نزدیک به ۲۵ قرن پیش سنگتراشان سرزمین پهناور پارسیان تیشه به دست گرفتند و از دل سخت سنگ باغی شاعرانه از نقشهای گیاهی تراشیدند؛ باغی پر از نیلوفر و گل و سرو و نخل؛ باغی با پادشاهان خردمند، مردمانی فرهمند، پر از صدای سم اسبهای تنومند، غرش شیران قدرتمند؛ باغی در دامنه کوه رحمت؛ به نام تخت جمشید.
همشهری آنلاین، پایتخت آیینی هخامنشان سرشار از راز و رمز و نماد و نشانه است. هخامنشیان از خاطره سبز ایرانیان و از میان هزاران گونه رستنی آنچه خوشایندشان بود، برگزیدند و بر در و دیوار تخت جمشید نشاندند. آزادگی و همیشه سبزی را از سرو و نخل، پاکی و نوزایی را از نیلوفر و برکت و زیبایی را از گل وام گرفتند و تخت جمشید را از خاطره و بوی این گیاهان سرشار کردند تا این بوستان بیبرگ نماند و سرسبزی در آن جاودان شود.
نقشهای گیاهی تخت جمشید، هم زینتی است و هم نمادین؛ نقشهایی که ایرانیان در طول تاریخ دراز خود آنها را از دست نداده و از دورهای به دورهای دیگر دست به دست کرده و به روزگار ما رسانیدهاند؛ نقشهایی که هنوز هر روز بسیاری از آنها را زنده و زایا و نه فقط در تخت جمشید که بر در و دیوار بیشتر شهرهای ایران میبینیم.
پاشنه در دروازه کاخهای هخامنشی سالها بر پاشنه نیلوفر ميگشته است. نیلوفر آبی را هنرمندان پارسی از دل یک تکه سنگ آهک بیرون آوردند تا مکعب ساده آهکین شایسته همنشینی آن همه نقش و حجم صیقل خورده و درخشان باشد.برای مردمانی با خاطره سرشار از پاکی و نوزایی، براي نوروز هدیهای شاعرانهتر از نیلوفر میتوان برد؟ مادهای این نقش برجسته، برای پادشاهان پارسی، نیلوفر به ارمغان آوردهاند تا با سحر آن رضایت پارسیان قدرتمند را به دست آورند و با خود شادمانی به خانه ببرند؛ نیلوفر نیمرخ را هم برخی گلانار ميدانند.نمادپردازی رمزآلودی سراسر تخت جمشید را پر کرده است. پس از گذشت 2500 سال هنوز کسی نميتواند بیتردید از آنها سخن بگوید.سرو همیشه سبز نماد آزادگی، عزت، سربلندی، جاودانگی و بیمرگی بود و اهورامزدا؛ پس عزیز بود و گرامی. نخل نماد مهر بود و پیروزی و نیلوفر نماد اَناهیتا و روشنایی. هنرمند سنگتراش هخامنشی این دو را تلفیق کرده و بر پلکانی از گلسرخ نشانده است؛ البته اگر باور نخل بودن این رستنیهاي قد برافراشته را پذیرفته باشیم و گل بودن این گلهای 12پر را بر نیلوفر بودنشان ترجیح دهیم.شاه عباسی یا لاله عباسی که حالا کمتر کسی را یاد نیلوفر مياندازد، زیباترین و متنوعترین نقش سنتی ایران است.نیلوفرهای لاجوردی، گاو بالدار را دوره کردهاند تا هر کجا سر ميچرخاند، نیلوفر ببیند و لاجورد تا خود را میان حوض لاجوردینی تصور کند که نیلوفر ميپروراند و با تابش نور خورشید، آبی لاجوردی را در فضا منتشر ميکند.هنرمندان هخامنشی و ساسانی هر جا ميتوانستند، غنچههاي نیلوفر را بر دستان شاهان و بزرگان مينشاندند تا آنان را همیشه همراهی کند و صلح دوستی آنان را یادآورشود.وقت بالا رفتن از پلکانهای چوبی الحاقی تختجمشید میدانی که مردان اقوام تحت سیطره هخامنشیان همراهیات میکنند و نميدانی که نخل، همراهیات میکند یا نیلوفر و يا گلسرخ. سرو بربستری از گلسرخ آرمیده و برگهای همیشه سبزش را در پهنه خاکستری سنگهای خاموش گسترده است تا در کنار قوچ که نماد باروری و زایندگی است، برکتزا باشد.تخت جمشیدتخت جمشید