معرفی کرده و سفارش بپذیرند.

به گفته مدیر آموزشگاه، تااینجای‌کار‌رسیدن و صاحب‌لف‌‌‌شدن، راه سختی محسوب نمی‌شود؛ تنها کافی است بر حسب علاقه، یکی از چند رشته‌ای را که سازمان فنی و حرفه‌ای برای این شاخه آموزشی تعیین کرده، انتخاب کرد و بعد با ممارست و پشتکار پیش رفت. رشته‌های مربوطه شامل طلاوجواهرسازی، ریخته‌گری، مخراج‌کاری، تعمیرات و فروشندگی است. در رشته طلاوجواهرسازی، ساخت انواع زیورآلات، در ریخته‌گری، تولید انبوه از یک نمونه، در مخراج‌کاری، طرز نگین‌گذاشتن، در تعمیرات، ترمیم انواع ساخته‌ها و در فروشندگی، راه‌ورسم سروکله‌زدن با مشتری، آموزش داده می‌شود.

1-شاید در وهله اول، برای کسی که فاقد هرگونه مهارتی برای ورود به بازار کار است و از طرفی به این حرفه نیز علاقه‌مند شده، انتخاب رشته کمی سخت باشد اما خوشبختانه برخی آموزشگاه‌هایی که تحت نظارت سازمان فنی‌وحرفه‌ای هستند، قبل از هر چیز با مشاوره، ذهن کارآموز را درباره این رشته و بازار کار مربوط به آن روشن می‌کنند. به عنوان مثال، فرد کارجو متوجه می‌شود که گذراندن دوره طلاوجواهرسازی، دوره تعمیرات را نیز شامل می‌شود و با صرف 600ساعت آموزش تئوری و عملی، می‌توان ساخت انواع مدل‌های انگشتر، گردنبند و سایر زیورآلات را آموخت یا برعکس، اگر تنها تمایل به آموختن تعمیرات وجود دارد، بهتر است با صرف مدت زمان کوتاهی (حدود 75ساعت) به نتیجه رسید و بالاخره به بازار کار وارد شد.

 از طرفی، میزان سرمایه فرد نیز در مشاوره حضوری سنجیده می‌شود. به عنوان مثال، شخصی تنها صاحب یک میلیون تومان است اما می‌خواهد دوره ریخته‌گری را بیاموزد و بعد در این راه، آغاز به کار کند، در صورتی که هزینه تهیه لوازم مخصوص این رشته، 4-3میلیون تومان است و نیاز به حداقل یک کیلو طلا نیز وجود دارد که قیمت آن به حدود 15-14 میلیون تومان می‌رسد!

بنابراین بهترین راه، گذراندن دوره طلاسازی است چرا که برای این کار، نیاز به طلای چندانی نیست و برای کاهش هزینه کارجو، ضمن آموزش، از نقره استفاده می‌شود که اگر مبلغ آن را به هزینه تهیه ابزار مورد نیاز اضافه کنیم، بیشتر از 50-40هزار نخواهد شد. علاوه بر رشته‌های نامبرده و بنا به تفاوت‌هایی، رشته‌های متعددی در شاخه طلاسازی قرار می‌گیرند که به دلیل گران‌بودن دستگاه‌های مخصوص آنها که عمدتا وارداتی است، در آموزشگاه‌ها تدریس نمی‌شوند. به عنوان مثال، در رشته‌هایی همچون «توخالی‌کاری» یا «جوش با لیزر»، باید هزینه‌های گزافی برای خرید دستگاه صرف شود.

2-آنچه پس از پایان دوره، تضمین موفقیت در بازار کار به شمار می‌رود، آموختن ساخت زیورآلات به کمک دست است. به همین دلیل، این رشته، در بین زیرشاخه‌های صنایع دستی طبقه‌بندی شده و افراد می‌توانند با دریافت اجرت کاری بسیار بالاتر از دستمزد ساخت طلایی که به کمک ریخته‌گری و تولید انبوه حاصل می‌شود، امرار معاش کنند.به گفته مدیر آموزشگاه طلاسازی، حدود 90درصد از کارهایی که پشت ویترین طلافروشی‌ها در بازار به چشم می‌خورد، حاصل ریخته‌گری است و اجرت کاری محدودی دارد چرا که زحمت زیادی بابت آن کشیده نشده؛ مقدار مشخصی طلا به دستگاه داده می‌شود تا طبق زمان‌بندی مشخصی، ده‌ها نوع زیور ابتدایی تولید کند.

 به این ترتیب، حداقل 1500تومان به قیمت هر گرم طلای ساخته‌نشده اضافه می‌شود که البته باید از کم‌لطفی‌های بسیاری که در فروش طلا و مبلغ اجرت رخ می‌دهد نیز بگذریم. به این ترتیب، محصولات حاصل از ریخته‌گری، دقیقا در تقابل با طلاسازی به کمک ابزار دست است چرا که طلاسازی دستی می‌تواند مبلغ اجرت را تا حد چشم‌گیری افزایش دهد و قاعدتا رقم دستمزد نیز در کنار قیمت گرم‌های صرف‌شده طلا قرار می‌گیرد. میزان اجرت کار در شرایط فعلی بازار، توافقی است. به عنوان مثال، شخصی می‌گوید که من گرمی 4هزار تومان می‌گیرم. حالا فرض کنید تنها 5گرم طلا مصرف شود که مبلغ 20‌هزار تومان از قیمت قطعه را شامل خواهد شد. لازم به ذکر است که این مبلغ - بسته به مکان طلافروشی - به رقم‌های نجومی نیز می‌رسد.به این ترتیب، کارآموز طلاسازی بعد از پایان دوره می‌تواند کار خود را با داشتن حداقل 100گرم طلا آغاز کند. از این مقدار طلا می‌توان 18 انگشتر 5گرمی دست‌ساز تولید کرد و با فروش آنها و دریافت دستمزد، تا افزایش سرمایه و سود بیشتر پیش رفت.

3-اما آنچه کلید موفقیت در هنر طلاسازی به شمار می‌رود، خلاقیت و ابتکار است. مدیر آموزشگاه فوق می‌گوید: « ... ما به کارآموزهایمان می‌گوییم که باید از سلول‌های خاکستری مغزشان استفاده کنند و خلاق باشند... این در حالی است که اکثر مدل‌ها در همه طلافروشی‌ها به اشتراک وجود دارد و تنوع چندانی در آنها به چشم نمی‌خورد». از نظر او مشکل اینجاست که ما نشسته‌ایم تا ببینیم چه مدلی از اروپا می‌آید تا سریع کپی‌برداری کنیم. وی ادامه می‌دهد: «متاسفانه در طلافروشی‌های بالای شهر، یک نفر پشت اینترنت نشسته تا با آمدن جدیدترین مدل، بلافاصله طرح را به نمونه‌ساز بدهد و کار به تولید انبوه برسد. این در حالی است که خانم طراحی از کشور ایتالیا به ما گفت که شما کار را خیلی سخت می‌گیرید. من همه طرح‌هایم را با پرتاب‌کردن یک تکه نخ از ارتفاع به روی زمین به دست آورده‌ام. همه پیچ‌وخم‌های نخ را به طلا تبدیل کرده‌ام و در حفره‌های به وجود آمده، نگین گذاشته‌ام...».

به این ترتیب و با توجه به حاکمیت فضای کپی‌برداری بر بازار طلا، به طور قطع می‌توان گفت که افراد کارآموز، به‌راحتی می‌توانند از این ضعف استفاده کرده و سری در میان سرها درآورند؛ فقط کافی است کمی به اطراف توجه داشته باشند و به نحوه فعالیت کسانی که بازار طلا را تسخیر کرده‌اند، توجه کنند.وی می‌گوید: «... در کشوری مانند ایتالیا، خوب می‌دانند ایرانی‌ها از چه مدل‌هایی خوش‌شان می‌آید؛ بنابراین برای‌ ما شمایل و چیزهایی از این قبیل می‌سازند. آنها به این ترتیب بازاریابی کرده و محصولات‌ خود را به بازار ما عرضه می‌کنند». به این شکل با ورود کارهای ظریف و زیبای ایتالیایی، راه برای سودجویی به شیوه‌ای دیگر باز خواهد شد؛ نمونه‌های محدودی که اکثرا به صورت قاچاق وارد می‌شود، با ریخته‌گری و صرف هزینه‌ای اندک، به تولید انبوه می‌رسد اما متاسفانه تنها به دلیل نام ایتالیایی، اجرت گزافی به جیب کپی‌کنندگان سرازیر می‌شود.مدیر آموزشگاه از شرایط موجود، ابراز تاسف می‌کند و می‌گوید: « در حالی که ما دور خود می‌چرخیم و به دنبال مدل از این‌سو و آن‌سو هستیم، در کشوری مانند ترکیه که تا چند سال پیش صنعت طلاسازی محدودی داشت و اکثرا از بدلیجات استفاده می‌شد، طلاهای مدرن و زیبا می‌سازند و آنها را به نام ایتالیایی به کشور ما می‌فروشند.

این در حالی است که ما ادعا داریم صنعت زرگری ایران 7000ساله است... . متاسفانه امروزه ما به گذشته آنها رسیده‌ایم و حاضریم مبالغ بسیاری را برای داشتن بدلیجاتی همچون تیتانیوم بپردازیم؛ غافل از روکش جیوه این محصولات و سرطان‌زا بودن‌شان...».

4-هدف‌ها که به انتها می‌رسد، وقت سرک‌کشیدن به کارگاه کوچک آموزشگاه است؛ جایی که همه دور هم جمع شده‌اند و هر کدام در مشت‌شان شیئی ظریف دارند که یا در حال قالب‌گرفتن از آن هستند و یا برای صاف کردن، نگین گذاشتن و... تلاش می‌کنند.مدیر آموزشگاه توضیح می‌دهد: «... اینها همه فنون ساخت را بر اساس اصول و فرمول‌های ریاضی می‌آموزند و با ترکیب صحیح آلیاژها آشنا می‌شوند اما هنوز خیلی‌ها فکر می‌کنند برای فراگرفتن طلاسازی، باید پادویی دکان زرگری را کرد و بعد اگر صاحب کار اجازه داد...».