به گزارش همشهری آنلاین، هفته پیش بعد از مدتها مصدومیت به قصد کسب مدال جهانی رشته خود، با هزینه شخصی و با همراهی آکادمی خصوصی رشته جوجیتسوکای راهی گرجستان شد؛ اما سرنوشت ویژهای برای رقابتهای او رقم خورده بود، سرنوشتی که مبارزه متفاوتی را برای جهانیان به تصویر کشید. «خدیجه رضایی» بانوی جوجیتسوکای ایرانی و صاحب مدالهای رنگارنگ قهرمانی در زمان بازگشت به میادین، درست در لحظه اوج انگیزه و اشتیاق برای جنگیدن و پیروز شدن، تصمیمی گرفت که دست کمی از یک «فایت» نداشت. برای شنیدن ناگفتههای این جوان ورزشکار با او به گفتگو نشستیم:
کمی از جوجیتسوکای بگویید خانم رضایی؛ شاید هنوز هم این رشته برای برخی ناشناخته باشد…
رشته «جوجیتسوکای» سالهاست که ایجاد شده و اکنون برای تمام دنیا آشناست. این رشته به عنوان یک دفاع شخصی پیشرفته به صورت کاربردی مورد استفاده قرار میگیرد. شباهتهایی با سه رشته ورزشی شامل کاراته، جودو و دفاع شخصی دارد و در پوزیشنهای مختلفی اجرا میشود، مثل کاراته که در چند فرم برگزار میشود و دسته بندی مسابقات آن هم بر همین اساس است. به عنوان کسی که رشتههای مختلفی مثل «کیک بوکسینگ» و «ووشو» کار کردهام، جوجیتسوکای واقعاً رشتهای زیبا و دوستداشتنی است.
رشته سختی را انتخاب نکردهاید؟ در شرایطی که تقریباً رشته نوینی است حمایتی هم شامل حالتان شده است؟
حمایتها از این رشته بسیار کم است؛ علی الخصوص برای بانوان! وقتی میخواهیم در مسابقات شرکت کنیم پروسه خیلی سختی را میگذرانیم؛ با شرایط خیلی سخت و با آسیبهایی که دارد دست و پنجه نرم میکنیم و اینها را به جان میخریم؛ با عشق تمرین میکنیم، مصدوم میشویم، دوره درمان طی میکنیم و باز هم این رشته را ادامه میدهیم تا در دنیا خود را مطرح کنیم.
این رشته هزینههای زیادی هم دارد که حالا به دلیل افزایش قیمت ارز و دلار هزینههای بسیار سنگینی بر ما تحمیل کرده ولی با همه اینها، دوست داشتن و عشق به این رشته باعث شده که این مسیر را ادامه بدهیم و سختیها و برخی مسائل را نادیده بگیریم.
خواسته من و همه فعالان این رشته این است که از دخترهای ما حمایت شود، دخترهای ما واقعاً دیده نمیشوند! در صورتی که خیلی پرتلاش، خیلی قوی و خیلی توانمند هستند، درست همانطور که باید باشند. جای حمایت و قدردانی از بچهها واقعاً خالی است؛ اگر این شرایط بهتر شود مطمئناً ما نیز با حال خیلی بهتری مسیر را ادامه میدهیم و با روی بازتر و آرامش خاطر وارد عرصهها میشویم.
نه از خودم؛ بلکه میخواهم از رشته من حمایت شود! رشتههایی که ورزشکاران زیادی در آن تلاش و تمرین میکنند نیاز به حمایت دارند. جوجیتسوکای رشتهای است که میتوان از آن به عنوان یک رشته کامل رزمی نام برد و قطعاً ارزش این حمایت را دارد.
از مسیری که خودتان بگویید؛ شما با چه سختیهایی مواجه بودید؟
کسی مثل من که آسیب جدی دیده بود، مرتب جلسات فیزیوتراپی داشت، سر تمرین آموزش میدید، برای هر جلسه تمرین از قم به تهران میرفت و با سختیهای عجیبی این مسیر را پیموده بود، خیلی سختتر و عجیبتر بود وقتی به مسابقه رفت و دیدی که جدول رقابتهایش اینطور چیده شده است! رقابت با نماینده رژیم صهیونیستی...
این شرایط برای ورزشکاری که برای قهرمانی آمده بود و همه وقت و انرژی و توان خود را برای این مسابقات گذاشته بود اصلاً مطلوب و راحتی نیست.
یعنی بعد از مصدومیت جدی آمادگی جسمی خود را برگردانید و برای مسابقه بینالمللی در رنکینگ جهانی آماده شدید و ناگهان یک حریف اسرائیلی در جدول ظاهر شد! چگونه این تصمیم را گرفتید؟
بله؛ وقتی با جدول رو به رو شدیم شوکه شدم اما به هر حال ورزشکاران و قهرمانان منشهایی دارند که ما هم به آنها تکیه داریم؛ البته نمیگویم که قهرمانم ولی بالاخره هر کسی منشهایی را از بزرگترهایش از مربیهایش میبیند و الگوبرداریها میکند.
گاهی ممکن است در الگوبرداری از منشها لازم باشد شرایط را درک کنیم، بالاخره کمیها و کاستیها وجود دارند که در مورد آنها صحبت کردیم؛ اما شرایط آنجا متفاوت بود! شرایطی بود که باید تصمیم میگرفتم!
در جایگاه و وضعیتی بودم که حرف ظلم ظالم بود؛ حرف مردم مظلوم فلسطین و تصاحب و اشغال کشورشان! حرف ظلم و ستم به آنها بود. نمیتوانستم اینها را بپذیرم! من آدمی هستم که مهم است در حق کسی ظلم نشود… این شد که از ته دل انصراف دادم!
به خودم میگفتم: «عیبی ندارد خدیجه! درست است که سختی کشیدی، حالت بد است ولی…» حالا هم که اینها را میگویم از یک جهتهایی احساس خشم میکنم! به هرحال این فرصتی است که هر سال یک بار تکرار میشود و من واقعاً دو سال بود که خیلی فشرده برای آن تلاش کرده بودم. دو سال هم قبل از این بازه زمانی تمرین میکردم اما فشرده نبود.
چیزی حدود چهار سال از عمرم، سنم، وجودم و بهترین لحظههای زندگیام را گذاشته بودم برای این مسابقات تا مدال بگیرم تا خانوادهام را خوشحال کنم، خودم لذت ببرم و افتخاری کسب کرده باشم؛ اما خب وقتی این اتفاق افتاد گفتم: «عیب ندارد، مدال نداشته باش! ایرادی ندارد که! ولی میتوانی حداقل به مردم فلسطین بگویی که من حواسم به شما بود، درکتان میکنم و در چنین شرایطی از شما حمایت میکنم؛ به نوبه خودم به عنوان یک فرد کوچک جامعه ورزشی میتوانم از حق و حقوق خودم بگذرم و از شما دفاع کنم، میتوانم از لذت و حسی که چندین سال برایش وقت گذاشتم بگذرم و از شما حمایت کنم!»
احتمالاً در مورد قدرت لابیهای صهیونیستی شنیدهاید و میدانید که تلاش میکنند برای آینده ورزشی ورزشکارانی مثل شما مشکل ایجاد کنند همان طور که برای بسیاری از ورزشکاران غیر ایرانی که آنها به رسمیت نشناختند مشکل ایجاد کردند. حالا شما به قول خودتان وارد یک فایت با آنها شدهاید و ضربه سختی را وارد کردهاید. این موضوع را جدی میگیرید؟
این موارد وجود دارد. آنها حساسیت زیادی روی کشور ما دارند چون با رویکرد ملت ما نسبت به خودشان آشنا هستند. گاهی فشار میآورند که دلیل انصراف را بدانند و خودشان آن را توجیه کنند؛ این مسئله بسیار آزار دهنده است؛ اما در هر صورت میدانند که آنها را به رسمیت نمیشناسیم! من به عنوان یک ورزشکار امثال اسرائیل را به رسمیت نمیشناسم و با یک تصمیم قلبی، قبل از اینکه وارد زمین بشوم اعلام کردم که از رقابت انصراف میدهم.
میدانستم که آمادگی بدنیام آنقدر بالا بود که قطعاً میتوانستم از این مسابقه سربلند بیرون بیایم ولی به خاطر ستمی که به مردم فلسطین میکنند، به خاطر همه انسانهایی که کشته شدند، به خاطر همه جوانانی که حتی شرایط اولیه ورزش را هم ندارند انصراف دادم!
امروز دیگر دنیا دنیای آگاهی است؛ ما تصاویر را میبینیم و حقایق را میخوانیم و میدانیم آنها چه میکنند، همه دنیا هم باید اینها را بدانند.