به گزارش همشهری آنلاین، همیشه با خطر سوختگی و زخمی شدن با شیشههای تیز دست و پنجه نرم میکنند و هنگام کار، باران عرق صورتشان را میپوشاند؛ این حکایت هنرمندانی است که شیشهگری را به عنوان شغل انتخاب کردهاند و با دقت و وسواس خاصی شیشههای گداخته را شکل میدهند و نفس خود را در آنها میدمند! به یکی از کارگاههای نمونه شیشهگری تهران رفتیم و یک روز را با هنرمندانی که در آنجا مشغول کار بودند گذراندیم. اگر میخواهید به سختیهایی که این هنرمندان برای ساخت شیشههای شکستنی میکشند پی ببرید، با ما همراه شوید.
دور تا دورت را کورههایی گرفتهاند که آتش از آنها زبانه میکشد. ایستادن در چنین محلی از عهده هر کسی برنمیآید چه برسد به آنکه بخواهید یک روز کاری را اینجا سپری کنید. هنرمندانی که در کارگاه کار میکنند با گرمایی که محیط را فرا گرفته کنار آمدهاند اما هر چند دقیقه یکبار که گرما کلافهشان میکند، سراغ حوض آبی وسط کارگاه میروند و یک سطل آب خنک روی سرشان میریزند.
دوستی با شیشه مذاب
آقای شیشهگر هرروز این کارها را تکرار میکند. تنها چیزی که ممکن است تغییر کند نوع محصولی است که او میسازد؛ یک روز پارچ وگلدان روز دیگر جایخی یا تنگ. شیشه گرها برای ساخت یک ظرف شیشهای از ابزارهای مخصوصی استفاده میکنند. برای اینکه بهتر با کار او آشنا شوید کاربرد تعدادی از این وسیلهها را برایتان میگوییم:
۱- دم، این وسیله، پای ثابت کارگاه شیشهگری است؛ میلهای آهنی و توخالی به طول یک و نیم متر. شیشهگرها به وسیله این ابزار، درون شیشه مذاب میدمند.
۲- قرقره، ابزاری است که شیشهگر آن را در دهانه کوره قرار میدهد تا میله دم را، راحتتر وارد یا از کوره خارج کند.
۳- قاشق، این قاشق با آن با قاشقهای غذاخوریای که ما میشناسیم خیلی فرق میکند آقای شیشهگر از این وسیله چوبی برای شکل دادن به شیشه مذاب استفاده میکند؛ «بعد از اینکه وسایل کارم را مرتب کردم کارم را شروع میکنم؛ ابتدا قرقره را در دهانه کوره میگذارم بعد یک میله دم برمیدارم و از کوره اصلی که مخصوص عیار (شیشه مذاب بیرنگ) است مقداری بار(شیشه مذاب) بر میدارم چند لحظهای صبر میکنم تا کمی خنک شود بعد به سراغ کورهای که شیشه مذاب رنگی در آن وجود دارد میروم و مقداری بار رنگی به آن اضافه میکنم و بعد از این مرحله هم پنج دقیقه منتظر میمانم تا مواد مذابی که برداشتهام خنک شوند، دوباره به کوره اصلی بر میگردم و باز مقداری شیشه مذاب بیرنگ به آن اضافه میکنم، وقتی مواد اولیهای که برای ساخت مثلا یک گلدان لازم داشتم را به وسیله میله دم برداشتم شروع به شکل دادن آن میکنم به این صورت که با فوت کردن در میله دم آن را به اندازه دلخواهم درمیآورم بعد از این کار با قاشق آن را حالت میدهم تا حبابهای هوا از آن خارج شوند، در مرحله بعدی شیشه شکل گرفته را در یک قالب میگذارم تا آخرین مرحله شکلگیری هم روی آن انجام شود».
هنرمند شیشهگر وقتی به این نتیجه رسید که شیشه مذاب کاملا شکل گرفته است آن را به گرمخانه میبرد. شیشه بعد از ۴۸ ساعت ماندن در گرمخانه باید مراحل دیگری مانند تراشکاری، برش، سنگزنی و بعضی وقتها هم اسید کاری را پشت سر بگذارد تا بسته بندی شود و به دست من و شما برسد.
کار در کارگاه شیشهگری سختیها و شیرینیهای خودش را دارد
شیشهگرها هم مثل بقیه هنرمندها برای ساختن آثارشان سختیهای زیادی را تحمل میکنند؛ سختیهایی که خاص شغل آنهاست. آنها باید گرمای وحشتناک محیط کارشان را تحمل کنند. دمای بالای محیط به آنها اجازه نمیدهد لباس کار بپوشند، برای همین هر لحظه ممکن است بر اثر برخورد با آتش دست و پایشان بسوزد یا شیشههای شکسته زخمیشان کند! هنرنمایی شیشهگرها را از نگاه دوربین سرنخ ببینید.