به گزارش همشهری آنلاین به نقل از تسنیم، قطار ساعت ۱۳:۳۸ از کییف به سمت کراماتورسک میآید که با استقبال دریایی از گلها و دستهای دراز شده روبرو میشود. از بین مسافرانی که در راه باخموت سرباز نیستند، تقریبا همه آنها همسران و دوست دختر کسانی هستند که قبلا در جنگ بودند.
ویکتوریا ۲۷ ساله و کارولینا ۲۹ ساله برای دیدن همسران خود الکساندر ۳۲ ساله و ولادیمیر ۳۳ ساله که روی سکو منتظر آنها هستند، به این سفر آمده اند. یک روز قبل، الکساندر و ولادیمیر در باخموت درگیر نبردهای شدید بودند و حالا تفنگ هایشان را با گل رز عوض کرده اند. زوجها بیصدا یکدیگر در آغوش میگیرند و راهی آپارتمانهای اجارهای در حومه شهر میشوند.
کراماتورسک، یک شهر صنعتی ۱۵۰ هزار نفری قبل از حمله روسیه به اوکراین، اکنون به عنوان شهر عاشقان نامگذاری شده است. بعد از حمله روسیه در فوریه ۲۰۲۲ موجودیت این شهر زیر سوال رفت. ظرف چند هفته، کارخانههای این شهر تعطیل شدند و بیشتر جمعیت غیرنظامی آن فرار کردند. اکنون این شهر کاملا نظامی شده است. اما اکنون به مرکزی عاشقانه برای سربازانی که اجازه ندارند به دورتر از باخموت و آودیوکا سفر کنند، تبدیل شده است. ممکن است هیچ هتلی در این شهر وجود نداشته باشد، اما شبکهای از آپارتمانها که روزانه یا ساعتی برای اجاره در دسترس هستند، این خلاء را پر میکند. زیرساختهای توریستی شهر مانند گلفروشیها، فروشگاههای هدیه، رستورانها و کافهها اکنون رونق گرفته است.
آرتیوم، یک مشاور املاک در این شهر میگوید: از زمانی که قطار کییف دوباره در اکتبر شروع به کار کرد، تجارت خوبی به همراه داشته است. اکنون حدود ۸۰ درصد از درآمد او از سربازان و شرکای آنها در ازای اجاره کوتاه مدت آپارتمانها است. بقیه درآمدش هم از اسکان طولانی مدت پناهندگان است. با ۱۰۰۰ گریونا (۲۷ دلار) برای ۲۴ ساعت، نرخ بهره آرتیوم دو برابر سطح قبل از جنگ است و به گرانی بخشهایی از کییف است. اما تقاضای قوی است که توسط حقوق نظامی خوب تقویت میشود. او میگوید که زنان معمولاً شنبه با قطار سریع السیر میآیند و یکی دو روز میمانند. این شهر در آخر هفتهها زنده میشود، زوجهایی که دست در دست هم در پارک قدم میزنند، حتی با صدای بوم و آژیر جنگ.» نزدیکترین مواضع روسیه به کراماتورسک در فاصله ۲۰ کیلومتری قرار دارد و این شهر را در برد آسان سامانههای چند راکتی و موشکهای اس-۳۰۰ قرار میدهد.
یک بازار پر جنب و جوش برای عشق تجاری نیز وجود دارد. از آغاز جنگ در سال گذشته، دو فاحشه خانه در این شهر افتتاح شده است. یکی از آنها در منطقه صنعتی شهر قرار دارد و تحت نظارت دقیق ارتش عمل میکند. در ۱۴ می، چهار سرباز در صف بیرون ساختمان منتظر بودند. یکی از خانمها در ابتدا تمایلی به رابطه با همه آنها نداشت (یکی از سربازان مشخصا مست بود)، اما در نهایت این کار را انجام داد. از خبرنگاری دعوت شد تا روز بعد برای یک اسلات ۴۰۰۰ گریونی ثبت نام کند. تجارت آشکار جنسی در حال رونق است.
یک مقام نظامی میگوید: اکنون زمان پرداختن به این موضوعات نیست. تنها چیزی که ما نگران آن هستیم این است که سربازان چیزهایی را که نباید بگویند و دختران چیزهایی را به دشمن منتقل نکنند.
گفتگو با کارگران جنسی نشان میدهد که آنها خود را جزئی جدایی ناپذیر از تلاش برای جنگ میدانند. ناتالی، دختر ۲۰ ساله کارگر جنسی میگوید: ما اینجا هستیم تا روحیه پسران فوقالعادهمان را تقویت کنیم. آنها از ما دفاع میکنند و ما میخواهیم به هر نحوی که میتوانیم به آنها کمک کنیم.
قبل از کراماتورسک، زنان در میکولایف، یکی دیگر از شهرهای خط مقدم در جنوب اوکراین مستقر بودند، اما وقتی شنیدند که مشتریان همیشگیشان به باخموت اعزام شدهاند، به کراماتورسک آمدند.
این زنان میگویند که اغلب در مورد مراجعینی میشنوند که کشته یا به شدت مجروح شده اند، آنها میگویند: میدانستیم که بسیاری از آنها زنده برنمیگردند، و میخواستیم که نزدیک آنها باشیم.
مانیاشا میگوید پسر ۱۸ ساله اش در ارتش میجنگد. او سعی کرد پسرش را از ثبت نام در ارتش منصرف کند، اما افتخار میکند که پسرش اکنون در ارتش است. حالا، اما ظاهر یک سرباز جوان در فاحشه خانه او را به گریه میاندازد. او میگوید: نمیتوانی جلوی خودت را بگیری که فکر میکنی این پسر به خط مقدم میرود و دیگر برنمیگردد. شما هر کاری که از دستتان بر میآید انجام میدهید تا به او اعتماد به نفس بدهید، او را نوازش کنید. شما به او بگویید که او یک مبارز است، یک قهرمان.
ناتالی میگوید که برخوردها همیشه در مورد رابطه جنسی نیست. گاهی اوقات سربازان فقط خواهان گرمای یک انسان دیگر هستند. جنگ در باخموت آنها را خسته کرده و به آنها آسیب سانده، وضعیت روانی کسانی که از آنجا بیرون میآیند وحشتناک است. اما همه چیز به جنگ، آسیبها و خستگیهای ناشی از آن و تشکیل روسپی خانههایی به منظور رفع خستگی سربازان خلاصه نمیشود، اوکراین در صنعت روسپی گری، ید طولایی دارد.
روسپیگری: صادرات غیرقابل توقف اوکراین
اوکراین، مانند بسیاری دیگر از کشورهای اروپای شرقی، پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و بحران اقتصادی متعاقب آن در دهه ۱۹۹۰، شاهد افزایش فعالیتهای غیرقانونی مانند فحشا و قاچاق انسان بود.
مجله خبری تایم در سال ۲۰۱۰ گزارشی را از صنعت روسپی گری در اوکراین منتشر کرد. گزارش تایم با توصیفی از زندگی دختران روسپی و انتخاب شدن آنها، آغاز میشود.
تایم مینویسد: در یک شب گرم، ماشینی در بندر اودسا، در جنوب اوکراین متوقف میشود. حدود ۳۰ دختر در اطراف آن جمع میشوند و در نور خیره کننده چراغهای جلوی آن عکس میگیرند. شیشه راننده پایین میرود و یک دلال زن که دختران آن را عاشقانه به عنوان ماماچکا میشناسند به داخل خم میشود تا در مورد قیمت مذاکره کند. در عرض یک دقیقه، دو دختر سوار ماشین شدند و بقیه به حالت قبل از آمدن ماشین برمی گردند. تجارت دختران سریع است، اما آنها خسته به نظر میرسند.
تایم در گزارشش به سراغ این دختران روسپی هم رفته است. ماشا دختری ۱۹ ساله که در این صنعت مشغول به کار است، میگوید: صنعت واقعی در امارات، دبی یا آنتالیا است. آنها بودن در این صنعت را دروازهای برای رسیدن به آرزوهایشان میدانند.
کمتر از یک دهه پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی طول کشید تا اودسا به مرکزی برای تجارت بینالمللی جنسی تبدیل شود. شرایط در آن زمان تقریبا عالی بود. بندر شلوغ در دریای سیاه یک دروازه آسان از فقیرترین نقاط اوکراین، رومانی و مولداوی به اروپای غربی و کشورهای عربی بود. جنایات سازمان یافته بیداد میکرد، پلیس فقیر اودسا فاسد بود و هفت دهه زندگی در پشت پرده آهنین نسلی از دختران را به وجود آورد که از دنیای بیرون ناآگاه و از فرصتهای آن ناامید بودند.
تایم مینویسد:، اما روسپیهایی که این روزها در اودسا هستند، رویاهای ساده لوحانه پیشینیان دهه ۹۰ را در سر نمیپرورانند؛ بنابراین تجارت جنسی از طریق اودسا در چند سال گذشته به چیزی خستهتر و متوقف کردن آن بسیار دشوارتر تبدیل شده است.
اولگا کوستیوک، معاون خیریهای که به کارگران جنسی در اودسا کمک میکند، میگوید: خبرنگاران همیشه برای دیدن قربانیان به اینجا میآیند. آنها میخواهند مردان، دلالها و پشت پرده این صنعت را ببینند، اما همه چیز به همین سادگی نیست.
در سال ۲۰۰۶، رایجترین روش انتخاب دختران برای روسپی گری این بود که پیشاهنگانی را به شهرهای مجاور میفرستادند تا دختران را با وعدههای دروغین کار در خارج از کشور - به عنوان یک رقصنده در پاریس یا یک پیشخدمت در دبی - به بندر بازگردانند و سپس آنها را مجبور به تن فروشی کنند. اما بیشتر این تاجران برده مدرن از بین رفته اند - این روزها تعداد کمی از روسپیهایی که از اودسا میگذرند فریب خورده اند تا به این تجارت بپیوندند.
سوتلانا چرنولوتسکایا، روانشناس که سالها در اودسا به روسپیها مشاوره میدهد، میگوید: حالا وضعیت این است که یک دختر با تجربه از ترکیه پوشیده از طلا، الماس و خز از هواپیما پیاده میشود و به روستای خود برمیگردد. او دخترانی را پیدا میکند که در شرایط سختی هستند و به آنها میگوید که چقدر میتوانند در یک کشور خارجی خوب زندگی کنند.
اکنون فقر و ناامیدی عمومی در بسیاری از روستاهای شرق اوکراین چنان عمیق است که وعده شغل به عنوان روسپی در خارج از کشور برای وادار کردن اکثریت قریب به اتفاق زنان قاچاق شده کافی است.
تن فروشی اجباری زنان از طریق اجبار یا خشونت هنوز یک تراژدی جهانی است (اگرچه آمار متفاوت است، ناظران سازمان ملل میگویند که تعداد قربانیان سالانه به صدها هزار نفر میرسد). اما دهها امدادگر و فاحشهای که با آنها در اودسا مصاحبه شده، گفتند که قاچاق جنسی در شهر از صنعتی بودن با ترس به صنعتی که با مشارکت داوطلبانه، اگر ناامیدانه هدایت میشود، تغییر یافته است.
ناتالیا ساویتسکایا، مشاور ایمان، امید، عشق میگوید: بسیاری فکر میکنند این به این دلیل است که عمل اجباری زنان به فحشا توجه بیش از حد پلیس و رسانهها را به خود جلب کرده است. اما اکثر آنها بر این باورند که این فقط ناشی از بدبینی است. حتی در منزویترین مناطق اروپای شرقی، تعداد کمی از دختران هنوز در مورد فرصتها در غرب توهم دارند.
دلایل این تغییر در تجارت جنسی اودسا هر چه که باشد، مجموعه جدیدی از چالشها را برای افرادی که سعی در مقابله با آن دارند ارائه میدهد. بهطور رسمی، تعداد زنان قاچاق شده که هر ساله از شهر عبور میکنند، از زمان اوج خود در سال ۲۰۰۶، بیش از نصف کاهش یافته است. دختران خود را قربانی سرنوشت میدانند، اما نه قربانی فریب، بنابراین درخواست کمک نمیکنند که همین ردیابی آنها را تقریبا غیرممکن میکند. تلاشها برای جلوگیری از تجارت جنسی اودسا به دلیل رابطه نیمه رسمی که دلالهای زن با مجریان قانون محلی از آن برخوردارند، پیچیدهتر میشود.
اوکراین و کی یف تلاشهایی را برای اینکه شهرت شان را به عنوان مقصد جدیدی برای گردشگری جنسی از بین ببرند، اقداماتی را برای جلوگیری از روسپیگری در طول یک ماهه مسابقات قهرمانی فوتبال اروپا در سال ۲۰۱۲ انجام دادند.
رویترز به نقل از یک مقام شهرداری در این باره در سال ۲۰۱۲ نوشته: مقامات شهر کییف با مقامات وزارت کشور و سرویس امنیت دولتی SBU.L ملاقات کردند تا در مورد اقداماتی برای مهار تجارت جنسی گفتگو کند. ما به پلیس و SBU دستور دادهایم تا از چنین فعالیتهایی جلوگیری کنند.
کتابچههای تبلیغاتی توسط ناشران خصوصی در اوکراین تولید میشدند و در مکانهایی مانند فرودگاهها و هتلهای کییف در اختیار گردشگران قرار میگرفتند که اغلب سالنهای ماساژ و دیگر مکانها برای رابطه جنسی را تبلیغ میکردند. مقام شهرداری کی یف ارتباط دولت را این تبلیغات رد کرده و گفته بود: بازدیدکنندگان را به دیدن کلیساها، موزهها و بناهای تاریخی مسیحی ارتدکس باستانی کییف دعوت میکند.
نام اوکراین و صنعت روسپیگری این کشور یکبار دیگر هم به خبرها رسیده بود. در سال ۲۰۱۲ گروهی از زنان جوان اوکراینی با ورود به سفارت هند در کییف پایتخت اوکراین، پرچم هند را پاره کردند و روی زمین انداختند. آنها در اعتراض به دستورالعمل جدید هند مبنی بر اینکه تمام زنان اوکراینی بین ۱۵ تا ۴۰ سال باید هنگام درخواست ویزای هند با مراقبتهای فوق العاده معاینه شوند، به سفارت حمله کردند.
دلیل هند برای این قانون این بود که این کشور با هجوم روسپیهای اوکراینی به این کشور نگران بود.
همانطور که اشاره شد، در طول دهه ۱۹۹۰، روسپیگری در جمهوریهای شوروی سابق رشد کرد. هند هم یکی از مقاصد کارگران جنسی از این کشورها بود و روسپیها توسط ثروتمندان و افراد مشهور شهری به دام افتادند.
فقر و ناامیدی عمومی در بسیاری از روستاهای شرق اوکراین به ویژه در پی بحران مالی چنان عمیق شده بود که وعده شغل به عنوان روسپی در خارج از کشور برای وادار کردن اکثریت قریب به اتفاق زنان کافی بود.
روزنامه انگلیسی گاردین نیز در مقالهای نتایج یک نظرسنجی درباره سبک زندگی کارگران جنسی را منتشر کرد. یک مطالعه گسترده در سال ۲۰۰۸ که سبک زندگی کارگران جنسی در اوکراین را مورد بررسی قرار داد، نشان داد که ۳۹ درصد از کارگران اوکراینی به طور منظم از وسائل پیشگیری استفاده نمیکنند و ۲۲ درصد از آنها نیز مصرف کننده مواد مخدر هستند. اکثر کارگران جنسی که از پیشگیری استفاده نمیکنند گزارش میدهند که توسط مشتریان خود برای رابطه تحت فشار قرار میگیرند. موسسه مطالعات اجتماعی اوکراین تخمین میزند که ۵۰ هزار زن در سال ۲۰۰۷ در اوکراین به کارهای جنسی تجاری مشغول بوده اند. تعداد واقعی احتمالا بسیار بیشتر است. همین موسسه تخمین میزند که از هر ۶ کارگر جنسی اوکراینی یکی زیر سن قانونی است.
صنعت جنسی زیرزمینی هم در اوکراین وجود دارد و به دلیل فساد گسترده رونق گرفته است. بسیاری از مردم در اوکراین زنانی را که کارگر جنسی بودهاند را شبیه به یک انسان نمیدیدند. نویسنده مقاله گاردین مینویسد: مردی را میشناسم که یک بار با افتخار به من گفت که وقتی متوجه شد که دوست دختر او فاحشه بود، او را به دوستانش سپرد، یعنی آنها را تشویق به تجاوز گروهی به او کرد.
اوکراین: کار جنسی در زمان جنگ
درگیری نظامی و بحران اقتصادی اوکراین بر کارگران جنسی این کشور تأثیر گذاشته و باعث افزایش تعداد پناهندگانی میشود که برای فحشا استخدام میشوند. هنگامی که تعداد پناهندگان اوکراینی در اروپا شروع به افزایش کرد، تعداد روسپیهای استخدام شده برای خدمات جنسی نیز افزایش یافت.
براساس گزارشی از مجله PRO، جنگ روسیه و اوکراین باعث شد که زنان اوکراینی ده برابر سالهای گذشته به کار تن فروشی مشغول شوند. یک شرکت هلندی که پرسشهای جستجوی اینترنتی را تجزیه و تحلیل میکند، دریافت که دهها هزار نفر دیگر از زمان شروع جنگ، کلمات کلیدی اسکورتهای اوکراینی یا پورنوی پناهندگان اوکراینی را جستجو کردهاند.
در برلین، تعداد زنان اوکراینی که به روسپیگری مشغول بودند، در منطقه چراغ قرمز این شهر پنج برابر شد. از ژانویه ۲۰۲۳، ۱۳۹ نفر با تابعیت اوکراینی در Probea برلین، که مرجع قانونی صادرکننده گواهی ثبت نام در قانون حمایت از روسپی است، ثبت نام کردند.
در واقع، از زمانی که درگیری در شرق اوکراین آغاز شد، موضوع روسپی گری در اوکراین ابعاد جدیدی به خود گرفت.
شهر کروپیونیتسکی، در مرکز اوکراین، مکانی برای تجارت جنسی است. این شهر که پس از پنج ساعت رانندگی در میان برف ظاهر میشود، محل استقرار Legalife، سازمان پیشروی کارگران جنسی در اوکراین است.
کار جنسی در اوکراین جرم محسوب میشود. یک زن (یا یک مرد) که در خیابان منتظر مشتری است، میتواند توسط پلیس دستگیر شود و جریمه اداری کوچکی تا سقف ۲۵۵ گریونا (۷.۵۰ پوند) محکوم شود. محکومیت برای دلالی یک جرم کیفری است و محکوم به حبس است.
برای مثال، در کروپیونیتسکی، زنان میگویند که پلیس مدام کارگران جنسی را که در بزرگراه منتظر مشتریان هستند دستگیر میکند و آنها را مجبور میکند گزارش پلیس را تکمیل کنند. هیچ کس جریمه را پرداخت نمیکند، اما پلیس این کار را برای آمارگیری انجام میدهد. این نشان میدهد که آنها کار خود را انجام میدهند. سپس نامه میفرستند که زن باید در شهر کوچکی که در آن زندگی میکند جریمه بپردازد.
به گفته اعضای Legalife، قوانین کیفری اوکراین علیه دلال بازی، که مجازات حبس دارد، به ندرت در مورد خود دلالها اعمال میشود و اغلب برای مجازات کارگران جنسی استفاده میشود. برای این زنان، عدم تمایل پلیس به پذیرش شکایات از کارگران جنسی، فضای معافیت از مجازات را برای دلالها یا مشتریانی که با آنها بدرفتاری میکنند ایجاد میکند.
کنار بزرگراههای کییف، مکانی دیگر برای روسپیها
کار جنسی در همه جای کییف وجود دارد. به نظر میرسد همه فردی را میشناسند که یا به عنوان مترجم کار کرده یا به عنوان ویراستار کپی تبلیغاتی ایجاد کرده که خدمات جنسی زنان را تبلیغ میکند (یک کار نیمه وقت خوب برای یک دانشجوی ادبیات غیرمجاز)، یک توزیع کننده که بین تلفنهای همراه مختلف خود جادو میکند تا مشتریان و کارگران جنسی را مطابقت دهد. مدیری که یک فاحشه خانه را اداره میکند، یک رقصنده مرد یا زن عجیب و غریب که گهگاه بیشتر از رقص میفروشد.
بسیاری از مردم از صحبت در مورد کار جنسی در نزدیکی منطقه درگیری امتناع میورزند. آنها میگویند موضوع حساس است و صحبت کردن ممکن است باعث نارضایتی سربازان شود یا کارگران جنسی را در معرض خطر پلیس قرار دهد.
شهرهای دورتر از خط مقدم که هنوز زیرساختها در آن وجود دارد، مانند باخموت، پوکروفسک یا ولنووخا، مکانهایی مملو از سرباز هستند که زنانی که گاهی از شهرهای نزدیک میآیند، خدمات جنسی ارائه میکنند. در Maryinka یا Svitlodarsk، زنان خدمات جنسی را برای پول ارائه نمیدهند، بلکه برای غذا یا داشتن خانه. آنها خدمات جنسی را برای بقا انجام میدهند.
گزارشهای مربوط به خشونت جنسی در اوکراین، اگرچه غیرمستقیم، اما چندین برابر شده است. زنان روسپی درباره خشونت یا تجاوز از سوی سربازان صحبت نمیکنند.
کاتیا شوتالووا که به عنوان روانشناس برای یک سازمان غیردولتی به نام «مرزهای اوکراین» کار میکند و به افرادی که در نزدیکی خط مقدم زندگی میکنند کمک میکند. گزارشهای دست اول زیادی درباره رابطه جنسی زنده، اغلب با زنان بسیار جوان میشنود. دفتر شوتالوا همچنین مملو از کمکهای مالی برای خط مقدم است.
شوتالووا میگوید: ما به جاهایی میرویم که زندگی قبل از درگیری بسیار سخت بود و از آن زمان بدتر شده است. زنان با سربازان رابطه جنسی دارند تا به بچهها یا حتی والدینشان غذا بدهند. همه چیز در اطراف آنها مانند یک کابوس به نظر میرسد و به نظر میرسد سربازان یک محافظ بالقوه هستند. این دختران میتوانند ۱۳ یا ۱۵ ساله باشند. آنها با خیال راحت به شما میگویند که چه اتفاقی میافتد، اما از هر نوع نهادی - مدرسه، بیمارستان، خدمات اجتماعی - میترسند که بفهمند، زیرا ممکن است عواقب آن را متحمل شوند. قربانیان خشونت جنسی مورد انگ قرار میگیرند. صحبت در مورد آن خشونت بسیار سخت است.
آمارها و شواهد نشان میدهد که روسپی گری و تجارت جنسی در اوکراین و شهرهای این کشور محدود به زمان حمله نظامی روسیه به اوکراین نیست، یا مراکز خدمات جنسی فقط در این زمان شروع به کار نکردند، بلکه تجارت جنسی در اوکراین پیشینهای تاریخی دارد و از گذشتههایی بسیار دور این کشور به عنوان مقصدی برای تفریحات جنسی در سراسر دنیا شناخته میشده است.