به گزارش همشهری آنلاین، چند روز قبل مالک یک شرکت خصوصی در حسابرسی های سالانه متوجه کسری موجودی چند صد میلیونی در حساب های بانکی خود شد و از پلیس برای واکاوی این ماجرا کمک خواست. در همین حال با صدور دستوری ویژه از سوی سرگرد علی عسگری (رئیس کلانتری احمدآباد) گروهی تخصصی از افسران دایره تجسس، مامور رسیدگی به پرونده مذکور شدند.
- جنایت هولناک؛ نتیجه عشق اوباش به یک زن | بریدن گوش مقتول پس از شلیک مرگبار | انتقام مخوف داغدیدهها از قاتلان گوشبر
- خودکشی دختربچه ۱۰ ساله در تهران
در این میان تعدادی از افراد مظنون و کسانی که در امور مالی شرکت دخیل بودند به طور محسوس و نامحسوس بازجویی شدند تا این که همه سرنخ ها به جوانی رسید که از ۲ سال قبل امور مربوط به ارسال مرسولات و کالاهای شرکت را انجام می داد.
بنابراین پیک موتوری مذکور زیر چتر اطلاعاتی افسران دایره تجسس قرار گرفت و مشخص شد که وی پس از تحویل کالا، هزینه دریافتی از مشتری شرکت را به حساب مالک واریز نکرده است، این درحالی بود که او رسیدی با نام شرکت مذکور در دست داشت. این ماجرای پیچیده موجب شد تا نیروهای انتظامی وی را با دستور قضایی بازداشت کنند و تحت بازجویی قرار دهند.گزارش
اگرچه متهم یاد شده خود را بی گناه جلوه می داد و معتقد بود که از ۲ سال قبل صادقانه برای شرکت مذکور کار کرده است و اکنون تهمت های ناروا را باید تحمل کند اما کنکاشهای دقیق پلیس در این پرونده او را در حالی رسوا کرد که افسران تحقیق، شواهد انکارناپذیری را روی میز گذاشتند.
این جوان موتورسوار که با مشاهده دلایل مستند چاره ای جز بیان حقیقت نداشت، به ناچار لب به اعتراف گشود و راز این کلاهبرداری معماگونه و عجیب را فاش کرد.
او در ادامه بازجویی ها گفت: از حدود ۲ سال قبل به عنوان پیک موتوری برای شرکت یاد شده کار می کردم. اعتماد مدیران مالی و صاحب شرکت به من به حدی رسید که کارت خوانی را در اختیارم گذاشتند و من با آن کارت خوان مبالغ فروش یا ارسال مرسولات را از مشتری دریافت می کردم ولی از حدود یک سال قبل وسوسه شدم که مبالغی از این پول ها را به حساب خودم واریز کنم سپس با طرح نقشه ای برای فریب مدیران مالی به یکی از شرکت های تحویل کارت خوان رفتم و یک دستگاه کارت خوان دیگر را با سر برگ همان شرکتی دریافت کردم که در آن مشغول فعالیت بودم.
متهم ادامه داد: بعد از این ماجرا هر از گاهی هزینه های مرسولات را با کارت خوان خودم دریافت می کردم ولی رسید آن را با سربرگ شرکت مذکور به خریدار می دادم و در واقع وجه را به حساب بانکی خودم واریز می کردم. از سوی دیگر هم چون سربرگ های تراکنش به نام شرکت بود کسی به من مشکوک نمی شد و این گونه در طول یک سال گذشته چند صد میلیون تومان به حساب بانکی خودم واریز کردم.
بررسی های بیشتر افسران دایره تجسس کلانتری احمدآباد مشهد برای ریشه یابی این کلاهبرداری عجیب همچنان ادامه دارد.